قطعا از روی نقشه یک محل نمیتوان واقعیت آن محل را درک کرد. برداشت ما از جهان پیرامون، نقشه ذهنی ما را شکل میدهد. بنابراین، یقینا نقشه ذهنی ما با دنیای واقعی متفاوت است. با مطالعه این مقاله متوجه میشوید نقشه ذهنی شما چگونه شکل گرفته و میآموزید برای زندگی بهتر، چگونه نقشه ذهنی خود را گسترش دهید.
مبحث نقشه ذهنی به این اشاره دارد که نگاه ما به دنیا، با نقشه ذهنی ما شکل میگیرد. حال آن که احتمال دارد دنیا با نقشه ذهنی ما متفاوت باشد. تفاوت بین یک نقشه و یک سرزمین واقعی، اولین بار توسط کورزیبسکی بیان شد. آلفرد کورزیبسکی (Alfred Korzybski)، معناشناس لهستانی – آمریکایی و بنیانگذار جنبش معناشناسی عمومی (General Semantics) است که در سال ۱۹۳۳ ریشه ان ال پی را ایجاد کرد. او متوجه شد که وقتی نقشه جاده را با خود جاده مقایسه کنید کمی گیج شده و متوجه میشوید که تفاوتهای زیادی بین این دو وجود دارد. او میگوید که اغلب مردم وقتی واقعیتها را میبینند (مثل دیدن خود جاده) و به آن فکر میکنند (مثل نگاه کردن به نقشه)، گیج میشوند.
نقشه نشان دهنده سرزمین نیست
آیا میتوان منوی غذا را با خود غذا مقایسه کرد؟ البته که نمیتوان یک منو را به عنوان غذا میل کرد! تفاوت زیادی بین این دو وجود دارد. در هر نقشه نمیتوان تمام مواردی که در سرزمین واقعی وجود دارد ذکر کرد. بنا به نوع نقشه ممکن است از بسیاری موارد که بصورت حقیقی وجود دارد چشم پوشی شود. مانند پستی و بلندیها و…
نقشه ذهنی افراد چگونه ایجاد شده و چطور عمل میکند؟
دنیای اطراف به هر شکلی که باشد، افراد با توجه به تجربیات و حواس خود، برداشتهای متفاوتی از آن دارند و متاسفانه (و یا خوشبختانه) هیچکس نمیتواند کل حقیقت و اطلاعات کامل دنیای خارجی را درک کند. میزان درک هر شخص، بستگی به عوامل مختلف، مانند ارزشها، باورها، تواناییها، استعدادها، محیط و تجربیات افراد دارد.
مغز ما با هر نقشهای که به آن داده شود، برنامهریزی میشود. ما از آن لحظه به بعد، بارها و بارها از آن نقشه استفاده میکنیم و هر بار تمایل بیشتری به استفاده از آن داریم. حتی شاید انجام دادن آن منجر به ناراحتی و یا خطر شود. یا مضرات آن بیشتر از مزایایش باشد با این وجود، به اشتباه ما بر اساس همان نقشه عمل خواهیم کرد.
فرض کنید شخصی میخواهد از کانزاس به طرف کالیفرنیا برود. او با توجه به آشنایی با نقشه کانزاس ترجیح میدهد از همان نقشه برای کالیفرنیا هم استفاده کند. تفاوت اینجاست! ما اغلب متوجه نیستیم که از یک نقشه نمیتوان برای همه جا استفاده کرد. باید به این مورد نیز توجه کرد که هر نقشهای کاملا حقیقی نیست و حتی ممکن است قدیمی و منسوخ شده باشد.
نقشهها بدون تغییر و پایدار هستند مانند عکسها، در حالیکه سرزمینها پویا و فعال هستند مانند یک رودخانه. نقشهها ممکن است در یک زمان، در زندگی ما بسیار مفید واقع شوند و در یک زمان و مکان دیگر بسیار محدود کننده و دست و پاگیر و شاید غیرقابل استفاده شوند.
فرض کنید باور اینکه، برای درمان بودن از خطرات بیرون بهتر است در خانه ماند، در دوران کودکی به نقشه ذهنی شخصی تبدیل شده باشد. شاید این باور در کودکی خیلی محدود کننده نباشد. اما این نقشه ذهنی در بزرگسالی تمام زندگی فرد را متاثر میکند. بنابراین هر نقشه ذهنی شاید فقط در مدت زمان مشخصی مفید باشد. نه برای همیشه.
اگر نقشه ذهنی خود را تغییر دهید، دنیای شما متفاوت میشود
افراد دنیای درونی خود را با چیزهایی که بصورت واقعی خلق میکنند، نشان میدهند. انسانها بیشتر از اینکه به واقعیتهای خارجی واکنش نشان دهند، به تجربیات داخلی و ذهنی خود واکنش نشان میدهند. نقشه همان واقعیت درونی است. بنابراین تفسیرهایی که در ذهن نسبت به دنیای بیرون انجام میگیرد، ممکن است صحیح باشند یا نباشند.
در هر صورت تفسیرهای ذهنی ما تعیین کننده تجربه ما از هر لحظهی زندگیمان هستند. این تجربیات نیز به شکل گیری نتایج در آینده منتهی میشوند. یعنی تجربیات ما الگویی را در ذهن میسازد که از روی عمل به این الگوها، آینده خود را میسازیم. بنابراین با تغییر الگوها و انتخابها و یا با داشتن الگوهای بیشتر و انتخابهای بیشتر و قابل دسترستر، میتوان آینده را تغییر داد.
هر کس در جهان نقشه منحصر به فرد خود را دارد
آقای جورج میلر روانشناس آمریکایی در سال 1956 مقالهای را با عنوان جادوی عدد هفت منتشر کرد. بر اساس آن از تمام اطلاعات دنیای خارج، ما فقط توانایی دریافت همزمان ۷±۲ اطلاعات را داریم. در عمل و در اکثر انسانها این اطلاعات محدود به 3 یا 4 مورد است. این امکان برای هیچکس وجود ندارد که با ذهن خود تمام اطلاعات را همزمان در یک لحظه درک و تفسیر کند. بر اساس یک ضرب المثل؛ برداشت شما از یک قرص نان بستگی به شدت گرسنگی شما دارد.
ما به برخی از این موارد آگاه هستیم، در صورتیکه به بسیاری از آنها آگاهی نداریم. یک نقشه خوب نقشهای است که برای شما مفید باشد. لزومی ندارد به این فکر کنید که آیا نقشه ذهنی شما صحیح است یا خیر! مهم این است که نقشه برای شما مفید باشد. یک نقشه مفید، نقشهای است که شما را در پیدا کردن راه، برای رسیدن به خواستههایتان کمک کند.
چطور نقشه درونی خود را گسترش دهیم؟
برای گسترش نقشه درونی خود راهکارهای مختلفی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم. با استفاده از این راهکارها میتوانید نقشه ذهنی خود را گسترش داده و نوع نگرش خود به جهان را تغییر دهید.
فیلترهای ذهنی خود را تغییر دهید
برای گسترش نقشه درونی این سوال از خود بپرسید. چگونه میتوان به موقعیتها به شیوه دیگر نگاه کرد؟ یک نور سفید با توجه به فیلترهایی که استفاده میشود، ممکن است به رنگهای متفاوتی دیده شود.
هر تجربهای که داریم، توسط فیلترهای ذهنی و حواس ما ایجاد و ذخیره میشوند و نقشه درونی ما را میسازند. در نهایت این نقشه تعیین کننده نوع نگاه ما به بیشتر مواردی است که در زندگی ما اتفاق میافتد. این نقشه ذهنی ما را قدرتمند یا محدود میکند و یا اینکه کاری را برای شخصی آسان و برای شخص دیگر غیر ممکن مینماید.
هر یک از نقشهها، منحصر به فرد هستند و تنها و تنها متعلق به یک شخص هستند. با وجود اینکه این نقشهها در افراد مختلف کاملا متفاوت است، احتمال دارد در مواردی با شخص دیگری مشابه باشد و شاید اصلا تشابهی وجود نداشته باشد. نقشههای ذهنی ما از روز تولد (در بعضی موارد گفته میشود که حتی قبل از تولد) در ما شروع به شکل گیری میکنند. در طی سالیان مدام به حجم آن افزوده شده و گسترش میآید.
وقتی که ما آب را از یک فیلتر عبور میدهیم، همه اجزا آن از فیلتر عبور نمیکنند. اطلاعات نیز به این شکل هستند. به دلیل وجود حجم اطلاعات زیادی که در هر لحظه ما را محاصره میکنند، ذهن این توانایی را دارد که برای جلوگیری از تحمیل بار زیاد اطلاعات، مقدار زیادی از این اطلاعات را فیلتر کند. این یکی از دلایل عمده تفاوت نقشههای ذهنی افراد است.
برای همین، گاهی از واژه واقعیت به جای نقشه استفاده میشود. چون واقعیت درونی هر شخص (نقشه درونی) به دلایل زیادی ساخته میشود و هر کسی برداشت خود را واقعیتر و صحیحتر از هر برداشت دیگری میپندارد.
به نقطه نظرات دیگران نگاه کنید
وقتی در یک مورد با شخصی مخالفت میکنید و یا نمیتوانید درک کنید چرا افراد کارهایی غیر قابل تصور شما را انجام میدهند، بهتر است پای خودتان را در کفش آنها قرار دهید و یا سعی کنید از دید آنها به جهان نگاه کنید. این کار به شما کمک میکند که نقشه ذهنی آنها را بدانید و آنها را درک کنید.
با توجه به این که ساختار ذهن انسان شبیه به هم ساخته میشود، اما نقشهها متفاوت وعملکردها مختلف است، ما نباید انتظار داشته باشیم همه مثل ما فکر کنند. البته این یکی از اساسیترین مشکلات ما در ارتباطات است. مخصوصا زمانی که ما سعی میکنیم نقشه ذهنی خود را به دیگران تحمیل کنیم. حال با دانستن این نکات، میتوانیم سعی کنیم از طریق دیگری دنیا را ببینیم و به طرز تفکر و دیدگاه دیگران احترام بگذاریم.
برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران از نقشه جهان آنها شروع کنید
برای برقراری ارتباط و گرفتن نتیجه دلخواه سعی کنید مواردی از نقشه ذهنی دیگران را بشناسید و درک کنید. در این حالت این میتوانید از یک موقعیت همخوان با ارزشها و باورهای آنها که احساس میکنید فرد با آن موافق است شروع کنید. تا از آن یک پل بسازید که شما را به جایی که میخواهید برساند. به این فکر کنید که کدام ارزش و باور ممکن است شما را به سمت آنها حرکت دهد؟
مرزهای نقشه خود را شناسایی کرده و گسترش دهید
مرزها و جاهایی که نقشه شما، محدود شده را پیدا کنید. به چیزهایی فکر کنید که نمیخواهید انجام دهید و یا کارهایی که نمیتوانید انجام دهید. در چه مواردی شما نتیجه خوب نمیگیرید؟ و یا چه چیزهایی را دوست ندارید؟ باورهایی که شما را به عقب میکشند، پیدا کنید. مانند اینکه بسیاری از مردم ورزش و یا فعالیتهایی شبیه به این را انجام نمیدهند، چون فکر میکنند که آنها از لحاظ جسمی برای ورزش مناسب نیستند.
به این دقت کنید که کجاها شما تمایل به کلیسازی دارید و اکثرا تعمیم میدهید. در این موارد باید سعی کنید دنبال مثالهای معکوس باشید. چون در اکثرموارد، استثناهایی برای کلیاتی که بیان میکنید وجود دارند. وقتی که فکر میکنید نمیتوانید کاری را انجام دهید و یا چیزی را دوست ندارید، از خودتان بپرسید که چه اتفاقی میافتد اگر من این کار را انجام دهم.
ان ال پی توانایی افزایش نقشههای درونی ما را دارد به این صورت که میتوان:
- آنها را عوض کرد
- مجددا آنها را از نو ساخت
- آنها را به روز کرد
- اشتباهات آن را تصحیح نمود.
برای داشتن موفقیت بیشتر ما میتوانیم با کمک ان ال پی نقشه ذهنی مان را در جهت بهبود در روابط و در حرفه مان تقویت کنیم.
گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات