برای راه اندازی کسب و کار خودتون چقدر باید هزینه کنید؟ برای اداره کسب و کاری که دارید هر ماه چقدر هزینه میکنید؟ برای رشد کسب و کارتون چقدر باید هزینه کنید؟ تعیین ساختار هزینهها برای هر کسب و کاری ضروری هست.
خیلی از کسب و کارها با مدیریت درست هزینهها سوددهی خودشون رو افزایش دادند. با خوندن این مقاله متوجه میشید چطور باید ساختار هزینه رو برای کسب و کار خودتون محاسبه کنید و با انواع ساختار هزینه برای کسب و کارهای مختلف آشنا میشید.
شاید در شروع، تعیین ساختار هزینهها و محاسبهی اینکه چقدر پول برای شروع کسب و کار و رسیدن به مرحله سوددهی نیاز داریم کار سخت و پیچیدهای به نظر بیاد. اما اگه اصول انجام این کار رو بدونید، مسیر براتون خیلی روشنتر میشه و میتونید به یک برآورد منطقی از هزینههای مورد نیاز برسید.
در صورتی که در حال حاضر صاحب یک کسب و کار هستید، ممکنه فکر کنید راهی برای کاهش هزینههای کسب و کار شما وجود نداره. احتمالا بعد از خوندن این مقاله نظرتون تغییر میکنه.
چطور باید ساختار هزینه را برای کسب و کار خود محاسبه کنیم؟
برای اینکه بتونید هزینههای کسب و کار خودتون رو محاسبه کنید، باید بدونید چه بخشها و کارهایی برای کسب و کار شما هزینه ایجاد میکنه. اگه ۸ قسمت قبلی از سری مقالات راههایی برای رونق کسب و کار رو به دقت خونده باشید، متوجه میشید که موارد زیر هزینههای اصلی برای کسب و کار رو ایجاد میکنند:
- طراحی پیشنهاد جذاب برای مشتری
- ایجاد کانال ارتباط با مشتری برای رسوندن پیشنهادهای جذاب به دست مشتری
- مدیریت نحوه ارتباط با مشتری
- ایجاد جریانهای درآمدی از بخشهای مختلف مشتریان
حالا چطور میشه هزینههای لازم برای اجرایی کردن ۴ مورد بالا رو محاسبه کرد؟ برای این کار باید فعالیتهای کلیدی، منابع کلیدی و شرکای کلیدی خودتون رو به خوبی تعریف کرده باشید. در صورتی که این موارد رو به درستی تعریف کرده باشید، تعیین ساختار هزینهها و سرمایهای که برای شروع کار نیاز دارید خیلی راحت میشه.
در صورتی که همین الان هم کسب و کار فعالی دارید، پیشنهاد میکنم این موارد رو برای خودتون به دقت تعریف کنید. چون احتمالا میتونید راههایی برای کاهش هزینهها پیدا کنید.
انواع کسب و کارها بر اساس ساختار هزینه
طبیعتا هزینهها باید در هر کسب و کاری به کمترین حد ممکن برسه. اما کاهش هزینهها برای بعضی از کسب و کارها اهمیت بیشتری داره. ملاحظات مختلفی میتونه باعث بشه کاهش هزینهها برای یک کسب و کار خیلی مهم بشه. مثلا اگه ارزش پیشنهادی اصلی برای کسب و کاری، پایین بودن قیمتها هست، کاهش هزینهها برای این کسب و کار حیاتی میشه. به همین دلیل کسب و کارهای رو از نظر ساختار هزینه به ۲ دسته تقسیمبندی میکنند.
۱- کسب و کارهای هزینه محور
کسب و کارهای هزینه محور تلاش میکنن در هر زمینهای که امکانش باشه هزینهها رو کاهش بدن. به همین خاطر این نوع از کسب و کارها تلاش میکنن پیشنهادهایی رو برای مشتری طراحی کنن که ارزون تموم بشه. این کسب و کارها بیشتر تمایل دارند برای اجرای کارهای مختلف به جای اینکه نیرو استخدام کنن، سیستمهایی رو داشته باشن که کارها رو به صورت خودکار انجام بده تا مجبور نباشن هر ماه هزینههایی برای نیروی انسانی پرداخت کنن.
خیلی از این مدل کسب و کارها تلاش میکنن تا جای ممکن کارهاشون رو برونسپاری کنند. یعنی انجام خیلی از فعالیتها رو به شرکتهای دیگه واگذار کنن تا هزینههای خودشون رو کاهش بدن. مثلا خیلی از شرکتها به کارهای تبلیغاتی نیاز دارند. برونسپاری در این مورد یعنی به جای اینکه نیروهایی برای انجام کارهای تبلیغاتی استخدام کنیم، این کارها رو به شرکتهای تبلیغاتی واگذار کنیم.
۲- کسب و کارهای ارزش محور
منظور از ارزش در اینجا همون ارزش پیشنهادی هست. یعنی همون ویژگی جذابی که مشتری رو به سمت شما جذب میکنه. برای بعضی از کسب و کارها ایجاد یک ارزش درجه یک بیشترین اولویت رو داره. بنابراین نگرانی خاصی بابت بالا رفتن هزینهها ندارند. معمولا کسب و کارهایی که محصولات یا خدمات لوکس و پر زرق و برق دارند از این جمله هستند. به عنوان نمونه میشه به هتلهای لوکس اشاره کرد.
چون مشتریان این کسب و کارها جزو اقشار پردرآمد جامعه هستند، بالا بودن قیمت محصولات و خدمات برای این کسب و کارها نقطهی ضعف به حساب نمیاد. بلکه کوچکترین مشکل در محصول یا خدمات باعث ضرر این شرکتها میشه. بنابراین بالا رفتن هزینهها به قیمت رسیدن به محصول یا خدمت بیعیب و نقص برای این نوع کسب و کارها قابل توجیه هست.
انواع ساختار هزینه برای کسب و کارهای مختلف
کسب و کار شما میتونه ۴ نوع ساختار هزینه مختلف داشته باشه.
- هزینههای ثابت: به عنوان مثال هزینههای نیروی انسان جزو هزینههای ثابت شما هستند.
- هزینههای متغیر: مثلا اگه کسب و کار شما نیاز داشته باشه هر از گاهی در نمایشگاههای مرتبطی که تشکیل میشه شرکت کنه، هزینهی شرکت در این نمایشگاهها جزو هزینههای متغیر شما به حساب میاد.
- هزینههای مربوط به تعداد: ممکنه شما مجبور باشید کالایی رو از شرکت دیگهای خریداری کنید. اگه تعداد بیشتری از اون کالا سفارش بدید، هزینه هر واحد براتون کمتر میشه. در نتیجه اگه تعداد سفارش شما بیشتر باشه از نظر اقتصادی برای شما به صرفه هست.
- هزینههای مربوط به محدوده: کار کردن در محدودههای کوچک برای خیلی از کسب و کارها به صرفه نیست. یک نمونه از این موارد، شرکتهای توزیع کالا هستند. چون با بزرگتر شدن محدودههای کاری، رشد هزینههای این شرکت کمتر از رشد درآمدشون هست. بنابراین اگه در محدودههای بزرگتری کار کنند در عمل هزینههاشون به نسبت درآمدشون کم میشه.
امیدواریم با خوندن این مطلب، مسیر محاسبه هزینههای کسب و کار براتون روشنتر شده باشه و در صورتی که همین الان صاحب یک کسب و کار هستید، بتونید راهی برای کاهش هزینهها پیدا کنید و به این ترتیب سوددهی خودتون رو بیشتر کنید.
گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات