0
02143000313

آموزش ۹ گام لازم برای حل مسئله به روش نوابغ

نوابغ در طول تاریخ دارای ویژگی‌های مشترکی بوده‌اند. یکی از این ویژگی‌های مشترک، توانایی حل مسئله به صورت نظام‌مند و منطقی است. در واقع یکی از پایه‌های نبوغ دانشمندان و نوابغ، همین توانایی است. خوشبختانه این توانایی مثل بسیاری از ویژگی‌های مثبت دیگر قابل یادگیری است. با مطالعه این مقاله، ۹ گام لازم برای افزایش توانایی حل مسئله را می‌آموزید.

معنای حل مسئله به صورت نظام‌مند چیست؟

معنای حل مسئله به صورت نظام‌مند چیست؟
این مهارت صرفا برای دانشمندان و نوابغ کاربردی نیست

منظور از حل مسئله به صورت نظام‌مند این است که بتوانیم مسئله را به صورت مرحله به مرحله و به دور از احساسات و هیجانات درونی حل کنیم. در صورتی که این روش حل مسئله را بیاموزیم، دیگر در برخورد با مسائل مختلف، از مسائل ریاضی گرفته یا مسائل کاری، سردرگم نمی‌شویم. بنابراین این مهارت صرفا برای دانشمندان و نوابغ کاربردی نیست. بلکه در زندگی روزمره نیز بسیار مفید و موثر خواهد بود.

در روش حل مسئله به صورت نظام‌مند می‌آموزیم که چطور گام به گام و با کنترل احساسات مسائل را تجزیه و تحلیل و سپس حل کنیم. در ادامه ۹ گام لازم برای حل مسئله به صورت نظام‌مند ارائه می‌شود.

گام اول – همیشه راه حلی منطقی وجود دارد

در گام نخست باید فرض کنید برای مسئله یا مشکلی که دارید، حتما یک راه منطقی وجود دارد. درصورتی که در اولین گام، با مسئله به صورت منفی برخورد کنید احتمال اینکه نتوانید مسئله را حل کنید افزایش می‌یابد. بنابراین در اولین گام باید اطمینان داشته باشید برای حل این مسئله راه حلی منطقی وجود دارد تا بتوانید از خلاقیت خود در حل آن مسئله استفاده کنید.

می‌توان گام اول را اینطور هم توضیح داد. در گام اول تا حد امکان درون خود را آرام کنید و سعی کنید از هیجانات دور بمانید. چرا که احساس اکثر افراد در برخود با یک مسئله یا مشکل، یک احساس منفی است. بنابراین در گام اول، با دوری از هیجانات می‌توانید به راه حل‌های منطقی فکر کنید و از خلاقیت خود بهره ببرید.

گام دوم – استفاده از زبان مثبت

استفاده از زبان مثبت
باید از افعال و کلمات مثبت در مورد مسئله پیش رو استفاده کنید

پس از اینکه درون خود را آرام کردید و توانستید به دور از هیجانات، به طور منطقی به مسئله نگاه کنید، باید از افعال و کلمات مثبت در مورد مسئله پیش رو استفاده کنید. مثلا به جای اینکه از کلمه «مشکل» استفاده کنید سعی کنید واژه موقعیت را به کار ببرید. واژه مشکل حس منفی به شما منتقل می‌کند. این حس منفی هیجانات درون مغز شما را افزایش می‌دهد. افزایش این هیجانات باعث کاهش خلاقیت شما می‌شود.

گام سوم – تعریف دقیق و شفاف

بعد از دو گام نخست، شما آمادگی لازم برای روبرو شدن با مسئله را بدست آورده‌اید. در گام سوم باید موقعیت را به شکلی دقیق و شفاف تعریف کنید. با اینکار ابعاد مختلف مسئله قابل مشاهده می‌شود. برای اینکار باید سعی کنید به سوالاتی مثل: موقعیت پیش آمده چیست؟ این موقعیت چه ویژگی‌هایی دارد؟ پاسخ دهید.

با تعریف دقیق و شفاف مسئله ، حتی می‌توانید آن را به اجزای کوچک‌تر تقسیم کنید. تقسیم یک مسئله به اجزای کوچک‌تر هم درک آن را ساده‌تر می‌کند و هم حل آن را راحت‌تر و سریع‌تر می‌نماید. بنابراین در گام سوم باید ابعاد مختلف مسئله را به خوبی تعریف و شفاف کنید.

گام چهارم – تشخیص دلایل بوجود آمدن مسئله

بعد از اینکه ابعاد مسئله مورد نظر شفاف شد، در گام چهارم باید به این پرسش پاسخ دهید که دلایل احتمالی این وضعیت چیست؟ قطعا وقتی دلایل احتمالی مسئله روشن شود، راحت‌تر می‌توان برای آن‌ها راه حل پیدا کرد. بنابراین در گام چهارم باید تمام دلایل احتمالی بوجود آمدن آن مسئله را تشخیص دهید. در بعضی موارد ممکن است عامل ایجاد کننده مسئله ، رویدادی منحصر به فرد باشد. یعنی عامل ایجاد کننده، فقط یک بار اتفاق بیافتد. بنابراین برای حل آن به تغییرات گسترده و اقدامات متعدد نیاز نداریم.

گام پنجم – تعیین راه‌حل‌های ممکن

تعیین راه‌حل‌های ممکن
باید راه‌حل‌های ممکن بررسی شود

بعد از اینکه دلایل ایجاد مسئله مشخص شد، در گام پنجم باید راه‌حل‌های ممکن بررسی شود. نکته مهم در این گام این است که باید تلاش کنیم راه حل‌های بیشتری برای حل مسئله پیدا کنیم. بنابراین وقتی اولین راه حل به ذهنمان رسید نباید تمام انرژی و فکر خود را مستقیما صرف آن راه حل کنیم. باید تلاش کنیم راه حل‌های ممکن دیگر را نیاز پیدا کنیم. شاید آخرین راه حلی که به ذهنمان رسید بهترین راه حل باشد نه اولین راه حل.

گام ششم – تصمیم‌‍‌‌گیری

وقتی در گام پنجم به تعدادی راه حل ممکن رسیدیم، باید در گام ششم تصمیم‌گیری کنیم. برای خیلی از افراد این گام سخت‌ترین گام است. اما اگر ۵ گام قبلی را به شیوه‌ای منطقی و به دور از هیجانات طی کرده باشیم، این گام تبدیل به راحت‌ترین گام می‌شود. زیرا در بسیاری از موارد وقتی به مرحله تصمیم‌گیری می‌رسید، می‌بینید که راه حل نهایی به شکلی کاملا منطقی و البته خود به خودی آشکار می‌شود.

گام هفتم – تعیین فرد مسئول

اشتباه نکنید. با انتخاب راه حل نهایی کار تمام نمی‌شود. در گام هفتم باید مشخص شود چه کسی مسئول انجام و اجرایی کردن راه حل انتخاب شده است؟ تا زمانی که مسئولیت اجرای راه حل به کسی سپرده نشود، نباید به حل شدن مسئله امیداوار بود. پس در گام هفتم باید فردی برای اجرا کردن راه حل انتخاب شده مشخص شود. حتی اگر مسئله مورد نظر یک مسئله شخصی است، باید بعد از پیدا کردن راه حل نهایی، برای انجام آن اراده کنید. وگرنه ممکن است انجام آن را مدام به تاخیر بیاندازید.

گام هشتم – تعیین زمان آغاز و پایان کار

بعد از اینکه در گام هفتم مسئول اجرای راه حل نهایی مشخص شد باید برای شروع و پایان کار مهلتی مشخص شود. تصمیمی که فاقد مهلت است، ارزش اجرایی ندارد. همه افراد باید بر سر زمان‌بندی اجرای راه‌حل به توافق رسیده و به آن متعهد باشند. در غیر اینصورت ممکن است، حتی در صورت شروع اجرایی کردن راه حل نهایی، حل مسئله هیچوقت تمام نشود. حتی اگر با یک مسئله شخصی روبرو هستید، باز هم باید برای شروع و پایان کار زمانی تعیین کنید و به آن متعهد باشید. تنها با تعهد به این زمان‌بندی است که می‌توانید به حل مسئله امیدوار باشید.

گام نهم – بلافاصله دست به کار شوید

آیا فکر می‌کنید با انجام ۸ گامی که در بالا توضیح داده شد، می‌توانید مسئله را حل کنید؟ ۸ گام بالا برای حل مسئله لازم هستند، اما کافی نیستند. تمام گام‌هایی که به آن‌ها اشاره کردیم می‌توانند تا ابد روی کاغذ یا در ذهن ما باقی بمانند. برای اینکه به این وضعیت دچار نشویم باید بلافاصله دست به کار شویم. در صورتی که بلافاصله وارد عمل نشویم تمام گام‌های قبلی در حد یک حرف باقی می‌ماند.

با دقت و رعایت این ۹ گام می‌توانید با مسائل و مشکلات زندگی راحت‌تر و منطقی‌تر برخورد کرده و سریع‌تر آن‌ها را از پیش رو بردارید.

گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *