بدون باورهای درست، در هیچ کاری موفق نمیشیم. مهمترین مانع موفقیت، باورهای تخریب کننده موفقیت هستند. در واقع این باورهای تخریب کننده موفقیت هستند که مانع ایجاد باورهای درست میشن. همونطور که اگه زندگی ما بر اساس باورهای مثبت و درست پیش بره، احساس شادابی و رضایت از زندگی داریم، اگه باورهای تخریب کننده درون ما شکل بگیرن، سلامت روانی و حتی فیزیکی ما تهدید میشه.
باورهای تخریب کننده زیادی رو میشه نام برد، اما ۳ مورد از مهمترین باورهای تخریب کننده موفقیت: ناامیدی، ناتوانی و بیارزشی هستند.
ناامیدی
ناامیدی باور به این هست که هدف مورد نظر ما دست یافتنی نیست. وقتی ناامید هستیم، انگیزه و انرژی برای حرکت نداریم. یعنی پیش از اینکه حرکتی انجام بدیم، نتیجه رو پیش بینی میکنیم و شکست خودمون رو بدون هیچ تلاشی قبول میکنیم. ناامیدی از اون جهت جزو مهمترین باورهای تخریب کننده موفقیت هست که باعث میشه حتی اولین قدم در راه موفقیت رو برنداریم. پس تا زمانی که حس ناامیدی در ما وجود داره نمیتونیم امیدی به موفقیت داشته باشیم.
خیلیها تصور میکنن اول باید به موفقیت برسن تا امید درونشون جوانه بزنه. اما واقعیت برعکسه. ما باید تلاش کنیم تا به موفقیت برسیم. بعد از رسیدن به موفقیت، حس امید، انگیزه بیشتری برای ادامه حرکت و بدست آوردن موفقیتهای بیشتر به ما میده. برای اینکه بتونیم اینطوری حرکت کنیم، باید تلاش رو از نتیجه جدا کنیم. یعنی بدون توجه به اینکه نتیجه میگیریم یا نه به تلاش خودمون ادامه بدیم. شاید این حرف براتون عجیب و غیر قابل قبول باشه. اگه میخواید بدونید چرا باید بدون توجه به نتیجه، به تلاش خودتون ادامه بدید این نوشته رو بخونید: «هر چی تلاش میکنم نتیجه نمیگیرم، باید چیکار کنم؟»
ناتوانی
ناتوانی یعنی باور به اینکه هدف دست یافتنی هست ولی من توانایی بدست آوردنش رو ندارم. کسی که دچار حس ناتوانی هست فکر میکنه هر چند که دیگران به اون هدف رسیدن، اما خودش نمیتونه به اون هدف برسه. ناتوانی هم یکی از باورهای تخریب کننده موفقیت هست که میتونه مانع ادامه مسیر بشه.
خیلیها وقتی در مسیر موفقیت با شکست روبرو میشن دچار این باور محدود کننده میشن. وقتی کسی دچار حس ناتوانی هست، از شکست میترسه. همین مسئله هم تبدیل میشه به یکی از دلایلی که افراد مدام شغل خودشون رو عوض میکنن. میتونید به طور مفصل درباره اینکه چرا بعضیها مدام شغل خودشون رو تغییر میدن اینجا مطالعه کنید: «چرا بعضیها مدام تغییر شغل میدن و از این شاخه به اون شاخه میپرن؟»
بیارزشی
بعضیها به خاطر کارهایی که در گذشته انجام دادن، یا کارهایی که باید انجام میدادن و انجام ندادن یا به خاطر اتفاقاتی که براشون افتاده، خودشون رو لایق رسیدن به موفقیت نمیدونن. وقتی کسی دچار حس بیارزشی هست، ممکنه قبول داشته باشه که هدف دست یافتنی هست، حتی ممکنه باور داشته باشه که توانایی رسیدن به هدف رو داره، اما فکر میکنه شایسته رسیدن به اون موفقیت نیست.
کسی که دچار حس بیارزشی هست، انگیزهای برای رسیدن به موفقیت نداره. بنابراین تلاشی برای حرکت و تغییر زندگیش نمیکنه. به همین خاطر حس بیارزشی یکی از مهمترین باورهای ترخیب کننده موفقیت به حساب میاد. افرادی که دچار این باور از باورهای تخریب کننده موفقیت هستند، معمولا احساس میکنن یک مشکل اساسی در وجودشون هست. بنابراین خودشون رو مستحق بدبختی و رنج کشیدن میدونن.
باورهای تخریب کننده موفقیت چطور ایجاد میشوند؟
شکلگیری باورهای تخریب کننده موفقیت میتونه دلایل متفاوتی داشته باشه. اما یکی از رایجترین دلایل شکلگیری این نوع باورها این هست که شخص نمیدونه کار رو چطوری باید به پایان برسونه. وقتی برای رسیدن به یک یا چند هدف تلاش کنیم و نتونیم بهشون برسیم، ممکنه دچار ناامیدی بشیم. ممکنه به این باور برسیم که توانایی انجامش رو نداریم. یا ممکنه تو ذهن خودمون دنبال دلایلی برای موفق نشدن بگردیم و به این نتیجه برسیم که لیاقت رسیدن به هدف رو نداریم.
چطور دچار باورهای تخریب کننده موفقیت نشویم؟
همونطور که اشاره کردیم خیلی اوقات باورهای تخریب کننده موفقیت در مقابل پرسشهای بیپاسخ ما در مورد چگونگی انجام کار بوجود میان. بنابراین هر زمانی حس کردیم داریم دچار ناامیدی، حس ناتوانی یا تصور بیارزش بودن میشیم، باید تلاش کنیم به چگونگی انجام دادن و به پایان رسوندن کارها فکر کنیم.
گاهی اوقات هم این باورها به خاطر ارتباطات ما ایجاد میشه. ارتباط با افرادی که حس ناامیدی، ناتوانی یا بیارزشی رو به ما منتقل میکنن. بنابراین برای اینکه دچار باورهای تخریب کننده موفقیت نشیم، باید ارتباط خودمون رو با این افراد کاهش بدیم. در عوض با افرادی ارتباط برقرار کنیم که حس امید، توانایی و باارزش بودن رو به ما منتقل میکنن.
امیدواریم با دقت در باورهایی که دارید بتونید از خودتون در برابر گرفتار شدن در باورهای منفی حفاظت کنید و هر روز باورهای مثبت رو در خودتون تقویت کنید.