مشکلات زندگی همیشه وجود دارند و فقط برای یک سری از جوامع نیست. حتی افراد ثروتمند نیز برعکس تصور برخی نیز دچار مشکلاتی در زندگی هستند و کسی پیدا نمیشود ادعا کند زندگی بیمشکلی را سپری میکند.
خیلی از ما انسانها زمانی که دوستی یا آشنایی به سراغ ما میآید و مشکل خود را مطرح میکند تقریبا بهترین روشهای ممکن را به او ارائه میکنیم اما اگر همان مشکل برای خودمان پیش بیاید، برطرف کردن آن کار سختی برای ما خواهد بود. علت این اتفاق چیست؟ پاسخ ساده است. زمانی که ما از بیرون به مشکل نگاه میکنیم سادهتر میتوانیم برای حل آن راهکار ارائه دهیم.
حل مشکلات زندگی با نگاهی متفاوت
همیشه مسیرهایی برای حل مشکلات وجود دارد که قبلتر افراد دیگر از آن نتیجه گرفتهاند و یاد خودمان آنها را بررسی کردهایم. اما این بار صحبت از حل مشکلات با نگاهی متفاوت مطرح است. زمانی که با دیدگاه متفاوتی به مشکلات نگاه میکنیم و راهکاری به ذهن ما میآید خوشحالی کشف این راهکار قبل از انجام تقریبا مشکل را برای چند دقیقهای از یاد ما میبرد.
مشکل از جایی شروع میشود که در مرحلهی تبدیل راهکار به تغییر شرایط، مسیر با موفقیت طی نمیشود که با شکست مواجه میشویم. در اینجا ذهن انسان با یک تجربهی بد از راه حل اول و یک باور شکست شروع به حل دوباره ی این مشکل میکند. ترس از شکست مجدد باعث میشود کمی سختتر به سراغ مسیر دوم برای حل مشکل برویم و این عامل باعث پایین آمدن راندمان مغز در حل مشکلات میباشد. حال برای حل این مشکل نیاز به انجام و رعایت کردن چند نکته داریم که به آنها میپردازیم.
مرحلهی اول؛ طرح سوال
به این صورت که باید از خودمان سوال کنیم تا علت اتفاق افتادن موضوع را پیدا کنیم. گاهی اوقات مشکلات از جایی به ما تحمیل میشود که منشا و علت آن را نمیدانیم و ندانستن آن خود نیز یک مشکل بزرگ دیگر است.
مرحلهی دوم؛ پاسخ به سوالات مطرح شده
در این مرحله شما قبل از انجام تمرین نیاز به انتخاب یک فردی در اطراف خود مانند دوست یا فامیل دارید که مشکل شما را داشته و توانسته است آن مشکل را حل کند. سپس ذهن خود را خالی کرده، کمی نفس عمیق کشیده و به ذهنتان تمرکز میکنید و به این سوال پاسخ میدهید که اگر جای کسی که انتخاب کردهاید بودید چه کار میکردید و چه راه حلی برای حل این مسئله به شخص مقابل ارائه میکردید؟
حال با پاسخ به این سوال از دید کسی که در گذشته این مشکل را برای خود حل کرده به پاسخهایی رسیدهایم. و حس و حال بهتری بهدلیل اینکه به راهحل مسئله پی بردهایم داریم و ما به این احساس خوب برای مراحل بعد و حل مسئله نیاز داریم.
مرحلهی سوم؛ اینرسی ذهنی
یکی از ویژگیهای بارز مغز این است که تلاش میکند ذهنمان را در آن شرایطی که قرار داد نگه دارد که به آن اینرسی ذهنی گفته میشود. این شرایط ذهن را برای حل کردن مسائل محیا میکند و شرایط حل مسئله از قبل بیشتر میباشد. کاری که باید انجام دهیم این است که ۵ راهحل دیگر برای حل مشکلمان پیدا کنیم و چون ذهن ما در حالت حل مسئله میباشد سریعتر به پاسخ خواهیم رسید. به این علت که ممکن است از روش اول به نتیجه خاصی نرسیم و به دنبال روشهای دیگر باشیم.
مرحلهی چهارم؛ تحلیل اطلاعات
در آخرین مرحله از حل مشکلات زندگی توسط تکنیکهای انالپی نوبت به تحلیل راهکارها و اطلاعاتی که در سه مرحله قبل کسب کردهایم میرسد. در این مرحله باید بررسی کنیم که روشهایی که ایجاد کردهایم در آینده چه آثار منفی یا مثبتی برای ما خواهد داشت. آیا انجام این کار برای حل مشکلات در آینده باعث بدتر شدن اوضاع میشود یا بهتر شدن آن؟ بعد از بررسی و تحلیل تمام رخدادها روشی که کمترین آثار منفی دارد را برای حل مشکل انتخاب میکنیم.
سلام
ما یه مشکل خیلی بزرگی برامون پیش اومده لطفا دعا کنین مشکلمون حل بشع اگه حل شد منم به تمام اونایی که بهم دعا کردن دعا میکنم
سلام دوست عزیز، بهترینها رو برای شما آرزومندیم