سر صحبت را با دیگران باز کردن اصطلاحی است که برای ارتباط و گفتگو با دیگران به کار میرود و این مهارت نیاز به دانستن نکاتی است که در این مقاله به توضیح آن خواهیم پرداخت.
در دنیایی که به سمت ارتباطات موثر پیش میرود باید بهگونهای در رفتار با دیگران حرفهای و بدون نقص عمل کرد تا بتوان به آن اهدافی که میخواهیم برسیم. نیکلاس بوتمن نویسنده کتاب «متقاعد کردن در کمتر از ۲ دقیقه» توضیح میدهد که چگونه میتوان سر صحبت با دیگران را باز کرد و یک گفتگوی عالی با آنها داشت. با توجه به تکنیکهای طلایی از زبان این نویسنده توصیه میشود تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
چطور سر صحبت را با دیگران باز کنیم؟
گفتگو به مانند چسبی است که همهی افراد را به یکدیگر میچسباند. تحقیقاتی که موسسه «NN» در سطح گستردهی ملی انجام داد و سوالی را درباره اینکه شما میتوانید یک گفتگوی کاری را انجام دهید از افراد پرسیده شد. از ۳۵۳۷ پاسخ دریافت شده ۳۰ درصد پاسخ داده بودند «من میتوانم یک گفتگوی عالی و موفق داشته باشیم»، ۴۸ درصد گفته بودند «گاهی موفق میشوم اما اغلب شانسی است» و ۲۲ درصد نیز گفته بودند «هیچ ارادهای ندارم و در این مورد با لکنت صحبت میکنم»
گفتگو کردن با دیگران ریتم دارد. برای مثال گفتگویی که شما با دیگران دارید ریتم یک مسابقهی والیبال یا بسکتبال را دارد؟ یعنی اینکه هر توپی که میرود با بازگشت همراه است یا اینکه ریتم شما بیشتر شبیه یک مسابقه گلف است؟
سوال پرسیدن کلیدیترین نکتهی آغاز گفتگو
نیکلاس بوتمن به این موضوع اشاره میکند که از ۱۰۰ مصاحبهای که تاکنون انجام دادهام تا جایی که امکان داشت از مخاطبین خود این سوال را میپرسیدم که آنها چگونه با مخاطب خود ارتباط برقرار میکنند. این افراد در هر شغلی که بودند یک پاسخ داشتند و آن هم پرسش بود. بهخصوص پرسشهایی راحت و ساده که یک مکالمه را آغاز میکند.
سوالات به دو بخش تقسیم میشود. دستهی اول سوالاتی هستند که به سوالات باز معروفاند. این نوع سوالات از ته قلب و هیجانات ما میباشد و پاسخ دادن به آن ساده میباشد. نوع دوم سوالات به سوالات بسته معروفاند. سوالاتی که پاسخ دادن به آن نیاز به تفکر دارد و معمولا با «چه موقع» و «چطور» شروع میشوند.
همچنین مطالعه کنید: پرسیدن سوالات درست با ان ال پی
شما مامور نیستید!
درست است که با پرسیدن سوالات میتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید اما نمیتوانید به مانند یک مامور مدام از شخص مقابل سوال کنید و توقع پاسخ داشته باشید. بهگونهای باید سوال پرسیده شود که مخاطب را درگیر جزئیات حسیاش کند. سوالاتی که نیاز به فکر دارند هرگز این امکان را فراهم نمیکنند.
توپ را در زمین شخص مقابل بندازید
شما میتوانید گفتگو را مستقیما با نشانه گرفتن تصور مخاطب خود آغاز کنید. برای مثال جملاتی مانند «برای من بیشتر درمورد … صحبت کن» یا «سفرتان را برای من تعریف کن».
وقتی که از یک شخص در این حدود اطلاعات میخواهید به این معناست که توپ را در زمین او انداختهاید. در این حالت توپ شما پاسخ داده میشود و باید دقت کنید که از کلمات کلیدی استفاده کنید که درصورت تکرار برای مخاطب شما واضح باشد. این نکتهی بسیار مهمی است که از پرسشهایی که جوابهای ساده از نوع «بله» یا «خیر» دارند خودداری کنید.
بحثهای کوتاه را فراموش نکنید
منظور از بحث کردن کشمکش و داشتن خصومت با شخص مقابل نیست. زمانی بحثهای کوتاه به گرم کردن فضای گفتگو کمک میکند که شما بتوانید از آن به نحو صحیح استفاده کنید. برای مثال اگر اتفاقی در اطراف شما و یا در فضای جامعه رخ داده است و فکر میکنید که میتواند موضوع خوبی برای گفتگو باشد حتما آن را پیش بکشید.
بودن یک بحث کوتاه میتواند باعث شود تا آن چیزی که شما باز کردن سر صحبت مینامید انجام شود. توجه داشته باشید که این کار گاها با برنامهریزی و یا بدون آنکه بدانیم انجام میشود.
شما چگونه گفتگو را با دیگران آغاز میکنید؟ تاکنون چندبار موفق به انجام این کار شدهاید؟ روشهای خود را با ارسال نظر در همین مقاله با ما درمیان بگذارید.