چهار ستون NLP – الگوی رفتاری افراد موفق را توضیح میدهد. هر کسی که با این چهار رکن اصلی آشنا شود و آنها را به کار گیرد، بسته به میزان بکارگیری آنها، در تمام ابعاد زندگی موفقتر عمل کرده و به نتیجه بهتری میرسد. افرادی که در زندگی و حرفه خود از این اصول استفاده نمایند، قطعا به پیروزی و موفقیت میرسند.
پیشتر در مقاله ” NLP چیست؟ با کاربردهای علم برنامه ریزی عصبی کلامی بیشتر آشنا شوید” در خصوص تاریخچه و کاربرد علم ان ال پی توضیح دادیم. گروه آموزشی پژوهشی تابیکران قصد دارد در این مقاله چهار ستون NLP را معرفی کند. آقایان ریچارد بندلر و جان گریندر، پس از تحقیقات زیادی که روی انسانها و الگوهای موفق انجام دادند، ۴ ستون ان ال پی را به عنوان پایه و اساس آن معرفی کردند. اگر قرار باشد ان ال پی را در 4 مفهوم ارائه نمود، بهترین مفاهیم آن شامل موارد زیر است:
- نتیجه (هدفمندی)
- ارتباط سازی
- انعطاف پذیری
- تیز حسی
نتیجه (هدف) – ستون اول از چهار ستون NLP
از مزیتهای بزرگ ان ال پی این است که به جای تمرکز به گذشته و مشکلات، افراد را به آینده و داشتن هدف و راه حل معطوف میکند. اینکه هر شخصی بداند که به کجا میخواهد برود و چه میخواهد بدست بیاورد، امتیاز بزرگی است. بسیاری از افراد در همین یک مورد، سردرگم هستند. یکی از ملاکهای موفقیت این است که باید هدف مدار بود و بدانید که چه میخواهید.
اگر شما دقیقا ندانید که چه میخواهید و به کجا میخواهید برسید، در اختیار کسانی قرار میگیرید تا آنها را به اهدافشان برسانید! در واقع اگر خودتان هدف تعیین نکنید، دیگران به جای شما و برای شما هدف تعیین خواهند کرد. اگر ندانید که چه میخواهید، نمیتوانید به سمت آن حرکت کنید.
NLP علاوه بر اینکه هدف مدار است. برای وصول هدف ابزارهای لازم را در اختیار شما قرار خواهد داد.
همچنین افکار و باورهای منفی که مانع رسیدن شما به اهدافتان هستند را با افکار و باورهای مثبت جایگزین میکند.
ان ال پی به شما کمک میکند تا بیشتر از مشکلات، روی نتایج و اهداف تمرکز کنید. به صورت خودآگاه و ناخودآگاه برای رسیدن به اهداف برنامه ریزی کنید
شما با کمک ان ال پی میتوانید اهداف مناسب را پیدا کرده و در پیشبرد آنها به بهترین شیوه عمل کنید. اهداف باید به شکل مثبت و با جزئیات مطرح شود. اهداف کلی، مبهم و نامشخص، اغلب راه به جایی نخواهند برد. جان گریندر میگوید: همیشه در پس هر رویایی، رویای دیگری داشته باشید تا پس از این که به رویای خود دست یافتید رویای دیگری در شما انگیزه بیافریند. در غیر اینصورت در گرداب سکون و عدم تحرک میافتید.
ارتباط موثر – ستون دوم از چهار ستون ان ال پی
افراد موفق در برقراری ارتباط خوب عمل میکنند و این یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت است. افزایش آگاهی در رابطه با برقراری ارتباط موثر یکی از بهترین هدیه های ان ال پی برای ماست. انسان به تنهایی به موفقیت دست پیدا نمیکند. کمک و حمایت دیگران برای هر فردی که می خواهد به موفقیت برسد مهم و حیاتی است.
اگر شخصی بتواند به سطح مناسبی از ارتباط برسد که به راحتی بتواند احترام و اطمینان شخص مقابل را جلب کرده و در نهایت به راپورت برسد، موفقیت خود را تضمین میکند. تکنیکهای زیادی در ان ال پی وجود دارند که بدون داشتن راپورت (ارتباط موثر) نتیجه مناسب و کارآمد از آنها بدست نمیآید. با دانستن روشهای ارتباط موثر، رابطه ما با افرادی که در طی روز با آنها سروکار داریم و حتی غریبهها بهتر خواهد شد. ارتباط در اصل یک سیکل است که حداقل شامل دو نفر میگردد.
منظور از ارتباط موثر این است که فرد به شما اعتماد کرده و احساس کند شما او را درک میکنید و به ادامه ارتباط رغبت نشان دهد. ارتباط به مراتب بسیار وسیعتر از کلماتی است که ما از آنها برای حرف زدن استفاده میکنیم. برای هر ارتباط هدفی وجود دارد و شما با انعطاف پذیری و تیز حسی میتوانید ارتباطهای موثر زیادی ایجاد نمایید.
انعطاف پذیری – ستون سوم از چهار ستون NLP
رسیدن به اهداف و موفقیت راه مستقیمی نیست. قطعا افرادی توانایی گذر از این راه را دارند که همیشه به دنبال راههای بهتر باشند و با دیدن موانع ناامید نشوند بلکه هدفشان گذشتن از موانع به بهترین شیوه است. هر کس در هر زمینهای انعطاف بیشتری از خود نشان دهد، موفقتر از دیگران خواهد بود.
هر چقدر راههای مختلفی پیدا کنید و انتخابهای بیشتری داشته باشید، شانس موفقیت خود را به همان میزان افزایش میدهید. برای پیدا کردن راههای مختلف باید انعطاف پذیر باشید. یکی از اهدف ان ال پی این است که توانایی انعطاف پذیری را در افراد افزایش دهد. اگر موردی برای شما موثر نبود و نتیجهی خوبی در پی نداشت، بهتر است انعطاف پذیر باشید و آن را تغییر دهید. کسی که از انعطاف پذیری رفتاری بیشتری برخوردار باشد، میتواند شرایط را به سود خود کنترل کند.
تیز حسی – ستون چهارم از چهار ستون ان ال پی
آگاهی حسی یا تیز حسی، توانایی درک و یا تجربه از طریق 5 حس میباشد. آیا شما وقتی که به خانه شخص دیگری و یا یک مغازه جدید وارد میشوید، به رنگها و دکور توجه میکنید؟ صدای صحبت کردن افراد و یا موزیک را میشنوید؟ بوی غذا را میشنوید؟ به شکوفهها و گلها توجه میکنید؟ هر یک از ما برای درک و تجربههایمان از دنیا به چیزهای متفاوتی توجه میکنیم.
ما با تیز حس بودن، به خصوصیات و مواردی دقت میکنیم که شاید مورد توجه دیگران نباشند. برای تیز حس بودن، بیشتر از بقیه از حواس خود برای دیدن، شنیدن و حس کردن مواردی که از بقیه پنهان میماند استفاده میکنیم. این اطلاعات به ما در بهتر فهمیدن دیگران و رخدادها و در نهایت تصمیم و تشخیص درست کمک بسزایی میکند.
فرشید پاکذات