آیا تا به حال کسی با خشم و عصبانیت با شما برخورد کرده؟ اولین کاری که در برخورد با خشم و عصبانیت دیگران می‌کنید چیست؟ از خود دفاع می‌کنید؟ شما هم با عصبانیت برخورد می‌کنید؟ برای کار خود دلیل می‌آورید؟ تا به حال فکر کرده‌اید چطور می‌توان خشم دیگران را کنترل کرد؟ در این مقاله با چند تکنیک ان ال پی برای کنترل خشم دیگران آشنا می‌شوید.
اولین حرکت درست در برخورد با خشم دیگران چیست؟
وقتی کسی به شما یا عقیده شما یا به چیزی که شما با آن ارتباط دارید با خشم و عصبانیت حمله می‌کند چه کار باید بکنید؟ در اولین حرکت نباید به این فکر کنید که چرا مورد خشم و عصبانیت قرار گرفته‌اید. از جمله اشتباهات اشخاصی که مورد حمله قرار گرفته‌اند این است که درصدد دفاع از خود برمی‌آیند و یا از نقطه نظر و موضع خود حمایت می‌کنند . در اغلب موارد حالت تدافعی گرفتن یک اشتباه تاکتیکی به حساب می‌آید. زیرا ممکن است مخاطب، این دفاع را به حساب پاتک علیه خود بگذارد و در نتیجه میزان خشم و خصومت افزایش می‌یابد. به جای آن باید به خشم کسی که شما را مورد حمله قرار داده توجه کنید.
برای مثال به این مکالمه دقت کنید. فکر می‌کنید نتیجه مکالمه زیر حل مشکل است یا ادامه تنش و ناراحتی بیشتر طرفین؟
حمله کننده: این بار واقعا اشتباه کردی!
مدافع: نه اشتباه نکردم!!
حمله کننده: چرا اشتباه کردی!
مدافع: نه اشتباه نکردم!!
در این حالت بهتر است مانند مثال بالا خود را در مقابل حمله کننده قرار ندهید. در این شرایط بهترین کار این است که به جای ایستادن مقابل حمله کننده، در کنار او، در یک صف قرار بگیرید. در واقع با این کار می‌توانید تنش به‌وجود آمده را آرام کنید. برای روشن‌تر شدن مطلب، به مثال زیر توجه کنید.
حمله کننده: این بار به واقع اشتباه کردی!
شما: شاید حق با تو باشه. این بار چه کردم؟
حمله کننده: تو گفتی که (فلان چیز) را تا پنج شنبه برایم می‌آوری. حالا جمعه است و از فلان چیز هنوز اثری نیست.
شما: که اینطور، حالا می‌فهمم که چرا عصبانی هستی، خوب ببینیم در این باره چه می‌توانیم انجام دهیم!
دو راه برای کنترل خشم و عصبانیت دیگران
همانطور که می‌بینید در مثال بالا، با فرد عصبانی همراه و همگام شده‌اید. به این ترتیب می‌توانید خشم و عصبانیت او را کنترل کنید. برای همگام شدن با خشم و عصبانیت دیگران دست کم به دو طریق می‌توانید عمل کنید.
راه اول – مثل مثال بالا با مضمون حرف او موافقت و همراهی کنید
راه دوم – با احساس فرد عصبانی همدردی کنید
در ادامه نکاتی در مورد هر یک از راه‌ها ارئه می‌دهیم
راه اول موافقت با فرد خشمگین
در مثال بالا، شما با گفتن “شاید حق با شما باشد” با مضمون صحبت مخاطب خود موافقت کرده‌اید. با انجام این کار عملا از تهدید کردن فرد عصبانی خودداری می‌کنید. در شرایطی که کسی از شما خشمگین و عصبانی است نباید آتش خشم او را شعله‌ور کنید. البته این به معنای تسلیم شدن دربرابر فردی که با عصبانیت به شما حمله می‌کند نیست.
تفاوت تسلیم شدن با توافق
توافق و تسلیم شدن در دو قطب مخالف یکدیگر قرار دارند. وقتی شما تسلیم کسی می‌شوید به طور کامل از حرف خود کوتاه آمده و هر چه طرف مقابل بگوید می‌پذیرید. قطعا تسلیم شدن چیزی نیست که ما پیشنهاد کنیم. اما در توافق شما در حرکت اول خشم و عصبانیت مخاطب خود را کنترل می‌کنید. این به معنی کوتاه آمدن از موضع و پذیرش تمام و کمال طرف مقابل نیست. شما با استفاده از راه‌کارهای بالا فرصت گفتگو و بررسی مشکل در آرامش را فراهم می‌کنید. در واقع وقتی تسلیم می‌شویم منفعل عمل کرده اما در حالت توافق عملکرد ما پویا است.
در توافق نشانه‌هایی از پذیرش حرف طرف مقابل را بروز می‌دهیم، اما در عین حال امکانات و احتمالات مختلفی را به پیش می‌کشیم. اگر فکر می‌کنید سخن حمله کننده، انتقادی، احتمالا معتبر و به جاست، می‌توانید بگویید: احتمالا حق با شماست. اگر به درستی سخن حمله کننده اطمینان دارید می‌توانید بگویید: حق با شماست. اما هر چه می‌گویید به خاطر داشته باشید که نخستین کاری که باید انجام دهید رو به رو شدن با خشم و خصومت است.
راه دوم همدردی با احساس فرد عصبانی
اگر حمله کننده شما را آماج حملات خود قرار دهد و فرصت کمترین خودنمایی را به شما ندهد چه می‌توانید بکنید؟ بهترین کار این است که بگذارید تا او انرژی خود را تخلیه کند. در حالی که او انرژی خود را تخلیه می‌کند، باید ساکت و آرام بنشینید و حرفی نزنید.بعد وقتی او آرام می‌گیرد، با او موافقت کنید و آن گاه او را در جهتی که خود می‌خواهید هدایت کنید.
این استراتژی ساده می‌تواند آنچه را ممکن است یک رویارویی مصیبت بار باشد، به یک اقدام اثر بخش تبدیل نماید.
اما اگر نمی‌توانید صمیمانه با آنچه حمله کننده می‌گوید موافقت کنید و اگر نمی‌توانید بپذیرید که انتقاد مخاطب شما به حق می‌باشد، در این صورت با احساس او همدردی کنید. بدون توجه به احساس مخاطب خود اگر بگویید” اگر جای شما بودم، بی تردید احساس شما را داشتم” به لحاظ تئوریک حرف درستی زده‌اید.
منطق پشت این حرف بسیار ساده است. اگر شما هم از نظر ژنتیکی مثل فرد عصبانی بودید، به ناچار دقیقا مانند او رفتار می‌کردید. به عبارت دیگر، اگر شما هم جای او بودید، مانند او احساس می‌کردید. شاید این رفتار به نظر فریبکارانه باشد، اما واقعیت را گفته‌اید. در این شرایط این رفتار می‌تواند شما را از درگیری و ادامه تنش و عصبانیت نجات دهد.
“ان ال پی را زندگی کنید تا زندگی را لذت بخش کنید“
