راهبردهای باور شیوه و روشهایی هستند که ان ال پی برای حفظ باورها استفاده میکند. زمانی ما از راهبردهای باور استفاده میکنیم که یک باوری را بتوانیم به درستی بپذیریم و در این زمان از تکنیکهای ان ال پی استفاده کردهایم.
اگر چه ما نمیتوانیم هرگز به حقیقت و چیزی که درست است پی ببریم اما آنها یک الگوی ثابت از صداها، تصاویر و احساسات ما دارند که به طور عمده به شکلی ناخودآگاه عمل می کنند.
راهبردهای باور و سابمدالیته
راهبردهای باور یک مجموعه از رویههای بررسی شواهد و موضوعات هستند که افراد برای داوری درباره اینکه آیا چیزی قابل باور است یا خیر، استفاده میکنند. معمولا این کار زمانی انجام میشود که باورهای ما دچار شک و تردید توسط خودمان شوند. این نوع از شواهد را معمولا با ساب مدالیته میتوان پیدا نمود. یعنی ویژگیهایی مانند کیفیت تصاویر، صداها و احساسات شما. برای درک بیشتر این موضوع تست شناسایی باور را با دقت انجام دهید.
آزمون شناسایی باورها
برای انجام صحیح این آزمون موضوعی که به آن باور ندارید را با موضوعی که بسیار به آن باور دارید مقایسه کنید. تفاوتهای کیفیت صدا، تصویر و احساسات خود را در هر موضوع چگونه ارزیابی میکنید؟ سوال اینجاست که مغز شما آنها را چگونه ارزیابی میکند؟
راهبردهای باور از راهبردهای واقعیت ما متفاوت هستند به این دلیل که ما نمیتوانیم آنها را با حواس بر اساس وارسیهای واقعیت آزمایش کنیم به دلیل اینکه آنها بسیار الگومند هستند و میتوانند برای یک عمر به قوت خود باقی بمانند. البته این یک خوش شانسی میباشد. بهدلیل اینکه بدون این راهبردها، درک ما از خودمان و جهان ثابت نخواهد بود.
نکته مهمی که باید آن را مورد توجه قرار داد این است که راهبردهای باور به همان اندازه که برای باورهایی که ما را به سمت استعدادهای بالقوه مان حرکت می دهد برای محدود کردن باورها هم به طور خودکار و مداوم عمل می کنند.
تمرین شناسایی راهبردها
یک تمرین ساده برای شناسایی راهبردهایی که در باور ما هستند میتوانید انجام دهید. به کاری که باور دارید میتوانید انجام دهید فکر کنید و با چیزی که فکر میکنید شما را محدود میکند مقایسه کنید. تفاوت را تعیین و تعریف کنید، سپس باور محدود کنندهای که وجود دارد را انتخاب کنید و آن را شبیه چیزی که باور دارید که میتوانید انجام دهید، بسازید. برای مثال اگر باور دارید که نمیتوانید یک طراح خوب باشید با باور اینکه میتوانید یک نقشهکش عالی باشید مقایسه کنید. چه عاملی باعث میشود باور شما نسبت به طراحی بد باشد؟
از هر فرآیندی میتوان برای تغییر باورها استفاده کرد، اگر نمیدانید آن فرآیند چیست سعی کنید آن را کشف کنید. از باور منفی خود یک باور کارآمد بسازید. بعضی از باورهایی که پیدا میکنید، باورهایی هستند که یک مقایسه را شامل میشوند.
برای مثال فردی یک ایده روش و واضح برای آن چیزی که میخواست به آن برسد در ذهن خود داشت. هر چه او در دست یابی به هدف خود بیشتر و کامل تر نزدیک میشد، احساس او دربارهی این که هنوز به آن هدف دست نیافته بدتر میشد. رسیدن به موفقیت بیشتر معادل با احساس بدتر در او بود، زیرا هر چه او به کمال نزدیکتر میشد احساس بدتر دربارهی اینکه ممکن است در نهایت به آن دست نیابد، پیدا میکرد.