بعضیها کلا در برابر مشکلات زندگی ضعیف هستند، اما بعضیها با مشکلات مبارزه میکنند. خیلیها هم هستند که بالاخره از مبارزه با مشکلات زندگی خسته میشن. فقط عدهی کمی میدونند چطوری نباید در برابر مشکلات زندگی تسلیم شد. عدهی کمی هستند که تسلیم نشدن در برابر مشکلات زندگی براشون شعار نیست و در زندگی واقعا بهش عمل کردند.
خیلیها این افراد رو خوش شانس میدونند. اما ان ال پی (برنامه ریزی عصبی کلامی) راه تسلیم نشدن در برابر مشکلات زندگی رو به ما نشون میده. پس اگه دوست دارید مثل افراد موفق تسلیم نشدن در برابر مشکلات زندگی رو یاد بگیرید، با ما همراه باشید. در این مقاله راهی که ان ال پی برای تسلیم نشدن در برابر مشکلات زندگی معرفی میکنه رو برای شما توضیح میدیم.
ان ال پی چطور میتواند راه تسلیم نشدن در برابر مشکلات زندگی را به ما آموزش دهد؟
ان ال پی در سال ۱۹۷۰ با بررسی الگوهای رفتاری افراد موفق خلق شد. ان ال پی مدعی هست بین فرایندهای عصبی، کلام و الگوهای رفتاری که به واسطهی تجربه ایجاد شدند، ارتباط وجود داره. خالقان ان ال پی اعتقاد دارند با استفاده از این ارتباط، افراد میتونند مدل رفتاری خودشون رو طوری تغییر بدن که به اهدافی که در زندگی دارند برسند.
طی دهههایی که از خلق ان ال پی گذشته دانشمندان و محققان مختلفی افراد موفق رو مورد بررسی قرار دادند و الگوهای رفتاری اونها رو استخراج کردند. این بررسیها باعث شده یک سری الگوهای ذهنی که پذیرفتن اونها برای رسیدن به موفقیت ضروری هست کشف بشه.
این الگوهای ذهنی در قالب پیش فرضهای ان ال پی معرفی شده. میتونید پیش فرضهای ان ال پی رو اینجا مطالعه کنید: «آموزش پیش فرض های ان ال پی برای رسیدن به موفقیت در زندگی».
راه تسلیم نشدن در برابر مشکلات زندگی در کدام پیش فرضهای ان ال پی نهفته است؟
پیش فرضها، اصول و قواعد اولیهای هستند که برای ورود به هر کاری باید اونها رو پذیرفت. بنابراین اگه میخوایم به کمک ان ال پی به موفقیت برسیم باید پیش فرضهای ان ال پی رو بپذیریم. بهتره به این نکته هم اشاره کنیم که از ۱۲۳ نفر انسان موفق در دنیا، ۱۲۱ نفر از اونها از ان ال پی استفاده کردند.
ما هم با پذیرفتن پیش فرضهای ان ال پی و انجام اونها، میتونیم در مسیر موفقیت حرکت کنیم. یکی از این پیش فرضها به ما میگه: «چیزی به نام شکست وجود نداره، بلکه تنها چیزی که وجود داره، باز خورد هست».
منظور از این پش فرض ان ال پی چیه؟ همه در زندگی اشتباه میکنند. ان ال پی به ما میگه افراد موفق وقتی کاری انجام میدن و به موفقیت نمیرسن، احساس شکست نمیکنند. بلکه این اتفاق رو به چشم یک تجربه نگاه میکنند و سعی میکنند بازخوردهایی از ماجرا بگیرند تا بتونند راه رو با قدرت بیشتری ادامه بدن.
دقیقا این نوع نگاه در افراد موفق باعث تسلیم نشدن در برابر مشکلات زندگی میشه. در کنار این پیش فرض ان ال پی، پیش فرض دیگهای هم وجود داره که میگه: «اگه کاری رو انجام میدید که ازش به نتیجه نمیرسید، کار دیگهای انجام بدید». حالا یک لحظه به این فکر کنید که این ۲ پیش فرض رو واقعا قبول کردید و در زندگی به اونها عمل میکنید.
وقتی در کاری موفق نمیشید، احساس شکست وجودتون رو فرا نمیگیره و به جای ناامید شدن، دنبال اشتباهات و درسهایی در اون اتفاق میگردید. بعد سعی میکنید مسیری دیگهای رو امتحان کنید. اگه دوباره موفق نشدید همین کارها رو تکرار میکنید. با این روال آیا جایی برای تسلیم شدن در برابر مشکلات زندگی باقی میمونه؟
آیا این پیش فرضهای ان ال پی در همه جا کاربردی است؟
همونطور که در اوایل مقاله گفتیم، ان ال پی ارتباط بین فرایندهای عصبی و الگوهای رفتاری رو کشف کرده. با استفاده از راهکارها و تکنیکهای ان ال پی میشه الگوهای رفتاری رو طوری تغییر داد که به موفقیت برسیم. علاوه بر این ان ال پی اعتقاد داره وقتی یک نفر در دنیا تونسته مشکلی رو حل کنه، پس راه حل اون مشکل برای دیگران هم قابل استفاده هست.
در واقع برای حل هر کدوم از مشکلات زندگی، باید مدل رفتاری و الگوی فکری لازم برای حل اون مشکل رو بدست بیاریم. همونطور که اشاره کردیم بین رفتار ما و فرایندهای عصبیمون ارتباط وجود داره. پس میشه گفت معنای این حرف اینه که باید از مسیر عصبی خاصی استفاده کنیم تا بتونیم اون مشکل رو حل کنیم.
در نتیجه اگه یک نفر وجود داره که تونسته اون مشکل رو حل کنه، یعنی مسیر عصبی خاصی وجود داره که استفاده از اون باعث حل مشکل شده. پس ما هم میتونیم از مسیر عصبی که باعث شده مشکل حل بشه استفاده کنیم و به نتیجه برسیم. از این حرفها میشه به این نتیجه رسید که هیچ مشکلی در جهان بدون راه حل نیست.
بنابراین وقتی کاری انجام میدیم و به موفقیت نمیرسیم، باید اشتباهاتمون رو شناسایی کنیم و از اونها درس بگیریم و مسیری دیگهای رو برای حرکت به سمت موفقیت انتخاب کنیم. در نهایت برای تسلیم نشدن دربرابر مشکلات زندگی به امید نیاز داریم.
امید داشتن شما را حتی در اردوگاه کار اجباریِ آلمان نازیها زنده نگه میدارد!
دکتر ویکتور فرانکل، عصب شناس و روانشناس اتریشی، یکی از افرادی هست که از اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی در زمان هیتلر جان سالم به در برده. نتیجه تجربیات و مشاهدات دکتر فرانکل تبدیل میشه به کتابی به نام در جستجوی معنا. دکتر فرانکل در این کتاب به یک ویژگی مشترک بین تمام کسانی که از اردوگاه کار اجباری جان سالم به در بردند اشاره میکنه.
این ویژگی مشترک امید هست. تمام کسانی که امیدی برای ادامه زندگی داشتند، مثلا یکی از بستگانشون خارج از اردوگاه بود، میدونستند کسی بیرون از جهنم اردوگاههای کار اجباری منتظرشون هست، تونستند شرایط وحشتناک اردوگاه کار اجباری رو پشت سر بذارن و زنده بمونند.
وقتی امید میتونه یک انسان رو از بدترین شرایط زندگی نجات بده، میتونه به حل مشکلات زندگی هم کمک کنه. پس برای تسلیم نشدن در برابر مشکلات زندگی سعی کنید پیش فرضهای ان ال پی رو بپذیرید و مطابق اونها زندگی کنید و امید خودتون رو از دست ندید.
گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات