چطور بفهمیم یک ذهن ثروتمند داریم یا یک ذهن فقیر؟

بعضی از مردم به این فکر نمی‌کنند که چرا تا به حال به ثروت نرسیده‌اند. هر کسی هم بی‌اینکه بداند استدلال‌های خودش را دارد. طبیعتا عوامل زیادی در این موضوع دخیل هستند که در این مطلب می‌خواهیم درمورد یکی از آن جنبه‌ها، یعنی نحوه خرج کردن پول صحبت کنیم.

ذهن ثروتمند و ذهن فقیر. این مقایسه تنها در کسب درآمد مهم نیست بلکه در خرج کردن پول هم مهم است. نحوه‌ی خرج کردن پول توسط کسی که ذهن ثروتمندی دارد در مقابل کسی که ذهن فقیر دارد متفاوت است. در صورتی که از این موضوع اطلاع ندارید توصیه می‌کنیم ادامه‌ی مقاله را مطالعه کنید.

ذهن ثروتمند در مقابل ذهن فقیر

خیلی‌ها مردم رو به آدم‌های ثروتمند و فقیر تقسیم بندی می‌کنند. اما بهتره که به جای اینکه افراد را بر اساس دارایی‌هایی که دارند به ثروتمند و فقیر تقسیم بندی کنیم، آنها را بر اساس توانایی‌هایی که در رسیدن به ثروت دارند دسته‌بندی کنیم. چیزی که نشان می‌دهد توانایی انسان‌ها در رسیدن به ثروت است.

حال از کجا می‌توان متوجه شد ذهن یک شخص ثروتمند هست یا نه؟ یکی از نشانه‌ها در این مسئله در نوع خرج کردن است. بنابراین در این نوشته نوع خرج کردن ذهن ثروتمند با یک ذهن فقیر مقایسه می‌کنیم. مقایسه این دو ذهن در این زمینه به شما کمک می‌کند این موضوع را به خوبی درک کنید.

تفاوت اول: خرید کالای سرمایه‌ای در مقابل خرید کالای مصرفی

کسی که ذهن ثروتمند داره به جای اینکه کالای مصرفی بخره، پولش رو برای خرید کالای سرمایه‌ای هزینه می‌کنه. منظور از کالای سرمایه‌ای کالایی هست که شما مطمئن باشید رشد داره. یعنی با خرید اون می‌تونید سود کنید. کالا مصرفی هم کالایی هست که رشد نداره و باعث سود ما نمیشه و در عوض با استفاده از اون، از ارزش کالا در طی زمان کم میشه.

به عنوان نمونه‌هایی از کالای سرمایه‌ای میشه به زمین، سکه و طلا اشاره کرد. خودرو هم نمونه‌ای از کالاهای مصرفی هست. در کشور ما به خاطر نرخ تورم میشه خانه رو به چشم یک کالای سرمایه‌ای نگاه کرد. اما در کشورهایی که نرخ تورم بالایی ندارند، خانه به علت هزینه‌ی نگهداری و استهلاکی که داره کالای سرمایه‌ای به حساب نمیاد.

شاید بگید بله آدم پولدار چون پول داره دستش برای هر نوع خرج کردن بازه. اما این مسئله اصلا به داشتن پول یا نداشتن پول ارتباطی نداره. بلکه به نوع تفکر افراد بستگی داره. به همین خاطر گفتیم بهتره افراد رو به کسانی که ذهن ثروتمند و ذهن فقیر دارند تقسیم کنیم. این موضوع رو با یک مثال بیش‌تر توضیح می‌دیم.

مثالی درباره نوع خرج کردن ذهن ثروتمند و ذهن فقیر

فرض کنید ۱۰۰ میلیون تومان به ۲ نفر که هر دو هیچ پولی ندارند می‌دیم. یکی از این افراد ذهنی ثروتمند داره و شخص دیگه ذهن فقیر. فکر می‌کنید کسی که ذهن ثروتمند داره این پول رو چطور خرج می‌کنه؟ آدمی که ذهن فقیر داره چطور؟ بد نیست قبل از اینکه ادامه این نوشته رو بخونید خودتون چند لحظه به جواب این سوال فکر کنید.

فردی که ذهن فقیر داره، احتمال داره ۱۰۰ میلیون هم وام بگیره تا بتونه خونه دلخواهش رو بخره. اما آدمی که ذهن ثروتمند داره، بررسی می‌کنه خرید چه کالایی باعث میشه به سود برسه. ممکنه نتیجه بگیره باید یک خونه کلنگی یا زمین بخره تا بعد از یک مدت اون خونه یا زمین رو بفروشه و به سود برسه. یا با بخشی از پولش یک خونه فرسوده رو بخره و با بخش دیگه اون رو بازسازی کنه تا به سود برسه و از سودی که می‌بره کالای مصرفی مورد نظرش رو بخره.

همونطور که می‌بینید نوع تفکر ما هست که می‌تونه ما رو به ثروت نزدیک یا از اون دور کنه. به همین دلیل داشتن ذهن ثروتمند برای رسیدن به ثروت مهمه. فردی که ذهن فقیر داره وقتی پول دستش میاد به این فکر نمی‌کنه که چطور باید اون پول رو بیش‌تر کنه. بلکه به این فکر می‌کنه چطور باید اون پول رو مصرف کنه. اما آدمی که ذهنی ثروتمند داره، به راه‌هایی که می‌تونه پولش رو بیش‌تر کنه فکر می‌کنه.

راستی جواب شما به این سوال چی بود؟ اگه ۱۰۰ میلیون داشتید چطور اون رو خرج می‌کردید؟ امیدواریم شما ذهن ثروتمندی داشته باشید یا از امروز به بعد با ویژگی‌های ذهنی ثروتمند خرج کنید.

تفاوت دوم: خرید جنس اصل و با کیفیت در مقابل خرید جنس تقلبی، دسته دوم یا بی‌کیفیت

ذهن ثروتمند سمت خرید کالای اصل و با کیفیت میره در حالی که ذهن فقیر ترجیح میده کالای دسته دوم، بی‌کیفیت یا تقلبی (طرح اصل) بخره. دلیل این تفاوت در تصمیم‌گیری این هست که ذهن فقیر میگه: من پول کمی دارم پس بهتره با این پول کم کالای ارزون‌تری بخرم. اما ذهن ثروتمند به این فکر می‌کنه اگه جنس دسته دوم بخرم، به زودی مجبور میشم هزینه‌ی تعمیرات بپردازم. اگه جنس کم کیفیت یا تقلبی بخرم، به زود دیگه قابل استفاده نیست و باید دوباره هزینه کنم.

یعنی ذهن ثروتمند هزینه‌هایی که خرید جنس دسته دوم و یا بی‌کیفیت به آدم تحمیل می‌کنه رو هم در نظر می‌گیره و به این نتیجه می‌رسه که خرید جنس اصل و با کیفیت در واقع ارزون‌تر و به‌صرفه‌تر تموم میشه. انگلیسی‌ها ضرب المثلی دارند که میگه: «اونقدر پولدار نیستم که کفش ارزون بخرم». این ضرب المثل دقیقا ذهنی که ثروتمند هست رو به تصویر میکشه.

خرید یک کفش ارزون حداقل به ۲ دلیل از دید یک ذهن ثروتمند کار اشتباهیه. اول اینکه این کفش ارزون به زودی خراب میشه و و دوباره باید بابت خرید یک کفش دیگه هزینه کنیم. دوم اینکه خرید این کفش ارزون می‌تونه به پا و ستون فقرات ما آسیب بزنه، در نتیجه بعد از مدتی مجبور می‌شیم برای برگردوندن سلامتی‌مون هزینه کنیم.

اصلی‌ترین تفاوت ذهن ثروتمند و ذهن فقیر چیست؟

اصلی‌ترین تفاوت ذهنی که ثروتمند هست با ذهن فقیر رو میشه این طور توضیح داد: «ذهن ثروتمند سرمایه می‌خرد و ذهن فقیر خریدار بدهی است». در واقع موضوع اصلی در دو مورد بالا (خرید کالای سرمایه‌ای و خرید جنس اصل) همین جمله هست. خرید سرمایه و خرید بدهی مهم‌ترین تفاوت یک ذهن ثروتمند و یک ذهن فقیر به حساب میاد.

فردی که برای خرید خونه‌ی مورد نظرش وام می‌گیره، داره بدهی می‌خره. کل مبلغ وام در واقع یک بدهی هست. علاوه براینکه این فرد ۱۰۰ میلیون بدهی (وام) برای خودش می‌خره، باید مبلغی بیش‌تر از وامی که گرفته، برگردونه که همون مبلغ، بدهی مضاعف هست. اما یک ذهن ثروتمند به جای خرید خونه دلخواه و در واقع خرید بدهی، کالایی رو می‌خره که رشد داشته باشه و باعث سودش بشه.

در مورد خرید کالای اصل در مقابل خرید کالای بی‌کیفیت هم همین مورد صدق می‌کنه. وقتی کالای بی‌کیفیت می‌خریم، در واقع در حال خرید بدهی برای خودمون هستیم. هزینه‌ای که تعمیرات یا خرید مجدد یا هزینه‌های دیگه‌ای که اون کالا به دلیل بی‌کیفیت بودنش به ما تحمیل می‌کنه، در واقعی بدهی‌ای هست که ما برای خودمون می‌خریم.

خیلی‌ها تصور می‌کنند برای ثروتمند بودن باید پول داشته باشند. اما چیزی که بیش‌تر از پول برای ثروتمند شدن نیاز دارید، یک ذهن ثرومتند هست. همونطور که دیدید، اگه پول داشته باشیم، با یک ذهن فقیر برای خودمون بدهی می‌خریم. پس اینکه ذهن ما ثروتمند هست یا فقیر، تاثیر زیادی روی ثروتمند شدن یا فقیر ماندن ما داره. امیدواریم ذهن‌های ثروتمندی داشته باشید تا بتونید به ثروت برسید.

گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات