برای کشف راه‌های رسیدن به موفقیت، ان ال پی افراد موفق را بررسی می‌کند. یکی از اشخاصی که مورد بررسی قرار گرفته، آقای والت دیزنی خالق معروف‌ترین انیمیشن‌های دنیاست. در این مقاله تلاش شده از نگاه ان ال پی، از راز خلاقیت آقای والت دیزنی، رمزگشایی شود.
یکی از رویکردهای مهم در ان ال پی بررسی رفتار و عملکرد اشخاص موفق، تحلیل دلایل موفقیت آنها و کشف مدل رفتاری آن‌هاست. در همین راستا محققانی که در حوزه ان ال پی فعالیت می‌کنند برای بررسی سرچشمه و راز خلاقیت انسان‌ها موفق، مدل رفتاری آنها را بررسی کرده‌اند. یکی از افرادی که مورد بررسی قرار گرفته آقای والت دیزنی است. آقای رابرت دیلتز، یکی از محققان حوزه ان ال پی، این بررسی را انجام داده است. نتیجه این بررسی الگوی جذاب و کاربردی برای رسیدن به خلاقیت و حل مشکلات با استفاده از خلاقیت است. گروه آموزشی فرشید پاکذات در ادامه این مقاله راز خلاقیت والت دیزنی را به شما دوستان و عزیزان ارائه می‌کند.
والت دیزنی کیست؟
والت دیزنی خالق انیمیشن‌های محبوب و پرطرفداری از جمله سیندرلا، زیبای خفته، سفید برفی، میکی ماوس و… است. او 59 بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد و موفق شد ۲۲ جایزه اسکار را بدست آورد. از جمله افتخارات او کسب ۴ جایزه اسکار در یک سال است. والت دیزنی رکورددار نامزدی و دریافت جایزه اسکار در جهان است. همه این موارد نشان‌دهنده خلاقیت بالای این تاجر، کاریکاتوریست و کارآفرین آمریکایی‌ست.
والت دیزنی چگونه توانست به این موفقیت‌ها دست یابد؟ راز خلاقیت او چیست؟ آیا والت دیزنی از مدل خاصی برای رسیدن به خلاقیت و حل مشکلات مختلف استفاده می‌کرد؟ راز خلاقیت آقای والت دیزنی توسط بررسی‌هایی که توسط رابرت دیلتز انجام شد، کشف شده‌است.
راز خلاقیت والت دیزنی چیست؟
دیلتز می‌گوید “افراد در مورد نحوه عملکرد دیزنی در اکثر مواقع دچار سردرگمی می‌شوند. دلیل این سردرگمی این است که بیشتر اوقات دیزنی مدام در حالت تغییر روش در کار خود بود”. آیا این تغییر روش با خلاقیت بالای دیزنی مرتبط بود؟ آقای دیلتز پس از بررسی رفتار دیزنی به این نتیجه رسید که رفتار دیزنی متشکل از سه حالت متفاوت می‌باشد. در واقع عمل کردن بر اساس این ۳ حالت راز خلاقیت والت دیزنی است. دیلتز این ۳ حالت را خیال پردازی، واقع گرایی و انتقاد نامید.
خیال پردازی
والت ابتدا رویا یا خیالی از کل یک فیلم را ایجاد می‌کرد. او با تصور کردن اینکه داستان از نگاه شخصیت‌های فیلم چگونه است، به احساسات آنها دسترسی می‌یافت. اگر فیلم به صورت یک کارتون بود، به طراحان انیمیشن خود می‌گفت که شخصیت‌ها را با در نظر داشتن این احساسات ترسیم کنند.
واقع گرایی
در مرحله بعد به صورت واقع بینانه طرح خود را بررسی می‌کرد. او در پول، زمان و منابع خود تعادل ایجاد می‌نمود و همه اطلاعات ضروری را جمع آوری می‌کرد تا اطمینان یابد که این فیلم می‌تواند به طرز موفقیت آمیزی ساخته شود. به عبارت دیگر اطمینان می‌یافت که رویاهای او می‌تواند تبدیل به واقعیت شود.
انتقاد
بعد از اینکه والت رویای فیلم خود را می‌ساخت، از نقطه نظر مخاطبان، آن فیلم را برسی می‌نمود. او از خود می‌پرسید آیا این فیلم جالب است؟ آیا سرگرم کننده است؟ آیا واقعا به درد بخور است؟
همکاران والت از هر سه این موقعیت‌ها آگاه بودند، اما هرگز در نمی‌یافتند که او چه زمانی در کدام یک از این موقعیت‌ها قرار دارد. او احتمالا خود را در هر سه این موقعیت‌ها قرار می‌داد و در میان آنها تعادل ایجاد می‌نمود.
چطور از این ۳ رویکرد برای خلاقیت استفاده کنیم؟
برای اینکه خود را در هر یک از ۳ موقعیت قرار دهید می‌توانید یک جای خاص یا اتفاق مخصوص به هر یک از این موقعیت‌ها اختصاص دهید. این کار در واقع همان آنکور گیری یا شرطی سازی است. پیشنهاد می‌کنیم برای اطلاع از روش آنکور گیری در ان ال پی و تاثیر آن حتما این مقاله را مطالعه کنید: “چطور کنترل احساسات خود را به وسیله تکنیک شرطی سازیِ ان ال پی بدست بگیرید”
چرا تفکیک این ۳ شیوه تفکر و انجام هر یک در یک فضای مجزا موثر است؟ وقتی این ۳ شیوه تفکر در ۳ فضای مجزا از یکدیگر تفکیک شوند، هر کدام می‌توانند به بهترین نتیجه خود برسند. مثلا وقتی در حال خیال پردازی هستید، تفکر واقع گرایانه شما را از ادامه خیال پردازی منع نمی‌کند. یا موقع برخورد منتقدانه، با خیال پردازی مانع بررسی مشکلات نمی‌شوید. بنابراین وقتی در هر یک از ۳ جایگاه خیال پردازی، واقع بینی و انتقاد به نتیجه رسیدید می‌توانید کار را شروع کنید. مطمئن باشید در پایان این فرایند به نتیجه شگفت انگیزی می‌رسید. بنابراین دیگر این سوال را نمی‌پرسید که آیا باید این کار را انجام دهم؟ بلکه به خود می‌گویید باید این کار را انجام دهم.
چرا این تکنیک واقعا کاربردی و اثر بخش است؟
در این تکنیک شما از تمام کانال‌های ترجیحی برای ایجاد خلاقیت و حل مساله استفاده می‌کنید. در رویا پردازی معمولا کانال ترجیحی دیداری مورد استفاده قرار می‌گیرد. وقتی واقع نگرانه خیال پردازی را بررسی می‌کنید، بیشتر کانال ترجیحی حسی کاربرد دارد. هنگام برخورد انتقادی، بیشتر کانال ترجیحی شنیداری مورد استفاده قرار می‌گیرد.
برای درک بهتر در خصوص کانال‌های ترجیحی و کارکرد آنها این مقاله را مطالعه کنید: «کانال ترجیحی چیست؟ و چطور با استفاده از آن می‌توان به ارتباط موثر رسید؟» برای درک عمیق‌تر در این خصوص مطالعه این مقاله نیز توصیه می‌شود: “مدالیته و ساب مدالیته چیست؟ و چگونه درک ما از جهان هستی را می‌سازند؟”
در نهایت یک مرحله بیرونی در خارج از سایر موقعیت‌ها لازم است تا کل فرایند را مرور کرده و به جمع‌بندی برسد.
روند فکری در هر یک از حالت‌های ۳ گانه خلاقیت چگونه است؟
بنظر می‌رسید هر یک از این حالات، شکل مشخص و روندهای فکری خاص خود را داشته باشند. برای بررسی روند فکری در هر یک از حالات ابتدا باید به نتیجه هر حالت توجه کنیم. حالت خیالپردازی شکل مفهومی اولیه‌ی یک ایده را بوجود می‌آورد. در حالت واقع گرا، این ایده به شکلی ملموس اجرایی می‌شود. حالت منتقد که همکاران دیزنی آن را را ضایع کننده می‌نامند، با ارزیابی یک اثر آن را به اثری ارزشمند تبدیل می‌کند.
با توجه به نتیجه هر حالت می‌توان گفت فرد خیال پرداز را می‌توان فردی تصور کرد که در آرامش مشغول جستجو است و در حال تمرکز بر روی یک تصویر، هر چیزی را ممکن می‌داند. فرد واقع گرا را نیز می‌توان فردی تصور نمود که مصرانه پیش می‌رود و با فرض اینکه نتایج قابل دستیابی هستند، اعمال کوتاه مدت را در پیش می‌گیرد. منتقد را نیز اینطور می‌توان متصور شد که متفکرانه پرسش‌هایی را مطرح می‌کند و در این فکر است که در صورت بروز مشکل چه باید کرد.
دیلتز معتقد است که با استفاده از این سه حالت می‌توان با خلاقیت مشکلات را از سر راه برداشت و ضمنا این روش، روش سودمندی برای درک و آموزش فرایندهای خلاقانه نیز به شمار می‌رود.
تمام رویاهای ما محقق می‌شود اگر ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم
والت دیزنی
گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات
