دیدگاه سیستم برنامهریزی عصبی کلامی یا همان ان ال پی نسبت به جسم و ذهن متفاوت است و معتقد است که جسم تنها حمل کنندهی ذهن نمیباشد و بر یکدیگر اثر میگذارند.
ان ال پی اعتقاد دارد جسم و ذهن دو سیستم یکپارچه و متصل به هم هستند و امکان اینکه یکی را بدون دیگری فرض کنیم امکان ندارد. جریانی از اطلاعات قابل تبادل بین جسم و ذهن در سطح های مختلف و بصورت متوالی برقرار است.
تاثیر جسم و ذهن
ذهن و جسم بر یکدیگر دارند به این صورت که همیشه اطلاعات ذهن به سمت جسم و بالعکس ارسال میشود. ممکن است آنها را در یک سطح بهصورت افکار و احساسات تجربه کنیم و ممکن در سطح دیگر که سطح فیزیکی میباشد اطلاعات را بوسیله ضربات الکتریکی در طول نورونها جریان پیدا میکنند، و نورونهای انتقال دهنده، آنها را از میان فضاهای سیناپسی منتقل میکنند. وقتی بطور ثابتی بین جسم و ذهن ارتباط وجود داشته باشد حتی در کوچکترین اندامهای انسان نورونهای مغزی دیده میشود و هیچ مرزی برای این نورونها تعریف نمیشود.
تحقیقاتی که بر این دو موضوع انجام شده
در بسیاری از تحقیقاتی که چینیها و هندیها نسبت به این موضوع انجام دادند این موضوع ارتباط برای آنها به اثبات رسید. تا اینکه در سال ۱۹۶۰ استاد دانشگاه رشته پزشکی دانشگاه هاروارد آقای هربرت بنسون کشف کرد که مدیتیشن و ریلکسیشن منجر به کاهش فشار خون میشود.
مطالعات بعدی نشان داد که هیجانات، میتوانند روی سیستم ایمنی بدن تاثیر بگذارد و بدن را در برابر بیماریهای عفونی مقاوم کنند و این امر میتواند منجر به شفا و بهبودی شود و یا بالعکس استرس و خستگی میتواند مقاومت بدن را در برابر بیماریها کاهش دهد.
علاوه بر این موضوعات علاوه بر بیماری فیزیکی، علائم ذهنی را نیز مورد بررسی قرار میدهند. برای مثال هنگامی که سرما میخورید علاوه بر درد جسمی ناشی از این بیماری دارید از لحاظ فکری نیز کارایی روزانه که در حالت قبلی داشتید را از دست میدهید. از دیگر مثالهای دیگر میتوان به حالتهای فیزیکی اشاره کرد. وقتی شما سینه خود را به سمت جلو میدهید و کمی نفس عمیق میکشید و اعتمادبهنفس خاصی در وجودتان ایجاد میشود و همواره به موارد خوشبینانه و مثبت فکر میکنید. پس ما میتوانیم با تغییر حالت فیزیکی، احساس و افکارمان را تغییر دهیم. اگر ما شجاعانه عمل کنیم، ذهن ما تغییر میکند و ما احساس شجاعت میکنیم.
چگونه از این دو به طرز درست استفاده کنیم
با توجه به اینکه از این ارتباط شناخت و آگاهی کافی داریم میتوانیم به افکار منفی خودمان توسط این ارتباطات موجود غلبه کنیم. این کار توسط مدیتیشن، دوچرخهسواری، یوگا، پیادهروی و یا هر کار دیگری که به ما لذت می دهد انجام میگردد. اگر این موارد ممکن نیست ما میتوانیم با حالت ایستاده محکم(سینه را به جلو دادن) از این ارتباطات استفاده کنیم.
مطالعات چند سال گذشته نشان داد که تمرینات ایروبیک تمرکز فکری را گسترش میدهد و باعث گسترش سلولهای جدید مغزی در ناحیهای از مغز میشود که کنترل کننده یادگیری و حافظه است. چیزی که حتی فکر کردن به آن در اواسط دهه ۹۰ غیر ممکن بود.