می گویند: نیت، عمل را هدایت میکند، بنابراین نتیجهای مشخص؛ خود چارچوبی میسازد که معلوم میکند کدام یک از فعالیتها مفید هستند و در مسیر هدف قرار دارند، به عبارتی کدام داخل چارچوب و کدام نامربوط و خارج از بحث چارچوبهای زندگی است.
رفتارهای مختلف ممکن است برای شناختن یکدیگر مناسب باشد، ولی برای نشست اضطراری مناسب نیست. بنابراین وقتی نتیجهای مطلوب در وضعیت خاصی جابهجا میشود، برداشت فرد از معنای آن موقعیت تغییر میکند. در الگوی نتیجه دیگر بهتر است وضعیتی به وجود بیاید و در آن توجه مردم به اهدافی جلب شود که غیر از اهدافی باشد که با تعمیم و قضاوت مشخصی تعیین شده باشد.
این الگوها قضاوت های مشخص و تعمیم یافته را به چالش میکشانند و قوت و ضعف اعتبارشان را مشخص میکنند. برای مثال اگر فردی نتیجه ی کارهای خود را راحتی و امنیت لحاظ کند، در بسیاری از فعالیتهای خود احساس شکست میکند و اگر آن را قوی و با تجربه شدن بداند، آنگاه احساس موفقیت خواهد کرد.
از دیدگاه ان ال پی، توجه به نتیجهای دیگر، نیازمند قالب بندی مجدد وضعیت تجربه است. در این علم، تجدید چارچوب فرایند مرکزی، برای ایجاد تغییر است و چارچوب دوباره، ساز و کار اولیهی تغییر است.
تجدید چارچوبها
تجدید چارچوب (نوسازی معنا)، با تغییر برداشت و نگرش فرد صورت می گیرد و منظور از آن، تغییر نگرش است. تغییر نگرش از چارچوبی که مشکل در آن رخ داده به چارچوبی که راه حل مناسبی برای آن وجود دارد. از نظر لغوی، به معنی گذاشتن چارچوبی دیگر، دور عکس یا تجربه است و از نظر روان شناسی، تجدید چارچوب تجربه، یعنی تغییر معنای آن یا قرار دادن آن در زمینهای متفاوت از وضعیتی که آن تجربه در آن حاصل شده است.
برای این مطلب، قاب دور عکس مثال مناسبی است، برداشت فرد از مناظر آن عکس تغییر می کند. از نظر روان شناسی، چارچوب چون منظره را محدود میکند، در برداشت بیننده از صحنه تاثیر میگذارد.
تجدید چارچوب به فرد کمک می کند تا تصویر بزرگتری ببیند و بهتر و مناسب تر انتخاب کند. در ان ال پی، تجدید چارچوب به این صورت انجام میشود. در چارچوب تجربه، چارچوبی روانی شکل میگیرد که برداشت و نظر فرد را به آن تجربه گسترش میدهد و بدین گونه، راه حلها و روشهای دیگری برای وضعیت پیش آمده به دست میآید.
تغییر اندازهی چارچوب
الگوی تغییر اندازه چارچوب دقیقا در تجربهها و یافتهها به کار میرود. این الگو، با تعمیم و توجیه زمینهای بزرگتر یا کوچکتر، برای تقویت مجدد فعالیتهای شخص اجرا میشود. تولد نوزاد، نمونهای بسیار عالی برای تغییر اندازه ی چارچوب است.
وقتی فردی برای اولین بار از چگونگی فرایند تولد آگاه میشود، ممکن است وحشت کند. ولی وقتی به او گفته میشود که میلیونها زن، در طول هزاران سال به همین ترتیب صاحب فرزند شدهاند، دیگر آنچه زمان تولد برای زن پیش میآید، از نظر او وحشتناک نخواهد بود.
توجه کنید که فرآیند تغییر و اندازه ی چارچوب، کاملا از فرآیند تغییر نتیجه مستقل است. شخص نتیجهی مطلوب خود، مانند بهبود یا تندرستی را به دست میآورد. تغییر اندازه چارچوب باید جدا از نتیجهی آن و موازی با آن باشد. در واقع تغییر چهارچوب میتواند با زبان نیز صورت گیرد.
ماننند نگاه به موضوع به صورت تصویری بزرگتر، توجه به موضوع در بلند مدت، برای نسل آینده، این عبارتها توجه را به چارچوب بزرگتر و تغییر اندازهی آن جلب می کنند. اندازه چارچوبی که برای موضوع تصور میشود در معنا و مفهوم موضوع، تاثیر تامل برانگیزی دارد.