منطق چیزی هست که ما رو در زندگی هدایت میکنه. منطق افراد هست که باعث میشه بتونیم باهاشون تعامل داشته باشیم یا نتونیم. منطق ما هست که باعث میشه بتونیم از فرصتها در زندگی استفاده کنیم یا نتونیم. این منطق ما هست که باعث میشه در زندگی موفق باشیم یا نباشیم. بنابراین شناخت نحوه شکلگیری منطق و آشنا شدن با روش تغییر اون میتونه زندگی ما رو متحول کنه.
منطق هر انسان چگونه شکل میگیرد؟
در گذشته بعضی از دانشمندان خیلی به این علاقه داشتن که بدونن ابعاد غیر مادی و غیر فیزیکی هر انسان به کدوم بخش از بدن انسان مربوط میشه. مثلا همیشه این سوال رو مطرح میکردند که عشق مربوط به قلب هست یا مغز. البته ما نمیخوایم در مورد عشق صحبت کنیم. اما کاملا واضح هست که جایگاه منطق در مغز قرار داره. اما از نظر علمی و روانشناسی منطق چطور ساخته میشه؟
در روانشناسی اعتقاد بر این هست که منطق، مسیرهای ذهنی هست که توسط نورونهای مغز (اصلیترین سلولهای عصبی که وظیفه انتقال دادههای عصبی را به عهده دارند) شکل گرفته و عملا انسان توسط این مسیرهای ذهنی هدایت میشه. البته تمام این مسیرهای ذهنی توسط ضمیر ناخودآگاه ما شکل میگیرند.
ضمیر ناخودآگاه چه نقشی در شکلگیری منطق دارد؟
هر انسانی برای انجام کارهای روزمره باید اطلاعاتی که به مغزش وارد میشه رو پردازش کنه. در واقع اعمال و رفتاری که هر روز انجام میدیم نتیجه پردازش اطلاعاتی هست که وارد مغزمون میشه. حالا فکر میکنید خود مغز میتونه همه موارد روزمره رو مدام پردازش کنه؟ اگر این کار رو خود مغز انجام بده چطور میتونیم مسائل عمیقتر رو بررسی کنیم و به نتیجه برسیم؟
حقیقت اینه که اگه مغز بخواد تمام موارد و اطلاعاتی که در روز واردش میشه رو پردازش کنه، دیگه فرصت و توانی برای پردازش اطلاعات حساستر براش باقی نمیمونه. منظور از پردازش اطلاعات حساستر، کارهایی مثل انجام یک محاسبه ریاضی، تصمیمگیری سریع و در لحظه یا جواب دادن به یک سوال پیچیده هست. بنابراین اگه مغز پردازش اطلاعات روزمره رو انجام نمیده، این کار توسط کجا انجام میشه؟
ضمیرناخوداگاه پردازشگر اطلاعاتی هست که به طور روزمره وارد مغز ما میشه. بنابراین باید ببینیم ضمیرناخودآگاه چطور این پردازش رو انجام میده. چون کلید پی بردن به نحوه شکلگیری منطق در عملکرد ضمیر ناخودآگاه هست.
ضمیر ناخودآگاه چطور اطلاعات را پردازش میکند؟
ضمیر ناخودآگاه مثل سیستم عامل یک کامپیوتر یا گوشی موبایل عمل میکنه. با نصب سیستم عامل روی گوشی موبایل شما عملکرد گوشی موبایل خودتون رو برنامهریزی میکنید. یعنی گوشیتون برنامهریزی میشه که مثلا وقتی یک آیکون رو لمس میکنید برنامهی مربوطه باز بشه یا مثلا اگه دوبار روی صفحه نمایش ضربه زدید، صفحه خاموش بشه.
بنابراین میتونیم بگیم ضمیر ناخودآگاه بر اساس برنامهای که بهش داده میشه برنامهریزی میشه و بر اساس همین برنامه عملکردهای روزانه ما رو کنترل میکنه. سوالی مهمی که مطرح میشه اینه که برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه کی و چطور انجام میشه؟
ضمیر ناخودآگاه کِی و چطور برنامه ریزی میشود؟
برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه از بدو تولد تا سن ۷ الی ۹ سالگی انجام میشه. اگه بخوایم دقیقتر بگیم، برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه در دو مرحله اتفاق میافته. مرحله اول از بدو تولد تا ۲ سالگی و مرحله دوم از ۲ سالگی تا ۷ الی ۹ سالگی. در ادامه توضیح میدیم که در هر مرحله چه برنامههایی وارد ضمیر ناخودآگاه ما میشه.
ضمیر ناخودآگاه در ۲ سال اول چه برنامههایی را دریافت میکند؟
در ۲ سال اول زندگی، ضمیر ناخودآگاه در حال نصب برنامههای ضروری و حیاتی هست. مثلا حواس پنجگانه تکمیل میشن. در این دو سال درک زبان بوجود میاد. گویش پدر و مادر و اطرافیان رو متوجه میشیم، حرف زدن رو یاد میگیریم. بعد از نصب این برنامهها در ضمیر ناخودآگاه به برنامههایی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیاز داریم.
ضمیر ناخودآگاه از ۲ تا ۷ الی ۹ سالگی چه اطلاعاتی را دریافت میکند؟
نهایتا تا ۹ سالگی، ضمیر ناخودآگاه برنامههایی مانند سلامتی، درد، آرامش، دعوا، لذت، فقر، ثروت و… رو دریافت میکنه. اگه دقت کنید میبینید برای درک مفهوم سلامتی نیاز به فکر کردن و به قول معروف کار کشیدن از مغزمون نداریم. همینطور برای مفاهیمی مثل آرامش یا درد. همه اینها به خاطر این هست که این مفاهیم، مواردی هستند که در ضمیر ناخودآگاه ما برنامهریزی شدن و در واقع منطق ما بر اساس همین برنامهریزی هست که شکل میگیره.
منطق چطور مسیر زندگی ما را تعیین میکند؟
یک حقیقت خیلی مهم این هست که ما نهایتا تا ۹ سالگی به یک شناخت کلی و کامل از اتفاقات و مفاهیم زندگی میرسیم. یعنی حداکثر تا ۹ سالگی منطق ما درباره زندگی شکل میگیره. میشه گفت تا سن ۹ سالگی تا حدی سرنوشت اکثر آدمها مشخص میشه. چون منطق مثل یک حلقه مقاومتی عمل میکنه.
در واقع منطق یک حلقه مقاومتی هست که بیشتر فعالیتهای روزمرهای که داریم رو بر اساس این حلقه مقاومتی پردازش میکنیم. مثلا اگر منطق ما اینطوری شکل گرفته باشه که افراد پولدار آدمهای درستی نیستند، عملکرد ما درباره پول چه شکلی میشه؟ مسلما منطق ما به عنوان یک حلقه مقاومتی بهمون اجازه نمیده به سمت ثروتمند شدن حرکت کنیم.
به همین ترتیب اکثر درست و غلطها و بایدها و نبایدهای ما توسط این حلقه مقاومتی (منطق) شکل گرفته. یعنی اطلاعاتی که وارد مغز ما میشه، بر اساس منطقی که نهایتا تا ۹ سالگی شکل گرفته پردازش میشه و باعث میشه یک رفتار یا عکسالعمل مشخص داشته باشیم. به خاطر همین برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه هست که بعضی آدمها در زندگی همیشه شکست خورده هستند و بعضی دیگه به عنوان آدمهای موفق شناخته میشن.
خوشبختانه علم ان ال پی (NLP) به عنوان علم برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه میتونه به ما کمک کنه که اطلاعات ضمیر ناخودآگاه خودمون رو تغییر بدیم. در واقع ما میتونیم ضمیر ناخودآگاه خودمون رو بوسیله تکنیکهای ان ال پی برای رسیدن به موفقیت، ثروت یا هر هدف دیگهای برنامهریزی کنیم. میتونید برای کسب اطلاعات بیشتر درباره NLP (ان ال پی) این مقاطله رو مطالعه کنید: «ان ال پی چیست؟ با کاربردهای «علم برنامه ریزی عصبی کلامی» بیشتر آشنا شوید»
ان ال پی را زندگی کنیم تا زندگی را لذت بخش کنیم