ان ال پی با شناختی که از ساختار ذهن و ضمیر ناخودآگاه ما داره میتونه بهمون کمک کنه که در هر کاری به بهترین نتیجه ممکن برسیم. اگه دوست دارید با کمک ان ال بهترین نتایج رو در زندگیتون بدست بیارید این مقاله رو تا انتها مطالعه کنید.
ان ال پی چطور در گرفتن بهترین نتیجه به ما کمک میکنه؟
ان ال پی به ما یاد میده چطوری برای رسیدن به موفقیت ضمیر ناخودآگاه خودمون رو برنامهریزی کنیم؟ بنابراین میتونیم با استفاده از اصول و قواعد ان ال پی ضمیر ناخودآگاهمون رو برای رسیدن به موفقیت برنامهریزی کنیم. در صورتی که شما بتونید قبل از انجام هر کاری، به درستی به ۹ سوالی که در ادامه این مقاله ارائه میشه پاسخ بدید، میتونید در مسیر برنامهریزی ضمیر ناخودآگاهتون برای رسیدن به موفقیت قدم بردارید و در هر کاری که انجام میدید بهترین نتیجه رو بگیرید. بنابراین پیش از انجام هر کاری سعی کنید به این ۹ سوال به دقت جواب بدید.
۱- چی میخوام؟
اکثر افراد وقتی کاری رو شروع میکنن فکر میکنن دقیقا میدونن چی میخوان. البته واقعا هیچ کس بدون داشتن تصوری از چیزی که میخواد، کاری رو شروع نمیکنه. اما ان ال پی به ما یاد میده، برای اینکه به بهترین نتیجه ممکن برسیم باید با روش درست هر چیزی رو بخوایم. بنابراین برای اینکه به بهترین نتیجه برسید خواستن شما باید این ویژگیها رو داشته باشه.
استفاده از کلام مثبت در مورد چیزی که میخواید
منظور این نیست که با احساس مثبت دربارهی نتیجهای که میخواید بگیرید صحبت کنید. بلکه منظور اینه که روی چیزی که میخواهید تمرکز کنید نه چیزی که نمیخواهید. مثلا باید بگید میخوام لاغر بشم، نه اینکه بگید نمیخوام چاق باشم. هر چند در ظاهر مفهوم هر دو جمله یکی هست، اما ان ال پی میگه شما به چیزی میرسید که روش تمرکز میکنید. در واقع ذهن و ضمیر ناخودآگاه به سمت چیزی حرکت میکنن که بهشون گفته میشه.
وقتی شما بگید نمیخوام چاق باشم، در واقع روی چاق بودن تمرکز کردید. اما اگر بگید میخوام لاغر باشم، پیامی که به ذهن خودتون ارسال کردید لاغر بودن هست. در نتیجه ضمیر ناخودآگاه شما به سمت برنامهریزی برای لاغر شدن حرکت میکنه و دیگه اثر از چاقی در ضمیر ناخودآگاه شما دیده نمیشه. چون اسمی ازش نبردید.
واضح و شفاف بودن چیزی که میخواید
دومین ویژگی که برای درست خواستن از ان ال پی یاد میگیریم این هست که چیزی رو که میخوایم باید خیلی واضح، شفاف و دقیق باشه. فرض کنید میخواید برید مسافرت. مثلا میخواید به آمریکا سفر کنید. براتون فرقی نداره تو نیویورک از هواپیما پیاده بشید یا تو کالیفرنیا؟ مسلما خیلی تفاوت داره.
موقع سفر ما خیلی دقیق مقصدمون رو مشخص میکنیم. حتی زمان رسیدن رو به دقت بررسی میکنیم. پس چرا در مورد چیزی که میخوایم اینطوری عمل نمیکنیم؟ پس از این لحظه برای گرفتن بهترین نتیجه در هر کاری، چیزی رو که میخواید دقیق، واضح و شفاف مطرح کنید. مثلا به جای اینکه بگید میخوام لاغر بشم، بگید میخوام ۱۰ کیلو لاغر بشم.
درباره چیزی که میخوایم در زمان حال صحبت کنید
اگه مادر یا همسرتون بهتون بگه دو روز دیگه باید نون بخری شما چیکار میکنید؟ خب قطعا همون لحظه برای خرید نون اقدام نمیکنید. چون پیامی که به شما داده شده دقیقا اینه: «الان نون لازم نداریم. نیاز نیست الان کاری بکنی. دو روز دیگه باید برای خرید نون اقدام کنی.» البته احتمال اینکه دو روز دیگه هم یادتون بره خیلی زیاده.
اما اگه بهتون گفته بشه باید همین الان نون بخری چی؟ واضح هست که شما همون لحظه برای خرید نون اقدام میکنید. بعد از مدت کوتاهی (البته اگه صف نونوایی خیلی شلوغ نباشه) با چیزی که ازتون خواسته شده (یعنی چند تا نون داغ و تازه) برمیگردید خونه.
بنابراین اگه دوست دارید چیزی رو که میخواید داغ و تازه و سریع بدست بیارید (مثل همون نون)، هدفهاتون رو در زمان حال مطرح کنید. یعنی اگه چیزی که میخواید افزایش درآمد هست، به جای اینکه بگید میخوام به درآمد ۲۰ میلیون تومان در ماه برسم. بگید: «الان ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۹ هست و من ماهی ۲۰ میلیون تومان درآمد دارم.»
حالا چرا باید در زمان حال با خودمون صحبت کنیم؟ بررسیهایی که در حوزه ان ال پی انجام شده نشون میده که مغز زمانی پردازش رو انجام میده که برای زمان حال برنامهریزی شده باشه. درست مثل ما که اگه بهمون بگم همین الان نون لازم داریم، برای خرید نون اقدام میکنیم.
بنابراین اولین قدم برای اینکه به بهترین نتیجه مطلوب در انجام هر کاری برسیم اینه که از خودمون بپرسیم واقعا چی میخوایم و خواستهمون ۳ تا ویژگی داشته باشه. روی چیزی که میخواهیم تمرکز کنیم نه چیزی که نمیخواهیم، خواستهمون واضح و شفاف باشه و خواستهای که داریم در زمان حال مطرح بشه.
۲- الان کجا هستیم؟
اگه میخوایم به بهترین نتیجه ممکن برسیم، باید پیش از شروع حرکت از خودمون بپرسیم الان کجا هستیم؟ فکر میکنید چرا دونستن نقطه شروع خیلی مهم هست؟ چون اگه به دقت از نقطه شروعمون آگاهی نداشته باشیم نمیتونیم بررسی کنیم که پیشرفت خوبی داشتیم یا نه؟
مثلا هدف شما اینه که به ماهی ۲۰ میلیون تومن درآمد برسید. قطعا یک زمان مشخص هم برای رسیدن بهش تعیین کردید. فرض کنید حالا یک سوم اون زمان سپری شده. اگه بتونید بررسی کنید پیشرفتی که داشتید خوب بوده یا نه میتونید دو سوم باقی موندهی مسیر رو بهتر طی کنید.
تو مثالی که زدیم تعیین دقیق نقطه شروع این نیست که فقط درآمد ماهیانهتون رو یادداشت کنید که نکنه یادتون بره!!! میدونیم برای افزایش درآمد باید یک سری کارها رو انجام بدیم. این کارها رو میتونید توی این دو تا مقاله مرور کنید: «آموزش ۷ تکنیک برای افزایش درآمد مناسب برای تمام مشاغل» و «چطور با هر شغلی که دارید درآمد خود را تا حد دلخواه افزایش دهیم؟» بنابراین برای تعیین دقیق نقطه شروع باید ببینید وضعیتتون در هر کدوم از کارهایی که باید انجام بدید چطور هست؟ مثلا تخصصی که دارید امروز در چه حد هست و بعد از گذشت یک سوم از زمانی که برای خودتون تعیین کردید تخصصتون چقدر افزایش پیدا کرده.
۳- وقتی به چیزی که میخوام رسیدم چطور متوجه بشم؟
خیلی از آدمها در طول زمان خواستههایی که داشتن و دلیلی که اون موارد رو آرزو داشتن، فراموش میکنن. مثلا یک نفر میخواد پولدار بشه، برای پولدار شدن تلاش میکنه اما به مرور فراموش میکنه چی میخواسته و فراموش میکنه که اصلا چرا دنبال پولدار شدن بوده. برای همین هیچ وقت نمیتونه از زندگیش لذت ببره.
بنابراین وقتی هدفی برای خودتون تعیین میکنید، به خوبی به این فکر کنید که چرا اون هدف رو میخواید و وقتی به اون هدف رسیدید چه حسی دارید؟ به چی فکر میکنید؟ رسیدن به اون خواسته چه تجربهای برای شما بوجود میاره؟ در حالی که دارید برای رسیدن به خواستهتون تلاش میکنید، این موارد رو در ذهن خودتون داشته باشید و بهش فکر کنید. اینطوری هم انگیزهی بیشتری میگیرید هم وقتی بهش رسیدید، لحظهی رسیدن به خواستهاتون رو با تمام وجود درک میکنید و رضایتتون از زندگی بیشتر میشه.
۴- به چه قیمتی؟
اگه میخواید در انجام هر کاری بهترین نتیجه رو بدست بیارید باید از خودتون بپرسید به چه قیمتی حاضرید به این نتیجه برسید؟ ممکنه رسیدن به هدفی که دارید، شرایط و موقعیتهایی رو بوجود بیاره که شما دوست ندارید. مثلا ممکنه هدف شما ارتقای شغلی باشه و برای رسیدن بهش باید تغییر محل خدمت، از دست دادن همکاران و دوستان خوب، دوری از خانواده یا مثلا شرایط سخت آب و هوایی رو بپذیرید.
بنابراین اگه دوست دارید بهترین نتیجه رو در انجام هر کاری بدست بیارید، حتما بررسی کنید رسیدن به اون هدف به چه قیمتی تموم میشه و آیا حاضر هستید هزینه رسیدن به اون هدف رو بپردازید یا نه؟
۵- برای رسیدن به نتیجه مطلوب با موقعیت هماهنگ هستید؟
در ان ال پی، هماهنگ بودن یعنی چیزی رو با تمام وجود خواستن. در ان ال پی اعتقاد داریم که خواستهها ۳ سطح مختلف دارن. تنها زمانی دستمون به چیزی که میخوایم میرسه که به سطح سوم از خواستهها برسیم. برای اینکه با سطوح مختلف خواستهها آشنا بشید این مقاله رو مطالعه کنید: «جهان هستی به کدامیک از خواسته های ما برای ثروتمند شدن پاسخ میدهد؟»
میتونید برای اینکه بررسی کنید واقعا چقدر نتیجه مورد نظر رو میخواید این سوالات رو از خودتون بپرسید:
- رسیدن به این نتیجه چه سودی برای من داره؟
- رسیدن به این نتیجه چه فرصتی رو برای من میسازه؟
- آیا رسیدن به این نتیجه به صلاح من هست؟
۶- آیا برای رسیدن به این خواسته به دیگران نیاز ندارم؟
ششمین سوالی که برای گرفتن بهترین نتیجه باید از خودتون بپرسید اینه که برای رسیدن به خواسته مورد نظرتون به کمک دیگران هم نیاز دارید یا نه؟ اگه به همراهی فرد یا افراد دیگه نیاز دارید باید ببینید چطوری میتونید اونها رو برای همراهی با خودتون متقاعد کنید؟ باید خوب بررسی کنید چقدر از کار رو خودتون به تنهایی میتونید انجام بدید؟ باید ببینید وقتی به نتیجه رسیدید آیا کار تحت کنترل خود شما هست یا نه؟ در غیر این صورت ممکنه به نتیجه مطلوب نرسید یا وقتی به نتیجه رسیدید رضایتی که باید رو نداشته باشید.
۷- چه منابعی در اختیار دارید؟
برای رسیدن به هر هدفی به یک سری منابع نیاز داریم. بنابراین برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید از خودمون بپرسیم که همین الان چه منابعی در اختیار داریم؟ این منابع میتونن در قالب موارد زیر باشن:
- مهارتهای ذهنی: قطعا رسیدن به اهداف مختلف نیازمند داشتن مهارتهای ذهنی مختلف هست.
- دارایی: رسیدن به نتیجه مورد نظر در خیلی از مواقع نیازمند داشتن یک سرمایه اولیه هست.
- همراهی دیگران: گاهی اوقات برای رسیدن به هدف داشتن دوستان و همران خوب یک منبع ارزشمند هست.
- الگوها: ببینید برای رسیدن به نتیجه مطلوب کسی رو به عنوان الگو دارید؟ داشتن الگو در مراحل مختلف رسیدن به موفقیت خیلی مفید هست. اکثر افراد موفق در زندگیشون الگوهایی داشتن.
۸- آیا رسیدن به این نتیجه به صلاح من و خانوادهام هست؟
انجام هر کار و رسیدن به نتیجه روی کل زندگی ما تاثیر میذاره. اگه کار و نتیجه اون کار کوچیک باشن تاثیر کمی روی زندگیمون میذارن اما اگر نتیجهای که بدست میاریم بزرگ باشه به همون نسبت زندگیمون تحت تاثیر قرار میگیره. بنابراین باید از خودمون بپرسیم، رسیدن به نتیجهای که دنبالش هستم روی زندگی من، خانواده، دوستان و اطرافیانم چه اثری داره؟
۹- اولین قدم برای رسیدن به نتیجه چیه؟
حتما اولین قدمی که باید بردارید رو به خوبی بررسی کنید. به قول معروف خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج. اگه کاری که میخواید انجام بدید به چند مرحله تقسیم میشه، سعی کنید اولین قدمی که باید در هر مرحله بردارید رو به دقت بررسی کنید. چون اولین قدم تاثیر زیادی در مشخص کردن مسیر داره و اگه مسیر رو اشتباه برید، تغییر مسیر میتونه براتون پرهزینه باشه.
البته به این نکته هم دقت داشته باشید این بررسیها نباید زمان رو تلف بکنه. چون زمان یکی از مهمترین منابع برای انجام هر کاری هست. اگر از زمان به درستی استفاده نکنیم نمیتونیم به نتیجهی مطلوب برسیم. اگر هم اولین قدم رو به خوبی بررسی نکرده باشیم، به خاطر تغییر مسیری که احتمالا مجبور میشیم داشته باشیم باز هم زمان و منابع قابل توجهی رو از دست میدیم. پس باید سعی کنیم بین ذخیره کردن زمان و هزینه کردن زمان برای بررسیهای ضروری، یک تعادل منطقی برقرار کنیم.
امیدواریم قبل از انجام هر کاری در زندگیتون این ۹ سوال رو از خودتون بپرسید تا به بهترین نتیجه ممکن برسید.
گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات