در بخش اول سطوح یادگیری به این موضوع که مطالب را باید به خوبی متوجه شد و آن را به بخشهای مختلف تقسیم نمود صحبت کردیم. اما در این مقاله میخواهیم به سطوح یادگیری در مباحث پیشرفته بپردازیم که در اصل ادامهی مقالهی بخش اول میباشد. توصیه میشود مقالهی قبل را بهخوبی مطالعه فرمایید.
دید جزئی بهجای دید کلی
اکثر مردم تلاش میکنند که در دید اولیهای که دارند کلیات را مشاهده کنند. البته در مواقعی مسئله کاملا برعکس است و ممکن است به قدری در جزئیات غرق شویم که تصویر کل و جامع را فراموش کنیم. شیوه ای که در این مورد از آن استفاده میکنیم به عمده سازی مشهور است.
میتوانید ایدههای مختلفی را در نظر بگیرید، مضمون مشترکی را برای آن در نظر بگیرد و ببینید چه وجه مشترکی میان ایده شما وجود دارد. شما باید با ترکیب این ایدهها با یکدیگر به اصطلاح عمده سازی میکنید که تبدیل به یک ایده می شود که همه سایر ایدهها را در بر میگیرد. حتی ممکن است ایدههای تکراری میان آنها باشد که باید بهدنبال جایگزینی باشید.
نقشه کشی ذهنی
یکی از بهترین اقدامات در ارتباط با بخش بندی کردن کارها تهیه نقشه ذهنی است. اولین کسی که به نقشههای ذهنی اشاره کرد، تونی بوزان بود که به کمک بخش بندی و تهیه نقشههای ذهنی به موفقیت بسیار بزرگی دست یافت.
در یادداشت برداری سنتی همه مطالب معلم یا نویسنده را به شکلی خطی یادداشت می کنید. بعد نوشتههای خود را به همان ترتیبی که نوشتهاید، مرور میکنید. بخش بندی در تهیه نقشههای ذهنی خطی نیست، بلکه در مرکز صفحه ایده اصلی را مینویسید، بعد این ایده اصلی و بزرگ به اجزای کوچکتری تقسیم می شود و چیزی شبیه شاخههای یک درخت ترسیم میشود و همه شاخهها از یک تنه درخت رشد میکنید. این کار مشابه ثبت کردن اطلاعات از سوی مغز است که ایده ها در مغز از یک مکان مرکزی به ایدههای دیگر متصل میشوند.
سعی کنید نکات زیر را برای درک بهتر از موضوع رعایت کنید:
- با یک ایده اصلی و مهمی که در ذهن داشتهاید شروع کنید
- از این ایده اصلی شاخههایی رسم کنید
- هر شاخه اصلی را به شاخه های کوچکتری تقسیم کنید
با کشیدن نقشههای ذهنی نهتنها میتوانید مطالب را در عمق بیشتری بیاموزید بلکه میتوانید با ایدههای اصلی و کلیدی آشنا شوید و از آنها در زندگی خود استفاده کنید.
یادگیری بهصورت الگوبرداری
راهکاری که در مدرسه مرتب از ما میخواهند که از آن استفاده کنیم تکرار ساده است. در حالیکه روش تکرار برای تسلط به برخی از مهارتها ضرورت دارد و برای بعضی دیگر روشی بد و وحشتناک است. به این فکر کنید که اشخاص چگونه رانندگی با اتومبیل را یاد میگیرند. ما سالها قبل از اینکه رانندگی را یاد بگیریم پدر و مادرمان را میبینیم که پشت فرمان نشستهاند. اینگونه طرز رانندگی کردن را یاد میگیریم و اغلب اشخاصی میتوانند به سرعت با طرز رانندگی آشنا شوند.
به عبارت دیگر ما آنقدر به دیگران نگاه میکنیم و از آنها الگوبرداری میکنیم تا با رانندگی یا کار دیگری که میکنند آشنا شویم. به این فرایند در ان ال پی الگوبرداری میگویند. این روشی است که با استفاده از آن میتوانید سرعت یادگیری خود را افزایش دهید.
صرفا با تماشا کردن کسی که میتواند کاری را به طرز عالی انجام دهد میتوانیم انجام دادن آن کار را یاد بگیری. برای اینکه آنچه را می آموزید بهتر و راحتتر در دنیا به کار ببرید، متخصصی پیدا کنید و از او الگوسازی نمایید.
شما از چه روشی برای افزایش سطوح یادگیری خود استفاده میکنید؟