علت اینکه در زندگی احساس توانمندی و امیدواری نمیکنیم چیست؟ چرا خود را فردی با ارزش نمیدانیم؟ با بررسیهای بیشتر مشخص میشود که این موارد با باورهای مرکزی در ارتباط است. در ادامه به توضیح این موارد خواهیم پرداخت.
چرا راه توانمندی، امیدواری و با ارزش بودن را نمیدانیم؟
معمولا ما برای انجام کارهای خود به دیگران بیش از حد ممکن توجه میکنیم و برایمان بسیار مهم است که کار ما برای آنها ارزش داشته باشد. یکی از ویژگیهای منفی این افراد این است که اگر دلایل بیرونی را از آنها سلب کنند دیگر نمیتوانند احساس مثبتی درباره خود و کاری که انجام میدهند داشته باشند.
نگاه دیگران رفتار و احساس ما را شکل میدهد یا تصویر ذهنی از خودمان؟
چیزی که رفتار ما را شکل میدهد تصویر ذهنی است که از خودمان داریم. اگر بر اساس تصویری که از خودمان داریم فرد متبسمی باشیم در اکثر مواقع لبخند به لب داریم. اگر تصویر ذهنی ما از خودمان انسان نامرتبی باشد، حتی اگر دیگران درموردی خاص از نظم ما تعریف کنند ما هرگز چنین موضوعی را باور نمیکنیم زیرا تصویر ذهنی که از خودمان داریم به ما گوشزد میکند که مرتب نیستیم.
چیزی که رفتار ما را شکل میدهد تصویر ذهنی است که از خودمان داریم. اگر بر اساس تصویری که از خودمان داریم فرد متبسمی باشیم در اکثر مواقع لبخند به لب داریم. اگر تصویر ذهنی ما از خودمان انسان نامرتبی باشد، حتی اگر دیگران درموردی خاص از نظم ما تعریف کنند ما هرگز چنین موضوعی را باور نمیکنیم زیرا تصویر ذهنی که از خودمان داریم به ما گوشزد میکند که مرتب نیستیم.
بنابراین برای اینکه به حس توانمند بودن، امیدوار بودن و با ارزش بودن برسیم، باید بررسی کنیم چه چیزی تصویری که در ذهن از خودمان داریم را میسازد؟
باورهای مرکزی و تصویر ذهنی ما از خودمان
باورهای ما تاثیر مستقیمی دارند بر اتفاقاتی که در ذهن ما رخ میدهند. اگر باور داشته باشید که نمیتوانید شنا کردن را یاد بگیرید، هیچ وقت این کار را یاد نخواهید گرفت. وقتی چنین باوری در ذهن خودتان داشته باشید، هرگز نمیتوانید خودتان را در حالتی تجسم کنید که واقعا در حال شنا کردن هستید.
بنابراین باورهای ما هستند که تصویر ذهنی ما از خودمان را ایجاد میکنند. باورهای عمیقی که هر فرد دارد، اساس شخصیت آن فرد را تشکیل میدهد. به همین خاطر به این باورها، باورهای مرکزی گفته میشود.
در واقع باورهای مرکزی هستند که باعث میشوند ما خودمان را انسان مفید و ارزشمندی بدانیم، امیدوار باشیم یا خودمان را توانمند بدانیم. میتوانید نحوه شکلگیری باورها را در این مقاله مطالعه کنید: «از نگاه ان ال پی باورها و عقاید ما چگونه شکل میگیرند؟»
شکلگیری، عملکرد و تثبیت باورها
باورهای مرکزی که تصویر ذهنی ما از خودمان را شکل میدهند چگونه ساخته میشوند؟ چگونه عمل میکنند؟ و به چه نحوی تثبیت میشوند؟ پاسخ به این سوالات را در ادامه دریافت میکنید.
شیار بندی ذهنی
نحوه شکلگیری باورها و عملکرد آنها را با یک مثال توضیح خواهیم داد. تصور کنیدکمی آب بر روی زمین خاکی میریزید. آب چگونه روی زمین حرکت میکند؟ آب شیارهایی را زمین ایجاد میکند و به حرکت خودش ادامه میدهد. اگر دوباره مقدار کمی آب روی زمین بریزید چه اتفاقی رخ میدهد؟ آب دوباره برای حرکت از همان شیارها استفاده میکند. شکل گیری باورها در ذهن انسان به همین ترتیب است.
سوگیری تایید
منظور از سوگیری تایید این است که ذهن ما فقط اطلاعاتی را تایید میکند که در چارچوب باورهای ما قرار دارند. برای مثال فرض کنید ما باور داریم که همه ثروتمندان آدمهای بدی هستند که با رانتخواری و پارتی بازی و خوردن حق دیگران ثروتمند شدهاند. حال اگر بشنویم فرد ثروتمندی وجود دارد که با تلاش و کوشش به ثروت رسیده است، نمیتوانیم این موضوع را قبول کنیم و باور داریم از مسیر درستی به ثروت نرسیده است.
حتما افرادی رو دیدهاید که غیر از چیزی که خودشان به آن باور دارند، هیچ حرف دیگری را قبول نمیکنند. این یکی از عملکردهای باور و تاثیرات باور در زندگی ما است. وقتی باوری در ذهن افراد شکل بگیرد، فقط اطلاعاتی که با آن باور همخوانی دارد را قبول میکنند.
توجهگیری انتخاب
بسیاری از اوقات باوری در ذهن ما شکل میگیرد و از آن به بعد دیگر تمایلی به دریافت هیچ اطلاعاتی که با آن باور در تناقض باشد نداریم. در این حالت اغلب افراد اطلاعاتی که با باورهای ثبیت شده در ذهن در تناقض هستند را به طور کلی نادیده میگیرند.
شیاربندی ذهن، نحوه شکل گرفتن و ثبت یک باور در ذهن ما را نشان میدهد. شیاربندی ذهن به ما نشان میدهد که چگونه بعد از اینکه باوری در ذهن ما شکل گرفت، بر اساس آن باور زندگی میکنیم. سوگیری تایید، نشان میدهد باورهای ما چطور روی رفتار ما اثر گذار هستند و توجهگیری انتخاب، نشان میدهد چطور باورهای ما در طول زندگی تداوم پیدا میکنند.