در بخش اول تکنیک میلتون توضیح دادیم که ریچارد بندلر و جان گریندر، بنیانگذاران ان ال پی، متوجه شدند که میلتون اریکسون به عنوان مشهورترین هیپنوتراپیست از نوعی مبهم گویی برای درمان استفاده میکند که بسیار موفق و تاثیرگذار است. اما در این مقاله میپردازیم به مدلهای زبان مبهم یا همان میلتون و نحوه استفاده از این تکنیکها.
زبان میلتون و مدلهای حذف
در این زبان عمدا و آگاهانه اطلاعات حذف میشوند. باید اطلاعات و مفاهیمی را از سخنان خود حذف کنیم تا به شنوندگان این فرصت را بدهیم تا با توجه به تجربیات خود جاهای خالی را پر کنند. این کار بیشتر برای این صورت میگیرد که شنوندگان سوالاتی از خود بپرسند و پاسخهای خود را خلق کنند. حذف در زبان میلتون نیز به چند شکل صورت میگیرد.
حذف ساده
در حذف ساده مهمترین نکات در جمله حذف میشوند. به عنوان مثال گوینده جمله «ما امروز میرویم»
اینکه چه زمانی، به چه مکانی و با چه کسی دقیقا مشخص نیست.
حذف تطبیقی
در این حالت مورد نکات بهصورت مقایسهای حذف خواهند شد، مثلا شخص گوینده در جملهی خود میگوید «معلم ما بهتر است» اما تعیین نمیکند در چه زمینهای و از چه کسی بهتر است.
اسم سازی
افعالی که شخص گوینده بهصورت اسم بیان میکند. مثلا «بازی خوب نیست» که بازی محدوده وسیعی را شامل میشود و شنوندگان خودشان انتخاب میکنند چه برداشتی از آن داشته باشند.
افعال نامشخص
افعالی در این جملات بیان میشود که جزئیات آن مشخص نیست و شنونده با توجه به نظر خودش جزئیات را اضافه میکند.
مانند: هدف ما جلب رضایت مشتری است. با توجه به اینکه چگونه و با چه ابزارهایی این رضایت اتفاق میافتد و مبنای ارزیابی معلوم نیست، بنابراین شنونده جزئیات را خوداش وارد ذهن میکند.
زبان میلتون و مدلهای تحریف
ما در موقعیت های مختلف تحت تاثیر تجربیات گذشته خود و با توجه به شرایطی که ممکن است وجود داشته باشد مسائل را تحریف میکنیم.
تحریف علت و معلول
هنگامی که از ترکیباتی مانند «معنی می دهد» و «باعث میشود» استفاده میکنید، بین دو عمل ارتباط برقرار میکنید.
مثال: دیدن قیمتهای این ماه باعث میشود که شما نسبت به باقی سال بدبینتر باشید.
علت و معلول اشارهای
گاهی ارتباط مستقیم بین دو مورد وجود ندارد ولی استفاده از کلماتی نظیر «وقتی که» «از آنجایی که» «همانطور که» باعث تحریف درارتباط معنایی بین آن دو میشود.
حرف ربط ساده
حروف «و» «با» و … میتواند عبارات بیربط را به هم وصل کند و باعث ارتباط بین آنها میشود.
مثال: دکوراسیون را تغییر میدهیم و فروش را بالا میبریم.
معادلهای پیچیده
در این الگو دو جمله به هم وصل میشوند که یک مفهوم را به شنونده برسانند. به عنوان مثال « تو اطلاعاتی در این باره نداری و نمیتوانی در این باره اظهار نظر کنی»
متا مدلهای تعمیم
در این الگو از کلماتی استفاده میگردد که بر عمومیت دلالت دارد. در این روش میتوانید به طور موثر افرادی که از الگوهای فکریشان آگاهی ندارید هم تحت تاثیر قرار دهید.
کلمات با بار مطلق
کلماتی که اموما جنبه منفی شدن جمله را دارند و معنای مخالفت را به معنای جمله اضافه میکنند. مانند «همیشه این راه جوابگو نیست»
استفاده از افعال تاکیدی
کلماتی مثل مجبور بودن، باید و .. که در متا مدل افعال تاکیدی استفاده میشوند اغلب بار دستوری دارند مانند جملهی « تو بالاخره مجبور به انجام پروژه خواهی شد»