شما هم درگیر کارهای ناتمام زیادی هستید؟ کارهای ناتمام برای خیلیها به معنای تمام گرفتاریهای زندگی است. برای حل این مشکل ابتدا باید متوجه شویم چرا دچار کارهای ناتمام زیادی میشویم. بنابراین اگر دوست دارید هر چه زودتر از دست این مشکل خلاص شوید، این مقاله را انتها بخوانید.
در واقع کارهای ناتمام واژهای است که همه گرفتاریهای زندگی شما، که تاکنون از عهده آنها برنیامدهاید را مشخص میکند. ممکن است شما با گرفتاریهای قانونی، مالی، رابطهای، سازمانی، مربوط به سلامت و… دست و پنجه نرم کنید. وقتی که اجازه میدهید این دردسرها به وجود آیند، آنها شما را غرق میکنند.
چرا بعضیها با کارهای ناتمام زیادی روبرو میشوند؟
دلیل آن که بیشتر افراد با کارهای ناتمام روبرو نمیشوند، ترس است. ترس شک را بوجود میآورد و شک به کمبود اعتماد به نفس منتهی میشود. این چرخه ویرانگر است و اگر متوقف نشود، مارپیچی نزولی آغاز میشود و خیلی زود شدت مییابد. ناگهان اختیار زندگی از دست شما خارج میشود، این بار اضافه مانند وزنهای سنگین بر دوش شماست. این امر ممکن است شما را از حرکت بازدارد. نتیجه، نابودی نیرو و توان شماست، بعضی افراد طی سالها، آن قدر کار ناتمام بر جای میگذارند که گویی فیلی را به دنبال خود میکشند.
بنابراین برای مقابله با جمع شدن کارهای ناتمام، باید با ترس برخورد با آنها روبرو شوید. تنها در این صورت است که میتوانید از این گرفتاری بزرگ که احتمالا همه زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهد رها شوید. پیشنهاد میکنم برای آشنایی بیشتر با روشهای مقابله با ترس این مقاله را مطالعه کنید: « ترس چیست و چطور با غلبه بر آن، از درهای موفقیت عبور کنیم؟»
وقتی میان انبوهی از کارهای ناتمام گرفتار میشویم، رفتارهای مختلفی از ما سر میزند و با این شرایط برخوردهای متفاوتی داریم. در ادامه ۳ روش برخورد ما با این شرایط توضیح داده میشود. ۲ مورد از این ۳ نوع مدل برخورد، نتیجه ترس ما از روبرو شدن با شرایطی است که در آن قرار گرفتهایم. بنابراین برای غلبه بر آن باید با روش برخورد خود با این شرایط بهتر آشنا شویم.
۳ روش برخورد ما با شرایطی که درگیر کارهای ناتمام هستیم
در حالت اول، ممکن است بازی انکار را انجام دهید. بعضی افراد تظاهر میکنند واقعا اتفاقی نیفتاده است. این افراد ترجیح میدهند در دنیای تخیلی زندگی کنند. نتیجه انکار معمولا شرایط متغیری است که در نهایت برای شما خوشایند نخواهد بود.
در حالت دوم، ممکن است دچار بلاتکلیفی شوید. زندگی دچار وقفه میشود، انگار که در خلا هستید. به عقب برنمیگردید اما پیشرفتی هم نمیکنید. ترسناک است و البته کارهای ناتمام هنوز وجود دارند و منتظر هستند که با آنها روبرو شوید. این شرایط و بلاتکلیف ماندن، شما را واقعا درمانده میکند.
در حالت سوم، ممکن است با مسئله مواجه شوید و جلو بروید. هر چند بسیاری از مردم یکی از دو نوع برخورد قبل را انتخاب میکنند. اما به نظر میرسد تنها را عبور از سد این مشکل، برخورد از نوع سوم، یعنی روبرو شدن و حرکت به جلو است.
چرا از روبرو شدن و تمام کردن کارهای ناتمام میترسیم؟
ما معمولا برخورد با مشکلات را دوست نداریم. روبرو شدن با مشکلات برای ما ناراحت کننده است و شاید از این برخورد احساس خطر کنیم! بعضی اوقات روبرو شدن با مشکلات واقعا دردناک است. حتی احتمالا دارد با وجود روبرو شدن با مشکل به نتیجه مطلوب هم نرسیم. اما آیا واقعا راه حل، روبرو نشدن با مشکلات است؟ در صورتی که از برخورد با مشکلات بترسیم، هیچ وقت متوجه توان خود در حل آن مشکل نمیشویم.
حقیقتی که در مورد ترسهای درون ما وجود دارد این است که بیشتر اوقات ترس تنها در ذهن ما وجود دارد. در واقع تخیلات ما بسیار قدرتمند هستند. ذهن ما اغلب اوقات از کاه، کوه میسازد. ذهن ما از یک مشکل کوچک چنان تصاویر ذهنی ترسناکی میسازد که روبرو شدن با آن مشکل را برای ما غیر ممکن میکند. اما وقتی با حقیقت آن مشکل روبرو شویم و آن را با تصویر ذهنی خود مقایسه کنیم، به بزرگسازی مشکلات در ذهن خود پی میبریم.
چطور بر ترس روبرو شدن با کارهای ناتمام غلبه کنیم؟
برای غلبه بر این ترس میتوانید مثل آتشنشانها عمل کنید. آتشنشانها به حیطه ترس قدم میگذارند و چون این کار را میکنند ترس ناپدید میشود. آنها در روبرو شدن با ترس، میتوانند روی وضعیت اضطراری تمرکز کنند و از عهده کار برآیند. عامل مهم دیگر، نیرویی است که شما هنگام ترس، مصرف میکنید. این مسئله ظرفیت شما را محدود میکند. اگر میخواهید اعتماد به نفس به دست آورید، سرعت پیشرفتتان را افزایش دهید و نیرویتان را به بالاترین حد ذخیره کنید.
شما باید با ترسهایتان مواجه شوید. همین حالا تصمیم بگیرید که یکبار برای همیشه با کارهای ناتمام روبرو شوید. به بهترین نحو تلاش کنید. کارهای نیمه تمام را پشت سر بگذارید و جلو بروید. این کار را به شکل عادت درآورید. زندگی شما پس از انجام دادن این کار، خوشایند ساده و منظم میشود. امیدوارم بعد از خواندن این مقاله تصمیم بگیرد و با ترس برخورد با کارهای ناتمام روبرو شوید.
گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات