در مطلب قدرت هیپنوتیزم در مورد افراد خیال پرداز صحبت کردیم که طبق تحقیقات دانشمندان تاثیر پذیری بیشتری در هیپنوتیزم دارند. در ادامه به تشریح ویژگی های این افراد خواهیم پرداخت.
خیال پردازان
خیال پردازان بین 90 تا 100 درصد از ساعت بیداری خود مشغول خیال پردازی هستند. من یک مطالعه را برای آزمایش بیشتر طراحی کردم. پس از انتخاب 34 نفر از افراد با قدرت تلقین پذیری بالا، از بین چند صد نفر که آزمایش کرده بودم، واکنش آنها را به انواع روش های هیپنوتیزمی مشاهده کردم و با آنها مصاحبه کردم تا ببینم چرا به راحتی هیپنوتیزم میشوند.
وقتی به افرادی که میتوانستند فورا وارد حالت خلسه شوند، دقت کردم، متوجه شدم که تقریباً دو سوم آنها با مشخصات خیال پردازان دو دانشمند و محقق، ویلسون و باربر مطابقت دارند.
ویژگی های خیال پردازان
خاطرات خیال پردازان بسیار دقیق است. البته نمیتوانیم میزان دقیق بودن خاطرات خیال پردازان را بسنجیم. برای مثال، یکی از سوژهها تماشای حروف الفبای دوران ابتدایی مدرسه خود را به یاد میآورد که یکی یکی از داخل حمام بیرون میآیند. این ممکن است خاطره ای از یک رویای کودکی باشد، اما همچنین ممکن است یک فانتزی کامل باشد – یا یک توهم ناشی از مواد مخدر.
دوست خیالی در کودکی و ارتباط آن با هیپنوتیزم پذیری
در دوران کودکی، خیال پردازان معمولاً تعداد زیادی دوست خیالی داشته اند که اغلب الهام گرفته از شخصیتهای کتاب داستان، همبازیهای واقعی زندگی که دور شده بودند، و حیوانات خانگی و اسباببازیهایی که معتقد بودند میتوانستند صحبت کنند، بود. یکی از سوژه ها در کودکی فیلم کملوت را دیده بود و به مدت دو سال تصور می کرد که پسر آرتور و گینور است و فرمانده دربار پادشاه است.
والدین افراد خیال پرداز، بازی تخیلی را تشویق میکنند.
تخیلات فانتزی، بیشتر زندگی بزرگسالی این افراد را نیز اشغال میکند و برای آنها به یک تفریح در اوقات فراغت تبدیل شده است. برخی از خیالبافان رویاهای خود را حتی در ساعت های کاری مرور می کنند. یکی از افراد خیال پرداز میگوید: «من با دقت به صحبتهای رئیسم گوش میدهم، اما شخصیت «ماکمن» را در لایو شنبه شب در کنار او میبینم که تمام ژستهای او را تقلید میکند.
والدین خیال پردازان اغلب فرزندان خود را به جای وضع قوانین سخت با استفاده از تخیل تنبیه میکردند.
یکی از افراد مورد مطالعه به یاد میآورد: «یک بار در مهد کودک با دختر دیگری دعوا کرده بودم، زیرا عروسکی را که مورد علاقه او بود برداشتم. “او سعی کرد آن را از من پس بگیرد و من او را هل دادم. معلم این موضوع را به مادرم گفت. مادرم به من گفت که باید تصور کنم که دختر هنگام سقوط چه حسی داشت. من در واقع احساس کردم که دخترک هستم و در حال افتادن روی زمین و یکی از زانوهایم خراشیده می شود و گریه میکردم. من هم میتوانستم درد او را حس کنم. این موضوع باعث شد که دیگر هیچوقت چنین کاری را تکرار نکنم”.
بازیابی اعتماد به نفس به کمک دوستان خیالی
اگرچه هیچ یک از خیال پردازان در این مطالعه تجربه سوءاستفاده شدید در دوران کودکی را گزارش نکردند، اما وقتی آنها کتک میخوردند یا به صورت کلامی تحقیر میشدند، معمولاً از دوستان خیالی برای بازگرداندن عزت نفس خود استفاده میکردند. به طور مثال:
بیگانگان قدرتمند فرود آمدند و والدین افرادی که اذیتم میکردند را ربودند و به عنوان مثال آنها را در یک سیاه چال به زنجیر کشیدند.
بسط تخیلات به زندگی روزمره
تعجب آور نیست که خیال پردازان عمیقا جذب داستانها، فیلمها و درام میشوند و اغلب از محرکهای دنیای واقعی غافل میشوند. آنها اغلب جذب یک کتاب رمان خوب شده و برای مطالعه کامل آن نمی توانند صبر کنند، مگر اینکه کسی سرشان فریاد بزند. آنها ممکن است از دیدن خود در صندلی تئاتر در پایان فیلم تعجب کنند.
فرد خیال پرداز این حالات ذهنی رویایی را با گنجاندن آنها در زندگی روزمره، گفت و گو با یک قهرمان کتاب یا فیلم بعد از گذشت هفته ها پس از تماشا، طولانی تر میکند.
خیال پردازان چنان تخیل پر جنب و جوشی دارند که تصاویر بصری میتوانند احساسات فیزیکی آنها را تحریک کنند. مثلاً در پاسخ به دیدن عکس های بیابان آنها احساس گرما و میل به نوشیدنی خنک را توصیف میکنند.
آنها همچنین در صحنه های برفی میلرزند. نیمی از زنان خیال پرداز در مطالعه، من حاملگی کاذب را در مقطعی از زندگی خود تجربه کرده بودند که با تغییرات فیزیولوژیکی همراه بود.
حتی بسیاری از افراد خیال پرداز تنها از طریق تخیل به ارگاسم می رسند. آنها این کار را با ایجاد سناریوهای واضح و متنوع انجام میدهند که شامل شرکای هر دو جنس، حیوانات سیرک، موجودات جادویی و اشیای بیجان هستند.
بعلاوه، حتی زمانی که رابطه جنسی واقعی با شرکای واقعی دارند، شخص خیال پرداز به استفاده از تخیل خود ادامه می دهد: صورت ستاره های سینما (و گاهی اوقات دیگر اعضای بدن) را روی صورت شریک خود قرار میدهد، و یا شرکای اضافی و خیالی به آنها ملحق میشوند.
روند هیپنوتیزم
هیپنوتیزم امتداد طبیعی همه این تجربیات غریب است. وقتی به خیال پردازان میگویم پس از خروج از خلسه آیا چیزی در مورد فرآیند هیپنوتیزم به خاطر میآورند، گاهی اوقات یادشان میآید. همانطور که باربر و ویلسون اشاره کرده بودند، نه تنها خیال پردازان فوراً به خلسه میرفتند، بلکه میتوانستند فوراً از آن بیرون بیایند – به احتمال زیاد به این دلیل که تغییر حالت هوشیاری بسیار تفاوت نداشت که بتوان از آن بیرون آمد.
رایج ترین واکنش خیال پردازان پس از هیپنوتیزم یک لبخند بزرگ بود. وقتی برای اولین بار مطالعه ویلسون و باربر را خواندم، هزاران نفر را در دوره هیپنوتیزم درمانی، تحقیق و آموزش دانشجویانم، هیپنوتیزم کرده بودم. مفهوم « خیال پرداز » در تحقیق آنها بسیاری از افرادی را که میشناختم توصیف میکرد که بسیار قابل هیپنوتیزم بودند.
اما افراد دیگری را هم دیده بودم که به این مدل نمیخوردند. برخی از افرادی که آنها را هیپنوتیزم کرده بودم، هرگز به یاد نمی آوردند که چنین تصاویر واضحی را تجربه کرده باشند.
وقتی با افراد بسیار هیپنوتیزم پذیری مصاحبه کردم که نمی توانستند فوراً به حالت خلسه بروند، یک زیرگروه کاملاً متفاوت پیدا کردم که یک سوم از سوژه های من را تشکیل می داد. این گروه به جای اینکه هیپنوتیزم را به خاطر تصاویر واضح آن به یاد بیاورند، به فراموشی یا تجربه حالت های هوشیاری جداگانه در طول هیپنوتیزم تمایل داشتند. من به این افراد لقب «تفکیک کننده» دادم.
در مطلب بعدی به افراد تفکیککننده و تفاوت آنها با گروه خیال پردازان میپردازیم.
سپاس از مقاله مفید شما
اما اگر بتوانید چند مثال برای درک بهتر حالت هیبنوتیزم بزنید.
مقاله ای بینظیر خواهید داشت