حتما ازدواجهایی را دیدهاید که به دلیلی غیر از عشق و علاقه زوجین ادامه مییابد. این ازدواجها، بیعشق، همراه با احساس ترس، گناه و مسئولیت هستند. اما دلیل طلاق نگرفتن و ادامه این ازدواجها چیست؟ اگر فکر میکنید ادامه این ازدواجها به خاطر فرزندان کاری درست و لطفی در حق فرزندان است این مقاله را تا انتها مطالعه کنید.
در ازدواجهایی که رابطه عاشقانه و احترام متقابل بین زوجین از بین رفته، اغلب دلیل ادامه ازدواج، فرزندان هستند. در این زندگیها معمولا فرزندان این جمله را میشنوند که «اگر به خاطر تو نبود این زندگی را ادامه نمیدادم» یا «فقط به خاطر فرزندم هست که این زندگی را تحمل میکنم». به نظر شما اولین تاثیر این جمله روی فرزند چیست؟ از دلسوزی پدر یا مادر خود خوشحال میشود؟ فکر میکنید، فرزندان از اینکه برای پدر یا مادر مهم هستند احساس غرور میکند؟
ادامه زندگی به خاطر فرزندان چه تاثری بر آنها دارد؟
اولین احساسی که در این شرایط به فرزند شما دست میدهد احساس گناه و سرخوردگی است. در این شرایط فرزند شما خود را دلیل ادامه تنش و درگیری میداند. بنابراین وقتی فرزند خود را به عنوان دلیل ادامه زندگی معرفی میکنیم، او را تحت فشار روحی و عذاب وجدان قرار میدهیم. پس باید توجه کنیم اولین نتیجه این کار ضربه روحی به فرزندمان است.
ادامه زندگی به خاطر فرزند عواقب دیگری هم برای فرزندان در پی دارد. پدر و مادر زمانی میتوانند نیازهای عاطفی فرزند را برآورده کنند که روابط خوبی با هم داشته باشند. بنابراین وقتی فرزند تنها دلیل ادامه زندگی باشد، در برآوردن نیازهای احساسی او کوتاهی میشود. وقتی پدر و مادر مدام در حال درگیری و بحث هستند نه فرصت توجه به نیازهای احساسی فرزند خود را دارند و نه توان درک آن را. خانهای که در آن ارزشهای یکسان و همکاری وجود ندارد، به دروغی تبدیل میشو که جامعهای ریاکار را پرورش میدهد.
آیا واقعا فرزندان مانع طلاق و ادامه زندگی هستند؟
اعتقادات مذهبی بسیاری از مردم طلاق را منع میکند. بنابراین به زندگی زیر یک سقف ادامه میدهند. در این شرایط والدین اغلب برای توجیه خود و تحمل مشکلات زندگی دنبال بهانهای میگردند و دیواری کوتاهتر از دیوار فرزندان پیدا نمیکنند. بنابراین در واقع از فرزندان خود سپری برای تحمل مشکلات زندگی میسازند. به این ترتیب فرزندان تبدیل به دلیل ادامه زندگی میشوند.
بعضی از خانمها اختلافات بیپایان، فشارها و بدبختیها را فقط به دلایل اقتصادی قبول میکنند. هر چند شاید زندگی با مردی که از او نفرت دارند مشکل باشد، اما پیدا کردن شغلی پردرآمد احتمالا سختتر است. در این شرایط هم مادر برای ادامه زندگی نیاز به یک عامل توحیه کننده دارد. و باز هم عاملی بهتر از فرزندان برای توجیه ادامه این زندگی نمیتوان تصور کرد. در صورتی که اگر به شرایط لازم برای شروع یک ازدواج توجه میشد، قطعا این مشکل بوجود نمیآمد. چرا که یکی از شرایط ازدواج بلوغ مالی است. برای اطلاع از شرایط مهم ازدواج میتوانید این مقاله را مطالعه کنید: « شرایط ازدواج موفق چیست؟ آیا شما برای ازدواج موفق شرایط لازم را دارید؟»
با توجه به توضیحات بالا میتوان گفت ادامه زندگی به خاطر فرزندان لطمههای جبران ناپذیر به آنها وارد میکند بنابراین حتی اگر دلیل ما برای ادامه یک زندگی پرتنش و بیعشق، واقعا فرزندان باشند چه کار باید کرد؟ آیا ادامه یک زندگی پرتنش بهتر است یا طلاق و جدایی؟
کدام انتخاب بهتر است؟ طلاق یا ادامه یک زندگی پرتنش و بیعشق؟
مطالعات نشان می دهد طلاق به کودکان صدمه میزند. اما آیا زندگی در یک خانواده پرتنش و بیعشق که در آن توجهی به نیازهای عاطفی کودکان نمیشود برای کودکان مضر نیست. فرزندانی که در چنین خانوادههایی رشد میکنند، الگوی مناسبی برای عشق و ارزش در روابط خود ندارند. بنابراین این کودکان در آینده زندگی و ازدواج موفقی را تجربه نمیکنند.
ادامه زندگی در یک خانواده پرتنش قطعا آینده فرزندان را با تهدید جدی مواجه میکند. این در حالیست که شاید جدایی بتواند فضای زندگی فرزندان را از محیطی پرتنش خارج کند. اما باید به این نکته توجه داشت که طلاق هم به خودی خود راه بهتری برای آینده فرزندان ایجاد نمیکند.
عملکرد والدین در موضوع طلاق چه تاثیری روی فرزندان دارد؟
پدر و مادری که زندگی را با نزاع ادامه میدهند احتمالا طلاق و مساله حضانت را نیز با درگیری ادامه میدهند. همین رفتار هم صدمات جبران ناپذیری روی فرزند ما میگذارد. چرا که والدین در این شرایط توجهی به نیاز کودکان ندارند و صرفا به دنبال پیروزی و خاتمه دعوا به نفع خود هستند. به احتمال زیاد این شرایط در ملاقاتهای بعد از طلاق هم ادامه پیدا میکند. بنابراین در این شرایط عملا جدا شدن یا نشدن پدر و مادر تاثیری در شرایط فرزندان ندارد.
در نتیجه پدر و مادر باید در موضوع طلاق، منطقی، باملاحظه و هوشمندانه عمل کنند تا دنیای متفاوتی برای فرزندان ایجاد کنند. اینکه والدین چطور و چه موقع موضوع طلاق را برای فرزندانشان توضیح دهند تاثیر قابل توجهی در پذیرش این موضوع توسط فرزندان دارد. بنابراین آینده فرزندان وابسته به نوع عملکرد والدین در موضوع طلاق است. اگر والدین در موضوع طلاق، هوشمندانه و منطقی عمل کنند، طلاق دیگر تبدیل به بحرانی تلخ و نابودکننده برای آنها و فرزندانشان نمیشود.
آیا فرزندان طلاق برای ازدواج گزینهی مناسبی هستند؟
اصطلاح فرزند طلاق دارای بار منفی است. بسیاری از والدین فرزندان خود را از ارتباط با افرادی که فرزند طلاق هستند منع میکنند. خیلیها اعتقاد دارند زندگی فرزندان طلاق قطعا منجر به جدایی و طلاق میشود. این افراد طلاق را یک ننگ و نشانه شکست میدانند. آنها فکر میکنند کسی که فرزند طلاق است، قطعا در زندگی خود انسانی شکست خورده و ناموفق است.
تمام این تصورات میتواند درست باشد. اما نمیتوان در مورد آنها نظر قطعی داد. همانطور که اشاره شد عملکرد والدین در مساله طلاق بسیار حیاتی و تعیین کننده است. بنابراین اگر طلاق درست انجام شده باشد، نباید آن را به عنوان یک بحران تلخ و نابودکننده به حساب آورد. پس سعی کنیم با شنیدن کلمه طلاق روی دیگران برچسب نزنیم و آن فرزندان طلاق را افرادی از پیش شکست خورده تصور نکنیم.
فرشید پاکذات
منبع: 23 باور مخرب در ازدواج ؛ دکتر آرنولد لازاروس