در بخش اول متاپروگرام توضیحی کوتاه درباره نقش آن در ارتباطات و برنامههای ذهنی ارائه دادیم. در بخش دوم میپردازیم به ادامه برنامههای ذهنی متاپروگرام و اینکه چطور بتوانیم از این فیلترهای ناخودآگاه استفاده کنیم.
متاپروگرام دور از – به طرف
افراد زمان و انرژی روزانه خود را در جهت رسیدن به چیزی که برای آنها شادی بخش و باعث پیشرفتشان میشود صرف میکنند و از عواملی که باعث ناراحتی آنها شود دوری میکنند. این افراد برای اینکه بدانند کاری خوب است یا خیر از ارزشهای خود به عنوان معیار سنجش استفاده میکنند. میتوان این را یک قانون تلقی کرد که انسانها سعی میکنند به سمت لذت بردن حرکت کنند و درد و ناراحتی را از زندگی خود حذف کنند.
افرادی که از الگوهای برنامهی ذهنی “دور از” پیروی میکنند، به نظر افراد دستهی مقابل، منفی به نظر میرسند. این افراد تقریبا میدانند با چه موضوعی روبهرو هستند و توانایی حل مشکلات در مواقع بحران را دارند. اما افرادی که از برنامهی ذهنی “به طرف” پیروی میکنند، برای رسیدن به چیزی خوشایند انگیزه مییابند.
متاپروگرام انتخابی- عملکردی
اگر بیشتر فردی انتخابی هستید، از بهکار بردن شیوههای جدید انجام کارها خوشحال میشوید. بهعنوان فردی عملکردی دوست دارید شیوههای جدید از پیش تعیین شده را امتحان کنید.
افراد انتخابی تنوع طلب هستند و هرگز انتخابات مشابهی ندارند آنچه در این مورد به ذهن میرسد این است که فرد انتخابی دوست دارد با میزی روبهرو شود که روی آن پر از غذاهای متنوع باشد.
اگر فردی با برنامهی ذهنی انتخابی هستید برای شروع پروژه ها فرد مناسبی میباشید و ممکن است همیشه نتوانید آنچه شروع کردهاید را تمام کنید. اگر فردی عملکردی هستید، از قوانین پیروی میکنید. البته دوست دارید این قوانین از پیش تعیین شده باشند تا اینکه خودتان آنها را طراحی کنید. روند کاری افرادی با برنامهی ذهنی عملکردی معمولا بدون تغییر و اصلاح تکرار میشود.
متاپروگرام درونی- بیرونی
اگر هنگام تصمیمگیری به انتخابهای خود اطمینان کامل داشته باشید و بدانید کار درستی انجام دادهاید به این معناست که به برنامهی ذهنی خود پایبند هستید و نوع آن درونی میباشد. یا اگر برای کاری که انجام دادهاید منتظر بازخورد دیگران میمانید تا به شما بگویند کارتان را به درستی انجام دادهاید برنامه ذهنی بیرونی دارید. نکتهی مهم در متاپروگرام این است که آنچه به شما انگیزه میدهد و موجع به تصمیمگیریتان میشود یکی از حالات درونی یا بیرونی میتواند باشد.
متاپروگرام کلیات- جزئیات
هنگام کار کردن روی یک پروژه یا تعیین هدف برای آن، برخی افراد در دیدن تصویر کلی مشکلی ندارند. در عوض برخی دیگر به سختی میتوانند به کلیات بپردازند، اما خیلی ساده میدانند برای رسیدن به این هدف بزرگ به چه گامهای کوچکی نیاز است و به همین دلیل به جزئیات علاقه دارند.
افرادی که دارای برنامههای ذهنی کلی نگر هستند، کارها را به قطعات بزرگتری تقسیم میکنند و انجام میدهند، در حالی که افرادی با برنامههای ذهنی جزئی نگر، کارها را به قطعات کوچکتری برای انجام دادن، تقسیم میکنند.
افراد علاقهمند به جزئیات تمایل دارند بدون در نظر گرفتن هدف کلی و نهایی کاری را شروع کنند. به همین دلیل ممکن است در پایان به هدفی که برای آنها تعیین شده است دست پیدا نکنند. در حالی که انرژی و زمان زیادی را از دست دادهاند.