الگوبرداری از دیرباز همیشه وجود داشته است. اگر مقداری تحقیق کنید متوجه خواهید شد که در شغل و زمینهای افرادی هستند که به موفقیت رسیدهاند و میتوان داستان زندگی این افراد را الگوی خود قرار داد.
از دیدگاه علم برنامهریزی عصبی کلامی یا ان ال پی مهم نیست که مهارتهای این افراد از کجا میآیند، بلکه مهم این است که بتوانید نحوه فکر کردن این افراد و خط مشی فکری آنها را دریابید و همانندسازی کنید. اگر این کار به درستی شکل بگیرد و شما در مسیر درست الگوبرداری قرار بگیرید میتوانید عملکرد بهتری نسبت به گذشته داشته باشید.
الگوبرداری و مدلسازی از دیگران
مدلسازی این فرصت را به افراد میدهد تا با شناسایی دقیق و ریز سبک زندگی افراد موفق بتوانید سبک زندگی خودتان را جایگزین کنید. به کودکان دقت کنید همهی کارهای خود را از دیگران الگوبرداری میکنند. از حرکاتی که انجام میدهند تا نوع صحبت کردن و یا حتی سبک راه رفتن. اولین الگویی که آنها از دیگران میگیرند صحبت کردن تا سن ۲ تا ۳ سالگی میباشد. این در حالی است که افراد بزرگتر سختتر میتوانند زبان جدیدی را یاد بگیرند.
انسانهای نخستین قدرت الگوسازی بهتری نسبت به انسانهای حال حاضر دارند. نوع سبک فرار از دست مهاجمین و استفاده از حالات حیوانات در دفاع از خود یکی از الگوبرداریهای موفق انسانهای نخستین است. اما امروزه افراد کمتر از دیگران الگو میسازند و سعی در اجرای ایدههای تکراری خود میباشند که موفق نخواهد بود.
استفاده از تکنیکهای انالپی در الگوبرداری
انالپی تکنیکهایی را ارائه میدهد که توسط آن میتوانید نمونههای الگو بهتری از دیگران داشته باشید. دامنههای قابلیتها و مهارتهای ما آنقدر وسیع است که نمیتوان حد و مرزی برای آن مشخص کرد. استفاده از قابلیتها میتواند مواردی باشد که از دیدگاه شما بیاهمیت است و یا میتواند موضوع بسیار مهمی باشد که توجه شما را جلب نکند.
مدلسازی از عملکرد یک شخص یا الگو به سه روش انجام میشود:
- استخراج و ساخت مدل
- حذف موارد غیر ضروری
- پیدا کردن شیوههای اجرای آن
روش اول؛ پیدا کردن الگو
ان ال پی معتقد است اگر شخصی یک مسیر را با موفقیت طی کرده است به این معناست که یک مسیر عصبی درست برای انجام کار وجود دارد. پس اگر ما کاری را انجام میدهیم و با شکست مواجه میشویم یعنی ذهن ما از مسیر اشتباهی برای انجام آن استفاده میکند و نه اینکه ما هرگز در انجام آن کار موفق نخواهیم شد.
پیدا کردن شخص یا گروهی برای الگوبرداری باید در مسیر رسیدن به اهداف شما باشد. یعنی شخصی را انتخاب کند که هدف شما را دنبال کرده باشد و یا اگر هدف خاصی دارید شخصی را انتخاب کنید که الگوهای مشابه را تکرار کرده باشد. با مطالعه و تحقیق کامل بدانید شخص چه اشتباهاتی را مرتکب شده و چگونه میتوانیم چنین اشتباهاتی را مرتکب نشویم. توجه داشته باشید که برخی افراد کارهای خوب را بر حسب عادات انجام میدهند و اگر اطلاعات شما کافی نباشید نمیتوان الگویی برای حرکات آن پیدا کرد.
روش دوم؛ حذف موارد غیر ضروری
در این روش باید فیلتر سازی انجام دهید. به این معنا که نیاز نیست تمام الگوهای زندگی افراد را در پیش بگیرید. تنها الگوهایی را انتخاب کنید که بتوانید از آنها استفاده درست و بهینه کنید. برای مثال شخصی که توانسته است اعتیاد را خیلی سریع کنار بگذارد حتما نیاز نیست تمام الگوهای دیگر آن را اجرا کرد و صرفا شناخت مسیر ترک اعتیاد شخص مقابل کافی است.
روش سوم؛ پیدا کردن شیوههای اجرا
شاید مهمترین بخش ماجرا در الگوبرداری همین روش سوم یعنی پیدا کردن شیوههای اجرا باشد. در قدم اول باید بررسی کرد که شخص چه مسیرهایی را برای رسیدن به موفقیت طی کرده است. آزمون و خطاهایی که داشته است آیا مناسب کاری که قرار است انجام دهید میباشد یا خیر. از طرفی حتی شما میتوانید زودتر از آن به موفقیت برسید. بهدلیل اینکه شما تمام نتایج را در دست دارید و بهتر میتوانید نتیجه بگیرید.