0
02143000313

دلایل کاهش ازدواج در ایران و راه‌های برون رفت از آن

در این نوشته سعی می‌کنیم ابتدا دلایل کاهش ازدواج در ایران و بعد راهکارهای برون رفت از این مشکل رو توضیح بدیم. سال‌هاست که همه می‌دونیم ازدواج یکی از مسائل مهم جامعه ما هست. همونطور که می‌دونید آمارها نشون میده هم نسبت جوانان ازدواج نکرده نسبت به قبل بیشتر شده، هم سن ازدواج نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده.

به نظر می‌رسه وضعیت موجود نتیجه دست به دست هم دادن دلایل مختلفی هست. در ادامه این دلایل رو بررسی می‌کنیم.

انفجار جمعیت در دهه ۶۰ شروع دلایل کاهش ازدواج

مسئله انفجار جمعیت در دهه ۶۰ چنان پررنگ هست که هنوز با گذشت چند دهه از دهه ۶۰، هنوز هم اصطلاح دهه شصتی یاد آور مشکلات دهه ۶۰ هست. در این دهه اکثر ازدواج‌ها منجر به تولد چندین فرزند می‌شد و همین مسئله باعث انفجار و رشد شدید جمعیت شد.

این انفجار جمعیت باعث شد مشکلاتی برای متولدین این دهه در چندین موج ایجاد بشه. ابتدا مشکل چند شیفت شدن مدارس از دبستان گرفته تا دبیرستان. بعد از این موج نوبت به مشکل ورود به دانشگاه رسید. بعد از اون هم موج اشتغال و بعدش مشکلات مربوط به ازدواج که باعث شده امروز با مشکل کاهش ازدواج مواجه باشیم. متاسفانه هر هیچ کدوم از مراحل هم زیرساخت‌های کشور جوابگوی نیازهای دهه شصتی‌ها نبود.

تحصیل و توقعات شغلی

غیر از مشکل نبود زیرساخت‌های لازم برای رفع نیازهای متولدین دهه ۶۰، دهه شصتی‌ها با ورود به دانشگاه و تحصیلات دانشگاهی، انتظاراتشون بالا رفت و دیگه حاضر نبودند در مشاغل سطح پایین کار کنن. همین مسئله بیکاری رو بیشتر کرد و یکی از نتایج مستقیم بیکاری کاهش ازدواج هست.

فرهنگ زندگی کارمندی

علاوه بر توقع جوانان تحصیل کرده، فرهنگ غالب جامعه هم کار دولتی رو بیش‌تر از کارهای دیگه می‌پسندید. همین باعث شد اکثر خانواده‌ها و جوانان توقع داشته باشن در مشاغل دولتی استخدام بشن. اما با توجه به مشکلات اقتصادی مختلف از یک طرف و مسئله رشد جمعیت، باز هم زیر ساخت‌های لازم برای اینکه این اتفاق بیوفته موجود نبود.

نبود سرمایه برای ایجاد شغل

نبود سرمایه برای ایجاد شغل
بعد از جنگ به دلایل مختلف جیب خیلی از خانواده‌ها خالی بود

از طرف دیگه در اون سال‌ها به تازگی ۸ سال جنگ تحمیلی به پایان رسیده بود. به خاطر تحریم‌ها و تورم، اکثر خانواده‌ها سرمایه‌ی لازم برای ایجاد شغل برای فرزندان‌شون رو نداشتند. همین مسئله هم باعث می‌شد که به جمعیت افراد بیکار کشور اضافه بشه.

نبودن مهارت و تخصص

مشکل دیگه‌ای که بوجود اومده بود، نبود مهارت و تخصص در نسل جوان بود. اکثریت این قشر به خاطر داشتن تخصص و مهارتی که مورد نیاز بازار کار اون زمان باشه بیکار باقی می‌موندن.

ورود دختران به بازار کار

ورود دختران به بازار کار
هر چند ورود به بازار کار حق دختران هست، اما باعث افزایش مشکلات بیکاری برای پسران شد

همونطور که اشاره کردیم جمعیت دانشگاه رفته دهه شصتی به شدت افزایش پیدا کرده بود. نکته قابل توجه این هست که تعداد زیادی از دختران هم به جمعیت تحصیل کرده اضافه شده بودن. بنابراین طبق حق طبیعی خودشون توقع داشتن وارد بازار کار بشن. طبیعی هست که فرصت ورود به بازار کار برای عده‌ای از اون فراهم نشد، اما عده‌ی دیگه‌ای از دختران تحصیل کرده وارد بازار کار شدند.

ورود دختران تحصیل کرده، با توجه به شرایط نامساعد بازار کار، فرصت‌های کاری رو برای پسرهایی که وظیفه‌ی تامین هزینه‌های زندگی مشترک به گردن‌شون بود کم کرد.

بالا رفتن سطح توقع

بالا رفتن سطح تحصیلات و داشتن شغل و درآمد باعث شد تا انتظارات دختران در مورد ازدواج افزایش پیدا کنه. در کنار این مسئله گسترش استفاده از ماهواره، اینترنت، فیلم‌ها و افزایش سفرهای خارجی، باعث شد جوانان آگاهی اون‌ها نسبت به رفاه اجتماعی افزایش پیدا و همین مسئله به نحو دیگه توقعات اون‌ها رو افزایش داد.

بالا رفتن هزینه‌های ازدواج

بالا رفتن هزینه‌های ازدواج
پرداخت هزینه‌های ازدواج برای جوانان دشوار شد

این افزایش توقعات در کنار تورم باعث شد هزینه‌های ازدواج به شدت افزایش پیدا کنه. خیلی از جوانان هم دیگه توان پرداخت هزینه‌های سرسام آور ازدواج رو برای شروع یک زندگی نداشتن.

افزایش آگاهی نسبت حقوق اجتماعی و خانوادگی

به لطف گسترش آموزش‌های مختلف در مورد حقوق اجتماعی و خانوادگی، آگاهی جوانان در زمینه این مسائل افزایش پیدا کرد. همین مسئله هم باعث شد توقعات همسران از همدیگه بیشتر بشه و تفاوت و شکاف قابل توجهی در مورد نگاه به زندگی نسبت به نسل قبل پیش بیاد. تمام مشکلات اقتصادی، زیر ساخت‌ها، موارد فرهنگی و بیکاری مثل قطعات یک پازل کنار هم قرار گرفتن تا جوانان رو هر چه بیشتر از ازدواج دور کنه.

ریختن قبح طلاق

ریختن قبح طلاق
به مرور شاهد افزایش آمار طلاق بودیم

علاوه بر تمام مسائلی که گفته شد قبح ازدواج هم به مرور ریخته شد. همین مسایه باعث شد آمار طلاق بالا بره و مجردهای طلاق گرفته به جمع مجردهای ازدواج نکرده اضافه بشن. همین جدایی‌ها باعث میشد که هر دو نفری که از هم جدا شدن، جهت حفظ استقلال خودشون برای ورود به بازار کار تلاش کنن. یعنی از یک طرف آمار مجردها افزایش پیدا کرد و از طرف دیگه تقاضا برای ورود به بازار کار به دلیل طلاق بیشتر شد.

افزایش فشارهای روحی، افزایش دوستی‌ها

مسائل بالا روز به روز ازدواج رو سخت‌تر و سخت‌تر می‌کرد. همین مسئله باعث می‌شد جوانان، مخصوصا دختران تحت فشارهای روحی قرار بگیرن. همین امر باعث شده دخترها و پسرها برای برطرف کردن نیازهای عاطفی به سمت دوستی‌ها عمیق حرکت کنند. در این بین بودند کسانی که به امید ازدواج تن به صیغه و روابط جنسی موقت دادند.

از یک طرف پسرها که با مشکلات مالی و بیکاری روبرو بودند و هزینه‌های ازدواج و زندگی مشترک رو نمی‌تونستند پرداخت کن. از طرف دیگه جوانا در خانواده مشکلات و درگیری‌های والدین که به دلیل نبود شناخت و آموزش بود رو دیده بودند، متوجه شدند که بدون ازدواج می‌تونن نیازهای عاطفی و جنسی خودشون رو برآورده کنن.

همین نگاه باعث شد تلاش اون‌ها برای کسب درآمد و همینطور مسئولیت پذیری‌شون (البته نه همه جوانان) کاهش پیدا کنه و تلاش برای اشتغال و سعی برای تشکیل زندگی مشترک کمتر و کمتر بشه. این دور باطل تا امروز ادامه پیدا کرده. از یک طرف پسرها نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده سرد شدن، از طرفی دخترها حاضر به برقراری روابط دوستانه هستند. نتیجه این شده که امروز با مشکل کاهش ازدواج در ایران مواجه باشیم. البته این بین نباید جایگاه تبلیغات رو نادیده گرفت.

راه حل مشکل کاهش ازدواج در ایران چیست؟

به نظر میرسه برای عبور از این مشکلات باید مجموعه اقداماتی انجام بشه. مهم‌ترین این اقدامات عبارتند از:

  1. خانواده‌ها و دختران باید انتظارات‌شون رو نسبت به هزینه‌های ازدواج، نه در کلام بلکه در عمل کاهش بدن.
  2. در ازدواج نباید چشم و هم چشمی کرد تا هزینه‌های ازدواج کاهش پیدا کنه. خانواده پسر هم باید انتظارات خودشون درباره جهیزیه رو کاهش بدن و نگران حرف دیگران نباشند.
  3. خانواده‌ها باید حس مسئولیت‌پذیری رو در فرزندان پسر تقویت کنند و ترس اون‌ها از ازدواج رو با امید نسبت به آینده جایگزین کنن تا اعتماد به نفس‌شون افزایش پیدا کنه.
  4. دختران و پسران باید انتظاراتی که از هم دارند رو حداقل در شروع زندگی کاهش بدن و به این نکته توجه کنن که همه زوج‌ها قرار نیست در شروع زندگی همه امکانات رو داشته باشن. بلکه در مسیر زندگی و به مرور همه انسان‌ها رشد می‌کنن و به اهدافی که دارند می‌رسن.
  5. با توجه به شاغل شدن بعضی از زنان به نظر میرسه امکان به عهده گرفتن بخشی از هزینه‌های زندگی (حتی با وجود انجام کارهای منزل) و کمک به مردها در تامین مخارج زندگی می‌تونه به حل این شرایط تا حدی کمک کنه.
  6. به نظر نویسنده، دخترها باید با افزایش اعتماد به نفس و تقویت روحیه‌ی خودشون، تن به دوستی‌های عمق ندن. در غیر اینصورت باز هم شاهد همون دور تسلسل هستیم. چرا که نیازهای دو طرف با همون دوستی‌ها برآورده میشه.

به نظر میرسه اقدامات فرهنگی دولت و نهادهای مسئول در گسترش و فرهنگ‌سازی موارد بالا می‌تونه خیلی خیلی مفید باشه. در آخر به جوانان عزیز کشورمون این امید رو میدیم که در صورت درست اندیشیدن و با امید به تلاش مسئولین و اصلاح امور و از همه مهم‌تر تلاش تک تک ما روزهای بهتری در انتظار همگی هست.

گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات

دیدگاه کاربران
  • رضا 11 فروردین 1399

    یکی از دلایل دیگر قانون است که باعث شده زندانی مهریه و نفقه داشته باشیم و ازدواج را به حالتی تشبیه کرده که پول نداری مهریه و نفقه بدی ازدواج نکن.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *