دیدگاه ان ال پی نسبت به شکست، بسیار متفاوت و کاربردی است. در اکثر موارد افراد در راه رسیدن به اهداف کوچک و بزرگ خود به موانع متفاوتی برخورد می کنند. ان ال پی معتقد است هیچ شکستی وجود ندارد، هر آنچه هست، بازخورد است. اما دو دسته افراد وجود دارند که نظر متفاوتی نسبت به این موضوع دارند.
گروه اول افرادی که با رسیدن به موانع، فکر می‌کنند تلاش بیهوده است و یا جاده و مسیر آنها کلا بلوکه شده است، و از ادامه دادن راه منصرف می‌شوند و گروه دوم به تلاش خود را تا رسیدن به هدف ادامه می‌دهند و از هر مانعی درس و تجربه می‌گیرند و آن را به عنوان بازخورد تلقی می کنند.
بازخورد از شکست‌ها
اصل ان ال پی می‌گوید اشتباه و شکست وجود ندارد، تنها بازخوردها و نتایج عملکردهای ما هستند که به ما آگاهی می دهند. با گرفتن بازخوردها درمقابل موانع غیر قابل انتظار در جاده موفقیت، ما یاد می گیریم چگونه پیشرفت کنیم، زیرا بازخوردها فرصت‌های مناسبی برای گرفتن اطلاعات هستند و ما برای تصحیح راه‌ها به سمت نتایج مطلوب، به آنها نیاز داریم ، بازخوردها به ما قدرت می‌بخشند و توجه کردن به آنها منتهی به افزایش تلاش به شیوه صحیح می‌گردند.
بازخورد‌های منفی و برچسب‌ها
در هر اتفاقی که برای ما رخ می‌دهد می‌توانیم برچسپ‌های منفی به آن اتفاق بزنیم و یا نگاه مثبتی به آن داشته باشیم. وقتی به دقت پلن‌ها‌یی که برای رسیدن به هدف را طی می‌کنیم و نتیجه‌ای که می‌خواهیم حاصل نمی‌شود، نباید سریع نتیجه‌گیری کرد، بهتر است مشخص کنیم که چگونه می‌خواهیم به آن نگاه کنیم، شکست؟ یا بازخورد؟ دیدن عدم نتیجه‌گیری به‌عنوان بازخورد باعث می‌شود سریع احساس کارآمدی نماییم، اما دیدن عدم نتیجه گیری به‌عنوان شکست به میزان زیادی کارایی ما را کاهش می‌دهد.
بازخوردها را چگونه دریافت می‌کنیم؟
فیدبک و یا بازخوردها به ما می‌گویند که از اشتباهات درس بگیریم، آنها را طبق آن چیزی که می‌خواهیم اولویت بندی کنیم و رفتار خود را نسبت به آن چیزی که انجام داده‌ایم تغییر دهیم. با این کار مشخص می‌کنیم طرز فکر ما نسبت به اتفاقات چگونه خواهد بود و یک نوع فیلتر سازی از مجموع اتفاقاتی که برای شما رخ می‌دهد انجام می‌دهید.
بسیاری از ما با این واقعیت و عادت‌های فرهنگی بزرگ شده‌ایم که شکست بسیار بد است و سخت است شکست را فراموش کنیم. ساده نیست که چنین موضوعی را که سال‌ها از رسانه‌های صوتی و تصویری شنیده‌ایم را در عرض یک شب فراموش کنیم.
شما در یک آزمونی موفق می‌شوید یا نمی‌شوید و این باوری است که ما داریم. برنده شدن را یک حالت سفید و پر از موفقیت می‌دانیم و شکست خوردن را یک حالت سیاه و پر از ناامیدی تلقی می‌کنیم. نمی‌توان تمام چیزها را به‌صورت بسیار خوب و یا بسیار بد در نظر گرفت، همه این موضوعات بخش‌هایی از مسیر زندگی ما هستند و تنها موقعی که ما به شکست فکر کنیم، مسیر بدون نتیجه به پایان می‌رسد. افراد موفق ویژگی مهمی دارند و آن هم این است که شکست را نوعی بازخورد می‌دانند و نه مانعی برای رسیدن به اهدافی که دارند.
احساسات درونی شما چیست؟
میزان عملکرد شما بعد از هر شکست بستگی به گفتگوی درونی است که با خودتان دارید. در حقیقت موقعی که بعد از یک اتفاق به ظاهر بد، شما چه نوع داستانی برای خود تعریف می‌کنید، بسیار در آینده شما تاثیرگذار است. می‌دانید که برای هر اتفاقی چهارچوب‌های مختلفی وجود دارد، اینکه شما چه چهارچوبی تعیین می‌کنید، باعث می‌شود که واکنش شما متفاوت شود.
وقتی از نظر احساسات منفی از عهده شکست بر می‌آیید، سریع بلند می‌شوید و به اصطلاح گرد و خاک‌ها را پاک می‌کنید و به مسیری که برای خودتان مشخص کرده‌اید ادامه می‌دهید و با درس گرفتن از آن اتفاق در مرحله بعد پروژه سنگین‌تر یا ریسک‌هایی با تجربه‌ی بالاتر انتخاب می‌کنید. اما اگر از نظر احساسی درگیر شوید مدام دنبال پیدا کردن بهانه برای انجام ندادن آن می‌گردید و قادر به بلند شدن نخواهید بود.
