تا به حال شده با شنیدن یک آهنگ با بوی غذایی خاص، دچار احساسی خاص شوید؟ این احساسات به علت ذخیره شدن اطلاعات خاطرات گذشته در ضمیر ناخودآگاه شما ایجاد میشود. در این مقاله میآموزید چطور با استفاده از خاطرات ذخیره شده در ضمیر ناخودآگاه بر احساسات افراد اثر گذاشته و آنها را به سمت انجام واکنش خاصی که تمایل دارید هدایت کنید.
چطور ضمیر ناخودآگاه میتواند احساسات گذشته را زنده کند؟
همه ما در زندگی تجربیات تلخ و شیرین مختلفی را پشت سر گذاشته و خاطرات تلخ و شیرینی در ذهن داریم. مثلا سالها قبل وقتی کم سن و سال بودید، بدون تردید در فعالیتهای خانوادگی شرکت میکردید. حتما از این فعالیتها لذت میبردید. دلیل لذت شما مستقیما به خود فعالیت مربوط میشود.
حالا وقتی خاطرات مربوط به آن را در ذهن زنده میکنید، احساس شادی به شما دست میدهد. اما این احساس، حاصل انجام آن فعالیت خانوادگی نیست. پس چطور بدون اینکه دوباره آن فعالیتها را انجام دهید، میتوانید همان احساسات را دوباره تجربه کنید؟ این اتفاق نتیجه احساسات ذخیره شده در ضمیر ناخودآگاه شماست. ضمیرناخودآگاه ما سرشار از احساسات تلخ و شیرین مختلف است. به نمونههای زیر توجه کنید:
- آلبوم خانوادگی خود را ورق میزنید و تحت تاثیر خاطره خوشی مربوط به گذشته شاد میشوید.
- گوش دادن به یک آهنگ قدیمی، حال و هوای شما را تغییر میدهد.
- بوی خوشایند یه کیک یا غذایی خاص، خاطره خوشی مربوط به دوران کودکی را در شما زنده میکند.
- حالت و طرز رفتار کسی شما را به یاد خشمگین شدنهای پدرتان میاندازد و به همین دلیل موقتا تحت تاثیر قرار میگیرید و به خود میلرزید.
- شنیدن یک موسیقی، خاطرهای مربوط به گذشتهها را در شما جان میبخشد.
در تمام این مثالها احساس مربوط به آن خاطره، بدون تکرار فعالیتی که در گذشته انجام دادهاید، در شما زنده میشود. اما اگر به خوبی دقت کنید بعضی از این احساسات پررنگتر و بعضی کمرنگتر هستند.
خاطرات ضمیر ناخودآگاه چقدر اثربخش هستند؟
در کلیه مثالهای بدون اینکه متوجه باشیم با دیدن، شنیدن یا لمس کردن چیزی در لحظه حال به یاد اتفاق مشابه آن در گذشتهها میافتیم و ناخودآگاه احساس مربوط به آن در ما جان میگیرد. زنده شدن احساس مربوط به گذشتهها هرچه ناخودآگاهتر باشد، اثر بخشی بیشتری دارد. اثر بخشی بسیار زیاد آن به دلیل نامرئی بودن آن است.
برای درک بهتر قضیه، شما میتوانید برای یکی از دوستان خود حادثه غم انگیزی را تعریف کنید، ماجرایی ناخوشایند که در زندگی شما اتفاق افتاده است. مثلا برای او درباره روزی که دوست یا یکی از بستگان خود را از دست دادهاید حرف بزنید. درباره آنچه در حول و حوش آن حادثه وجود داشت حرف بزنید. هرچه را به یاد دارید تعریف کنید. وضع هوا، رنگ و طرح لباسی که پوشیده بودید، ویژگیهای محل آن اتفاق، لباسی که دوستتان پوشیده بود، بوی ادکلنی که از آن استفاده کرده بودید، آهنگی که به یاد دارید در آن لحظات از رادیو یا تلویزیون پخش میشود و…
یکی از این موارد ناگهان درد شما را تازه میکند و دوباره به گریه میافتید. موردی که این اثر را روی شما میگذارد به احتمال زیاد ناخودآگاهتر بوده است.
صنعت سینما چطور از قدرت ضمیر ناخودگاه استفاده میکند؟
بسیاری از فیلم سازان ماهر نیز از قدرت خاطرات گذشته در ضمیر ناخودآگاه بینندگان استفاده میکنند. اگر شما هم مانند بسیاری از مردم که فیلم آروارهها (ساخته استیون اسپیلبرگ) را دیدهاند، به تماشای این فیلم رفته باشید، میدانید که موسیقی هراس برانگیزی که نماد حمله کوسه عظیم بود، چه تغییرات روانی در شما ایجاد میکرد.
- آیا ضربان قلب شما تشدید شد؟
- آیا ترس و دلهره وجود شما را فرا گرفت؟
- آیا سرعت تنفستان افزایش یافت؟
- آیا کف دستهایتان از عرق خیس شد؟
بعد از اولین باری که این آهنگ با حمله کوسه همراه شد، با شنیدن دوباره این آهنگ، ترس و دلهرهای که بار اول در شما ایجاد شده بود، دوباره درون شما زنده میشد. برای ایجاد این احساسات درون شما، دیگر نیازی به دیدن مجدد کوسه نبود. بلکه صرفا شنیدن آن آهنگ تمام احساساتی که در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت شده بود را زنده میکرد.
استفاده از قدرت ضمیر ناخودآگاه در کسب و کار
گیل هیما، یکی از کارکنان مشهور آژانس معاملات املاک کالیفرنیا، همیشه قبل از اینکه اشخاص خواهان اجاره یا خرید املاک را به خانهای ببرد و آنجا را به آنها نشان دهد، با صاحبان آن ملک ملاقات میکرد. او میخواست بداند که کدام ویژگی ملک مورد نظر روی صاحبان آن تاثیر شدید بر جای گذاشته است. او از آنها میپرسید:
- کجای این خانه را بیشتر دوست دارید؟
- برای شما چه خصوصیاتی در مسکن نقش مهمتری ایفا میکند؟
پاسخی که آنها میدادند، به خرید و فروش و یا اجاره دادن و اجاره کردن آن خانه کمک میکرد. سوال او از خانم خانه داری که در آن خانه زندگی میکرد، به تماشای آشپزخانه میانجامید که در آنجا خانم صاحب خانه با غرور به پنجرهها و صحنه بیرون اشاره میکرد. به گاراژ اشاره میکرد و به باغچههایی که در آن نخود سبز به خوبی رشد میکرد. مثلا میگفت «نخود سبز در باغچه ما به اندازهای رشد میکند که همه همسایهها برای تماشای آن به منزل ما میآیند.»
گیل هیما با اطلاعاتی که اینگونه به دست میآورد میتوانست ساختمان مورد اشاره را در کمترین مدت به فروش برساند. هیما مدتی بعد به سراغ مالکین جدید ساختمان میرفت و از آنها میپرسید چه عاملی سبب شد که آن خانه را بخرند. با اطلاعاتی که او کسب میکرد میتوانست نیازها و علایق را بشناسد و بهترین گزینه را معرفی کند.
اطلاع از قدرت ضمیر ناخودآگاه چگونه بر زندگی ما اثر میگذارد؟
وقتی با کسی هستیم که احساساتش تحریک شده است، هر چه بگوییم و هر کاری بکنیم با آن احساس ارتباط پیدا کرده و در ضمر ناخودآگاه وی ثبت میشود. این امر معمولا در سطح ذهن ناهوشیار صورت میگیرد. در نتیجه هر وقت در حضور او همان حرف گذشته یا همان رفتار گذشته را تکرار کنیم، احساسات قبلی را به شکلی در او زنده میکنیم. اطلاع از این پدیده به ما امکان میدهد به واکنشی که در دیگران ایجاد میکنیم، توجه داشته باشیم. توجه به این مطلب به ما امکان میدهد که به نتایج سودمندی برسیم و به احساسات و خاطراتی که در ذهن دیگران ایجاد میکنیم توجه داشته باشیم.
اگر ما کسی را در شرایط اندوه و ناراحتی لمس کنیم، هرگاه در آینده او را لمس کنیم، بدون اینکه علت خارجی خاصی وجود داشته باشد، ناراحت خواهد شد. بنابراین به این نتیجه میرسیم که به حکم عقل باید زمانی کسی را لمس کنیم که در شرایط روحی مناسبی قرار داشته باشد. به این ترتیب اگر کسی را بعدا در شرایط نامطلوب لمس کنیم، خاطره لمس مربوط به صحنه خوشایند گذشته، حال او را بهبود میبخشد.
چگونه از قدرت ضمیر ناخودآگاه برای رسیدن به خواسته مورد نظر استفاده کنیم؟
فرایند رسیدن به خواسته مورد نظر روسا، مشتریان، موکلین، دوستان و یا همسر بسیار ساده است. از شخص مورد نظر بخواهید یکی از خاطرات مطلوب گذشته خود را در ذهن زنده کند. برای مثال اگر میخواهید واکنش یا پاسخ خوشایندی را تجربه کند، از او بخواهید که حادثه خوشایندی را در ذهن خود مرور کند. اینگونه او میتواند با به یاد آوردن آن حادثه لذتبخش، بسیاری از شادیهای مرتبط با آن را در ذهن خود جان ببخشد.
هدف از دریافت پاسخ مورد نظر، فراهم ساختن زمینه مناسب برای برقراری ارتباط موثر با مخاطب است. حالت ذهنی شخص (احساسات او) در زمینه اینکه او چگونه با نقطه نظرها و پیشنهادات شما برخورد میکند از نقش تعیین کنندهای برخوردار است. با فراهم ساختن زمینه برای رسیدن به پاسخ مورد نظر، شرایطی ایجاد میکنید که مخاطب شما با نقطه نظر یا پیشنهاد شما به طرزی که شما به آن علاقه دارید کنار بیاید.
در انتها به این نکته مهم توجه کنید، به دلیل آنکه ارتباط برقرار کردن با ضمیر ناخودآگاه دیگران از طریق خاطرات مثبت، فرایند قدرتمندی است و در مقایسه با سایر روشها امکان سوء استفاده و یا استفاده اشتباه در آن وجود دارد، لطفا در هنگام استفاده از آن به قدر کافی دقت کنید. احترام به خود و داشتن حرمت نفس، دارایی بسیار ارزشمندی است. اگر این را از دست بدهید، همه چیز را بر باد میدهید.
” ان ال پی را زندگی کنید تا زندگی را لذت بخش کنید“