اشرایط چقدر در ثروتمند شدن ما اثر داره؟ نقش پدر و مادر، محل زندگی، جایی که متولد شدید و شرایط کلی زندگیمون چقدر در ثروتمند شدن یا نشدن ما نقش دارند؟ اگه با قوانین جهان هستی آشنایی نداشته باشیم، احتمالا فکر می کنیم شرایط باعث موفقیت می شود. اما حقیقت اینه که ثروتمند شدن وابسته به هیچ کدوم از این شرایط نیست. برای ثروتمند شدن باید به منبع فراوانی وصل باشیم.
منبع فراوانی چیست و چرا اتصال به منبع فراوانی عامل ثروتمند شدن است؟
فکر میکنید مقدار مشخص و ثابتی از ثروت در جهان وجود داره و عدهای این ثروت رو بین خودشون تقسیم کردند و سهمی به شما نرسیده؟ تصور میکنید عدهای حق شما رو خوردند و به شما اجازه ندادند ثروتمند بشید؟ اگه درگیر این نوع افکار هستید، مشخصه که تصور میکنید نعمتهای جهان هستی محدود هستند. با این نوع تصور ارتباط خودتون رو با منبع فراوانی قطع میکنید.
دوستان! نعمتها در جهان محدود نیستند. جهان هستی و خالق اون، منبع فراوانی هستند. بر اگه ما ارتباط خودمون رو با منبع فراوانی قطع نکنیم، میتونیم راههای رسیدن به ثروت رو پیدا کنیم و ثروتمند بشیم. اما متاسفانه خیلی از ما انسانها با تفکرات اشتباهی که داریم جلوی چشمهای خودمون رو میگیریم و فرصتها، موقعیتها، امکانات و راههایی که میتونند ما رو به ثروت برسونند، نمیبینیم. در ادامه ۷ باور و تفکری که مانع ما برای رسیدن به ثروت هستند رو براتون توضیح میدیم.
۱- خواست خدا نیست! جملهای برای قطع ارتباط با منبع فراوانی
اگه از بعضیها بپرسید چرا اوضاع زندگی شما اینطوری هست؟ در جواب میگن «خدا نخواسته. خواست خدا نیست!». چرا خدا باید برای مخلوقاتش فقر و تنگدستی رو بخواد؟ خداوندی که جهانی با نعمتهای نامحدود خلق کرده چرا باید بعضی از مخلوقات خودش رو در تنگدستی قرار بده؟ اون هم مخلوقی که بالاترین جایگاه رو در جهان هستی داره.
وقتی ما کمبودهای خودمون رو به خدا نسبت میدیم، داریم انرژی مقاومتی زیادی رو در راه رسیدن به ثروت برای خودمون تولید میکنیم. با این کار داریم از جهان هستی میخوایم چیزی رو که بهش باور داریم سر راه ما قرار بده. وقتی فردی باور داره فقر و تهیدستی خواست خداست، نه انگیزهای برای حرکت داره و نه توانی برای ایجاد تغییر در زندگی.
در واقع میشه گفت نسبت دادن فقر و تنگدستی به خدا یکی از باورهای محدود کنندهای هست که مانع ثروتمند شدن ما میشه. میتونید درباره انواع باورها و اینکه باورهای محدود کننده چه تاثیری در زندگی انسانها دارند این مقاله رو مطالعه کنید: «با انواع باورها از دیدگاه ان ال پی آشنا شوید تا نگاهتان به زندگی تغییر کند!».
برای رهایی از این باور محدود کننده باید یک باور یاری کننده رو جایگزین این باور کنیم. برای از بین بردن این باور محدود کننده باید بارها و بارها با خودتون تکرار کنید: «کمبودهای شما در زندگی مربوط به خداوند نیست. شما حق انتخاب دارید و میتونید تصمیم بگیرید و به منبع فراوانی و نعمتهای جهان هستی وصل بشید، یا به منبع فراوانی وصل نشید و به همین زندگی ادامه بدید».
۲- حق ما را دیگران خوردهاند، علامتی از یک باور محدود کننده
وقتی میگیم دیگران حق ما رو خوردند، داریم نشون میدیم درگیر یک باور محدود کننده هستیم. باور به محدود بودن منابع و ثروت در جهان. اگه باور داشته باشیم ثروتها و نعمتها در جهان نامحدود هستند، دیگه تصور نمیکنیم حق ما رو دیگران خوردند.
وقتی که باور داریم منابع جهان هستی نامحدود هست، بنابراین باید قبول داشته باشیم هر کسی میتونه به اندازه توان و تلاش خودش از این منابع بهرهمند بشه. در نتیجه رسیدن به ثروت یا ثروتمند نشدن رو وابسته به تلاش خودمون میدونیم و تصور نمیکنیم افراد دیگهای سهم و حق ما رو خوردند.
۳- قطع ارتباط با منبع فراوانی – من شایستگی ثروتمند شدن را ندارم!
این تصور که من شایستگی ثروتمند شدن رو ندارم هم یک باور محدود کننده هست. باورها مسیر حرکت ما در زندگی هستند. وقتی کسی چنین باوری داره، مشخصه که نمیتونه در مسیر ثروتمند شدن حرکت کنه. افرادی که فکر میکنند شایستگی رسیدن به ثروت رو ندارند، فقر و کمبود رو به زندگی خودشون جذب میکنند، چون این چیزی هست که بهش باور دارند.
اگه تصور میکنید که ثروتمند شدن با معنویت هماهنگ نیست، در واقع دارید خودتون رو از رسیدن به ثروت دور میکنید. اگر به معنویت اهمیت میدید و تصور میکنید ثروت باعث دور شدن شما از معنویت میشه، در واقع دارید خودتون رو برای رسیدن به نعمت ثروت ناشایسته تصور میکنید.
۴- من نمیتوانم ثروتمند شوم!
کلمات منفی میتونند به نوعی باور محدود کننده اشاره داشته باشند. تمام تواناییها و مهارتهایی که برای رسیدن به ثروت لازم دارید قابل یادگیری هستند. وقتی که با خودتون میگید من نمیتونم ثروتمند بشم، دارید مانع یادگیری خودتون میشید. پس جمله «من نمیتونم» یک باور محدود کننده هست.
در واقع میشه گفت تواناییها و مهارتهای شما نیست که باعث ثروتمند شدنتون میشه. اندیشه و نوع تفکر شما هست که شما رو به ثروت میرسونه یا شما رو از اون دور میکنه. اگه باور داشته باشید که میتونید، برای یادگرفتن و توانمند شدن تلاش میکنید. اگر هم باور داشته باشید نمیتونید، متوقف میشید و به چیزی که باور دارید، یعنی فقر، میرسید.
اگه واقعا به نامحدود بودن نعمتها اعتقاد داشته باشید و ارتباط خودتون رو با منبع فراوانی قطع نکرده باشید، به این باور دارید که هر کاری که بخواید میتونید انجام بدید. چرا که شما هم بخشی از جهان هستی هستید. بنابراین ویژگیهای جهان هستی رو در خودتون دارید. پس خود شما هم منبع فراوانی هستید. منبعی فراوانی برای رسیدن به هر چیزی که در دنیا نیاز دارید و میخواید. پس به تواناییهای خودتون ایمان داشته باشید.
۵- من هیچ وقت خوش شانس نبودم
۲ ایراد در دل این طرز فکر وجود داره. اولین ایراد، عدم باور فراوانی هست. با این نوع نگاه ارتباط خودمون رو با منبع فراوانی جهان هستی قطع میکنیم. چون بدست آوردن نعمتها و ثروت رو در گرو داشتن شانس میدونیم. وقتی عدم موفقیت و ثروتمند نشدن خودمون رو به شانس نسبت میدیم، یعنی به نامحدود بودن ثروت در جهان هستی اعتقاد نداریم.
ایراد دومی که در این طرز فکر وجود داره اینه که با این نوع نگاه به جهان هستی، انرژی منفی در خودمون ایجاد میکنیم. میدونیم که در جهان هستی انرژیهای مشابه همدیگه رو جذب میکنند. بنابراین وقتی به بدشانسی خودمون فکر میکنیم، داریم انرژیهای منفی رو به سمت خودمون جذب میکنیم.
پس بهتره این باور محدود کننده، یعنی باور به بدشانس بودن واساسا باور به شانس رو کنار بگذاریم و با این نگاه به دنیا، ارتباط خودمون رو با منبع فراوانی قطع نکنیم.
۶- تا بوده همین بوده و تا هست چنین است!
خیلیها به تاریخچه زندگی خودشون فکر میکنند و میگن از اول هم اوضاع من همینطوری بوده. الان هم همینه و در آینده هم هیچ تغییری در زندگی من بوجود نمیاد. این هم یک نوع باور محدود کننده هست. همونطور که قبلا اشاره کردیم، وقتی به چیزی باور دارید در همون مسیر حرکت میکنید. وقتی باور داشته باشید که اوضاعتون تغییری نمیکنه، مانعی برای تغییر اوضاع در درون خودتون ایجاد میکنید.
به جای اینکه دچار این باور محدود کننده بشید، به گذشته خودتون نگاه کنید و از اون درس بگیرید. شک نکنید شکستهای دیروز درسهای ارزشمندی برای شما دارند که اگر اون درسها رو یاد بگیرید، باعث موفقیت فردای شما میشن. پس به جای اینکه با چنین تصوری ارتباط خودتون رو با منبع فراوانی قطع کنید، سعی کنید از گذشته درس بگیرید.
۷- من نمیدونم چطوری ثروتمند بشم
به جای اینکه به این فکر کنید که نمیدونید چطور باید ثروت رو وارد زندگی خودتون کنید، به این فکر کنید که باید راههای رسیدن به ثروت رو یاد بگیرید. شاید بگید هر دوی این جملات یک مفهوم رو دارند. اما جمله اول یک باور محدود کننده هست. شما دارید روی ندانستن تمرکز میکنید. جمله دوم یک باور یاری کننده هست. چون دارید روی یادگرفتن تمرکز میکنید.
وقتی روی ضعفهای خودتون تمرکز میکنید، دارید برای رسیدن به ثروت و موفقیت مانع تراشی میکنید. با این نوع فکر کردن ارتباط خودتون رو با منبع فراوانی قطع میکنید. اگه واقعا به منبع فراوانی وصل باشید، ایمان دارید که میتونید راههای رسیدن به ثروت رو پیدا کنید و ثروت رو وارد زندگی خودتون بکنید.
دوستان، باورهای شما میتونند سرنوشت و آینده شما رو تعیین کنند. اگه زندگی خودتون رو با باورهای یاری کننده بسازید، میتونید در زندگی به ثروت و خواستههای دیگهای که دارید برسید. اما اگر زندگی شما درگیر باورهای محدود کننده باشه، درهای موفقیت و ثروت رو به روی خودتون میبندید. امیدواریم باورهای محدود کنندهای که در زندگی دارید رو با باورهای یاری کننده جایگزین کنید.
گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات