برای درس گرفتن و داشتن هر چه اطلاعات بیشتر از یک حادثه رخ داده باید تا حد امکان اطلاعات بیشتری درباره آن بدست آوریم.
هر نظام تجسمی روش متفاوتی برای توصیف واقعیت ارائه می دهد .ما انسانها نمی توانیم در محدوده یک نظام تجسمی باقی بمانیم زیرا که در این شرایط نمیتوانیم اطلاعات کافی را از حادثهای که رخ خواهد داد کسب کنیم و این نیازمند دانستن دقیق نظام تجسمی است.
وصف واقعیات و نظامهای تجسمی
ما همواره از دو نظام تجسمی استفاده میکنیم. یکی برای دریافت اطلاعات و دیگری برای تفسیر کردن آن به شکلی متفاوت. اگر بتوانیم با طرز تلقی دیگران به تماشای جهان بنشینیم آنوقت میتوانیم از فراسوی نقاط کور خود نیز به مسائل نگاه کنیم، بهطوری که میتوانیم از دو دست خود و یا از هر شخصی که صلاح بدانیم بخواهیم نظرش را در آن مورد خاص که مد نظر ما است اطلاعات را در میان بگذارد.
توصیفهای چندگانه ان ال پی
جان گریندر یکی از ابدا کنندگان علم برنامهریزی عصبی کلامی ( ان ال پی ) و جودیت دلویز ( نویسنده آمریکایی) این توصیفها را مواضع ادراکی اول و دوم و سوم نامیدهاند. نخست میتوانید تنها با مراجعه نقطه نظر خود و صرفا به استناد حقیقتی که در درون شما وجود دارد به دنیا نگاه کنید و نقطه نظر هیچ کس دیگری را در نظر نگیرید.
به گذشته بازگردید و به زمانی فکر کنید که از اندیشه خود بدون اینکه دیدگاههای سایر افراد در کار باشند آگاهی کامل داشتید. این را موضع نخست در نظر میگیریم.
دوم، میتوانید آرا و عقاید دیگران را نیز در نظر بگیرید. آنها در این زمینه چه نظری دارند؟ چه میگویند؟ چه احساس میکنند؟ روشن است یک حادثه و یا رفتار واحد ممکن است در نظر اشخاص مختلف، معانی مختلفی داشته باشد و دیدگاه همهی افراد یکسان نیست. این را موضع دوم مینامیم که اغلب به آن همدلی میگویند و به معنی این است که در موضع دیگران قرار میگیریم و دنیا را از دریچه چشم آنها نگاه میکنیم و تنها به نقطه دیدگاه خود بسنده نمیکنیم.
اگر با شخص دیگری در تضاد باشید و یا با او اختلاف نظر داشته باشیم، لازم است از نظر او درباره کاری که میکنید اطلاع داشته باشید. هر چه ارتباط میان شما و دیگران موثرتر باشد بهتر میتوانید از حقیقت آنها آگاه شوید و بهتر میتوانید به موضع دوم برسید.
جهان را از بیرون تماشا کنید
شما میتوانید جهان را از بیرون از خود تماشا کنید. انگار که یک ناظر بی طرف هستید و به هیچ وجه در آن درگیر نیستید. میتوانید از خودتان که بپرسید یک شخص بیطرف درباره این حادثه یا این رفتار چه قضاوتی دارد؟ این موضع در مقایسه به دو موضع قبلی در سطحی متفاوت قرار دارد، اما برتر از آنها نیست.
هر سه موضعی که مطالعه کردید به یک اندازه مهم و ارزشمند برای وصف واقعیات هستند. مهم این است که بتوانید میان این سه موضع آزادانه حرکت کنید. در حقیقت کسی که در موضع اول متوقف میشود، یک خودخواه تمام عیار است. کسی که تنها در موضع دوم قرار داشته باشد، بیجهت تحت تاثیر آراء دیگران است و سرانجام کسی که در موضع سوم قرار گیرد یک ناظر منفصل از زندگی است. ما از هر سه موضع به طور طبیعی استفاده میکنیم، و اینگونه بهتر میتوانیم مسائل را درک کنیم.