خیلیها منتقدها رو آدمهای خشن، بیرحم و خشکی تصور میکنند. فکر میکنید چه چیزی باعث بوجود اومدن این تصور میشه؟ شیوه انتقاد و رعایت نکردن بعضی از اصولی برقراری ارتباط این سوتفاهم رو بوجود میاره. ان ال پی (برنامهریزی عصبی کلامی) این اصول رو به ما آموزش میده.
پیش از اینکه روش درست انتقاد کردن رو با توجه به اصول ان ال پی توضیح بدیم، باید بدونیم انتقاد کردن به چه معناست؟
انتقاد کردن به چه معناست؟
همهی ما اصطلاح نقد کردن رو در دو مورد به کار میبریم. یکی در معنای انتقاد کردن و یکی هم در معنای تبدیل شی، کالا یا چیزی مثل چک، به پول. در واقع انتقاد کردن و تبدیل چیزی به پول، از نظر مفهومی کاملا با هم مرتبط هستند.
در زمانهای گذشته برای انجام معاملات از طلا استفاده میشد. گاهی اوقات در ساخت طلا، فلزات دیگه مثل نقره رو با طلا مخلوط میکردند. برای اینکه ارزش واقعی یک شی ساخته شده از طلا مشخص بشه، اون رو پیش فردی که تخصص داشت میبردند تا میزان حقیقی طلای به کار برده شده در اون شی رو تشخیص بده. به این ترتیب ارزش واقعی اون شی مشخص میشد. به این کار نقد کردن طلا میگفتند.
در واقع نقد کردن کاری هست که باعث میشه ارزش واقعی چیزی مشخص بشه. ارزش واقعی هر چیزی هم فقط با بررسی محاسن و معایبش در کنار هم مشخص میشه. بنابراین شیوه درست انتقاد کردن این هست که معایب و محاسن کار یا رفتاری رو در کنار هم بیان کنیم تا ارزش اون کار یا رفتار به خوبی نمایان بشه.
چرا خیلیها حس خوبی نسبت به نقد و منتقد ندارند؟
اگر بررسی محاسن و معایب یک کار رو در کنار هم انجام بدیم، تا حد زیادی حس منفی نسبت به نقد رو در طرف مقابل کاهش میدیم. البته اگر منتقد واقعا به دنبال برقراری ارتباط موثر باشه و بخواد حرفش بیشترین تاثیر و سودمندی رو داشته باشه، باید تلاش کنه به ارتباط موثر با طرف مقابل و مخاطبش برسه.
وقتی منتقد جای قاضی مینشینه
یکی از دلایل دیگهای که انتقاد کردن و منتقد رو با حاشیههای منفی همراه میکنه این هست که منتقد معمولا حرفهای خودش رو به صورت حکم بیان میکنه. با این کار فقط ۲ راه برای مخاطب باقی میمونه. یکی قبول کردن حرفهای منتقد و یکی مخالفت. قطعا مخالفت باعث بوجود اومدن جر و بحث بین دو نفر میشه.
وقتی منقد، انتقاد رو به صورت حکم بیان میکنه، در واقع خودش جای قاضی نشسته و کسی که در حال نقدش هست جای متهم قرار میگیره. طبیعیه که در این وضعیت نمیشه به ارتباط موثر رسید و مکالمه تبدیل میشه به دعوای لفظی.
نقد گوینده به جای نقد حرف
مشکل وقتی شدیدتر میشه که منقد به جای نقد حرف یا کار، گوینده یا کسی که کار رو انجام داده نقد میکنه. مثلا به جای اینکه که بگه این حرف منطقی نیست، میگه آدمی که این حرف رو زده منطقی نیست. با گفتن چنین جملهای به جای اینکه حرف رو مورد بررسی قرار بدیم، گوینده رو زیر سوال بردیم.
قطعا در این شرایط طرف مقابل شروع میکنه به دفاع از خودش و بحث از حالت سازنده خارج میشه و انتقاد به دعوا و جر و بحث کشیده میشه. حالا باید ببینیم چه راه حلی برای جلوگیری از بروز این مشکلات وجود داره؟ راه حل اصلی اصلاح ساختار جمله بندی توسط کسی هست که داره انتقاد میکنه.
چطور با جمله بندی درست شیوه انتقاد خود را اصلاح کنیم؟
در واقع هر انتقادی یک مفهوم و محتوا و یک فرم و صورت ظاهری داره. اگه نیت منتقد مثبت باشه، باید محتوای نقد حفظ بشه و فرم یا همون صورت ظاهری نقد تغییر کنه تا نقدی که انجام میشه بیشترین اثرگذاری رو داشته باشه. برای تغییر صورت ظاهری نقد باید ساختار جملات خودمون رو بازبینی کنیم. برای این کار ۲ راه موثر وجود داره.
۱- استخراج عبارات مثبت از نیت مثبت
خیلی از انسانها موقع نقد، بیشتر به نکات منفی میپردازند. این مسئله تا حدی هم طبیعی هست. چون هدف از انتقاد به تکامل رسوندن موضوعی هست که مورد نقد قرار گرفته. اکثر انسانها موقع تشریح یک ایراد، از جملات منفی استفاده میکنند. به همین دلیل اکثر انسانها منتقدها رو به عنوان آدمهای منفیگرا میشناسند.
برای جلوگیری از ایجاد این حس منفی در طرف مقابل میشه محتوای نقد رو حفظ کرد و ساختار جمله رو تغییر داد. به عنوان مثال به جای اینکه بگیم: «این کار هدر دادن وقت هست» میتونیم بگیم: «باید از زمان به بهترین نحو استفاده کنیم» یا «به جای انجام این کار میتونیم کارهای مهمتری انجام بدیم».
هر ۳ عبارت بالا یک مفهوم رو به مخاطب منتقل میکنن. اما عبارت اول بار منفی داره و حس منفی در مخاطب ایجاد میکنه. دو جمله بعدی در عین حال که مفهوم اصلی رو حفظ میکنه، بار منفی به مخاطب منتقل نمیکنه. به این ساختارِ جمله بندی، استخراج عبارات مثبت از نیت مثبت گفته میشه.
۲- تبدیل انتقاد به سوال
برای اینکه مستقیم مخاطب رو زیر سوال نبرید، میتونید انتقاد خودتون رو به صورت سوالی مطرح کنید. به این ترتیب میتونید مخاطب رو از موضع دفاعی خارج کنید و همکاری اون رو برای توضیح دادن جزییات و رسیدن به نتیجه جلب کنید.
مثلا به جای اینکه بگید: «هزینههای اجرای این طرح خیلی گران تموم میشه» میتونید این مفهوم را با تغییر ساختار جمله به این صورت مطرح کنید: «چطور میخواید برای اجرای این طرح بودجه تامین کنید؟» البته باید به نوع سوال پرسیدن خودمون هم دقت کنیم. چون با ساختار سوالمون میتونیم کاری کنیم که مخاطب مجددا وارد فاز دفاعی بشه.
در ان ال پی دو قاب برای نگاه به مسئله وجود داره. قاب مشکل و قاب نتیجه. در صورتی که در قاب مشکل باقی بمونید، انتقاد شما هیچ وقت به نتیجه نمیرسه. بنابراین باید سعی کنید از قاب مشکل به سمت قاب نتیجه حرکت کنیم.
برای مطالعه بیشتر درباره قاب مشکل و قاب نتیجه در ان ال پی، این مقاله رو مطالعه کنید: «فرمولی برای حل مشکلات مختلف زندگی به کمک ان ال پی».
سوالاتی که با چرا شروع میشن، از جمله سوالاتی هستند که مخاطب رو وارد حالت تدافعی میکنند در نتیجه بحث در قاب مشکل باقی میمونه. اما سوالاتی که با چطور و چگونه طرح میشن، اصطلاحا سوالات راهبردی هستند و بحث رو به سمت قاب نتیجه هدایت میکنند.
تفاوت انتقاد با تسویه حساب
انتقاد و تسویه حساب میتونند خیلی به هم شبیه باشند. چون در هر دو مورد، نکات منفی مورد بحث قرار میگیرند. اما برعکس تسویه حساب، نیت در انتقاد مثبت هست. فرد انتقاد کننده با هدف تکامل و بهتر شدن، انتقاد رو انجام میده. اما به هر حال ممکنه انتقاد با تسویه حساب اشتباه گرفته بشه.
بهترین راهی که میتونه مانع اشتباه گرفتن انتقاد با تسویه حساب بشه اینه که انتقاد کننده، با رعایت ساختار درست در جمله بندی، سعی کنه به ارتباط موثر برسه. علاوه بر این اگر انتقاد کننده واقعا به دنبال این هست که با انتقاد ارزش واقعی موضوع رو نشون بده، باید در کنار بیان ایرادها، ویژگیهای مثبت رو هم مورد بررسی قرار بده.
امیدواریم همگی بتونیم با رعایت این نکات موقع انتقاد کردن از هم، به بهتر شدن هم کمک کنیم، نه اینکه باعث ناراحتی و کدورت بشیم.
گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات