همهی ما بدون استثنا یک بچه غول بیشعور درونمون داریم. این موضوع به هیچ وجه استثنا نداره. تمام انسانها بدون هیچ استثنایی یک بچه غول بیشعور درون خودشون دارند و اغلب انسانها تحت کنترل این بچه غول بیشعور هستند.
چیزی که بین انسانها در این مورد تفاوت ایجاد میکنه اینه که بعضیها تونستند این بچه غول بیشعور رو کنترل کنن اما خیلیها نتونستن این کار رو انجام بدن. کسانی که موفق به تربیت و کنترل غول درون خودشون شدن، افراد موفق جامعه هستند. در ادامه براتون توضیح میدیم که این بچه غول بیشعور چی هست و چرا باید تربیتش کنیم.
بچه غول بیشعور درون ما دقیقا چیست؟
ضمیر ناخودآگاه بچه غول بیشعور درون همه انسانها هست. اما چرا به ضمیر ناخودآگاه بچه غول بیشعور گفته میشه؟ ضمیر ناخودآگاه چی هست؟ و چرا باید اون رو تربیت کنیم؟ جواب همه این سوالات در همین اسم نهفته هست: بچه غول بیشعور. بنابراین دلیل این نامگذاری رو توضیح میدیم.
چرا به ضمیر ناخودآگاه بچه گفته میشه؟
از این جهت به ضمیر ناخودآگاه بچه گفته میشه که کاملا ساده لوح هست. یعنی هر چیزی رو بهش بگی باور میکنه، درست مثل یک بچه. اگه برای یک بچه کلی دروغ سر هم کنیم، باور میکنه. چون منطق بچه هنوز شکل نگرفته. در واقع ضمیر ناخودآگاه بخشی از ذهن هست که فارغ از منطق عمل میکنه. در عوض ضمیر خودآگاه، جایگاه منطق هست.
بنابراین هر چیزی که برای ضمیر ناخودآگاه تکرار بشه اون رو باور میکنه و انجام میده. دلیل اثر گذار بودن تلقین هم همین هست. وقتی موضوعی رو برای خودمون مدام تکرار میکنیم، در واقع داریم اون رو وارد ضمیر ناخودآگاه میکنیم. در نتیجه حتی اگه اون موضوع واقعیت نداشته باشه برای ما تبدیل به واقعیت میشه.
اگر باور ندارید یک بار از قدرت تلقین استفاده کنید تا اثر گذاریش رو ببینید. میتونید درباره قدرت تلقین و آزمایشهایی که برای اثباتش انجام شده اینجا رو مطالعه کنید: «چطور از قدرت تلقین برای تغییر زندگی خود استفاده کنیم؟»
چرا به ضمیر ناخودآگاه غول گفته میشه
غول نماد موجودی قدرتمند هست. فکر میکنید چرا ضمیر ناخودآگاه در حد یک غول قدرتمنده؟ چون همین الان که دارید این مطلب رو میخوندید تحت کنترل این غول هستید. نوع نشستن شما، حالت چهرهتون موقع خوندن این مطلب و خیلی جزییات دیگه تحت کنترل ضمیر ناخودآگاه هست.
میتونید بگید هر روز صبح که از خواب بیدار میشید چه کارهایی انجام میدید؟ احتمالا بله. چون معمولا یه سری کارهای ثابت رو انجام میدید. آیا برای انجام دادن این کارها فکر میکنید؟ برای انجامشون تصمیمگیری میکنید؟ نه! چرا؟ چون همه این کارها تحت کنترل غول درونتون انجام میشه.
تمام عادتهایی که دارید توسط ضمیر ناخودآگاه کنترل میشه. از عادتهایی مثل سیگار کشیدن تا اینکه موقع خمیازه کشیدن چطور دستتون رو جلوی دهانتون میگیرید. فکر میکنید چقدر از کارهایی که در روز انجام میدید تحت کنترل ضمیر ناخودآگاه هست؟ تمام روانشناسان هم نظر هستند که حداقل ۸۰٪ کارهایی که در روز انجام میدیم تحت کنترل ضمیر ناخودآگاه هست.
کارل یونگ، روانشناس معروف اعتقاد داره ضمیر ناخودآگاه فرمانده بلامنازع انسان هست. بعضی از روانشناسان عقیده دارند که خیلی از انسانها ۱۰۰٪ تحت کنترل ضمیر ناخودآگاه خودشون هستند. همین باعث میشه که دانشمندان ضمیر ناخودآگاه رو به عنوان غول درون بشناسند.
چرا به ضمیر ناخودآگاه بیشعور گفته میشه؟
شعور به معنای فهم، هوش، درک و معرفت هست. ضمیر ناخودآگاه دقیقا فاقد این ویژگیهاست. این بچه غول بیشعور، قدرت تحلیل اطلاعات رو نداره. وظیفه تحلیل اطلاعات به عهده ضمیر خودآگاه هست. با یک مثال منظورمون رو براتون توضیح میدیم.
فرض کنید شخصی به شما میگه: خسته نباشید. با شنیدن این جمله چه اتفاقی در ذهن شما میوفته؟ طبیعتا شما درگیر فکر کردن به اینکه منظور اون شخص چی بوده نمیشید. بنابراین خودآگاه شما اینجا درگیر این جمله نمیشه. پس ناخودآگاه شما این جمله رو دریافت میکنه. اما چطوری؟
برای اینکه متوجه بشیم ضمیر ناخودآگاه این جمله رو چطور دریافت میکنه و ایمان بیاریم که این بچه غول بیشعور هست، به این فکر کنید که وقتی این جمله رو میشنوید ذهن شما به چه سمتی حرکت میکنه؟ احتمالا به یکی از این موارد یا چیزی شبیه اینها:
- چقدر از کار امروزم مونده؟
- انجام فلان کار انرژی زیادی ازم گرفت
- چه خوبه این آدم میدونه من زحمت میکشم و خسته شدم
- کاش همه متوجه باشن که من چه زحمتی میکشم
اگه دقت کنید محور تمام این افکار چیزی جز خستگی نیست. چرا ذهن شما به این سمت حرکت میکنه؟ به این دلیل که وقتی کسی به شما میگه خسته نباشید، ضمیر ناخودآگاه فقط کلمه خسته رو دریافت میکنه. یعنی در اون حد درک نداره که متوجه بشه یک نفر داره برای شما آرزوی خسته نبودن میکنه. به همین دلیل هست که میگن ضمیر ناخودآگاه بیشعور هست.
بنابراین باید سعی کنیم تا جایی که میتونیم از کلماتی که محتوای منفی دارند، مثل کلمه خسته و غمگین و… استفاده نکنیم. همینطور باید سعی کنیم به جای افعال منفی از افعال مثبت استفاده کنیم. مثلا به جای اینکه در یک جلسه کاری بگیم نمیتونیم این کار رو انجام بدیم، بگیم میتونیم فلان کارها رو انجام بدیم.
چرا باید بچه غول بیشعور درونمون رو تربیت کنیم؟
وقتی حداقل ۸۰٪ کارهایی که در زندگی انجام میدید تحت کنترل ضمیر ناخودآگاه هست، طبیعتا میتونید با تربیتش، تغییرات مثبت زیادی رو در زندگی خودتون ایجاد کنید. اگه بتونید با فرمانده بلامنازع ذهنتون ارتباط برقرار کنید و هدایتش کنید میتونید مسیر زندگی خودتون رو کاملا تغییر بدید. از جمله تغییراتی که با تربیت ضمیر ناخودآگاه میتونه تو زندگی اتفاق بیوفته این موارد هستند:
کنترل عادتها
همونطور که اشاره کردیم تمام عادتهای ما تحت کنترل ضمیر ناخودآگاه هست. بنابراین با تربیت و برنامهریزی درست ضمیر ناخودآگاه میتونیم، عادتهای بدی که داریم رو به راحتی ترک کنیم. البته همهی عادتها هم بد نیستند. ما به عادتها نیاز داریم تا برای انجام هر کاری فکر نکنیم.
اغلب افراد موفق عادتهای مثبتی دارند که این عادتها روی زندگی و موفقیتشون خیلی اثرگذار هست. ما هم با کنترل ضمیر ناخودآگاه میتونیم عادتهای خوبی که برای موفقیت بهشون نیاز داریم رو برای خودمون ایجاد کنیم. در این مطلب میتونید ۱۶ عادتی که افراد موفق دارند رو مطالعه کنید: «۱۶ عادت افراد ثروتمند را برای رسیدن به ثروت بشناسید»
تغییر باورهای محدود کننده
چرا بعضیها از عمق بدبختی و با وجود مشکلات مختلف میتونن به موفقیتهای حیرت انگیز برسن اما بعضیها با داشتن وضعیتی به مراتب بهتر نمیکنن تو زندگی خودشون پیشرفت کنن؟ شاید بگید شانس! اما عقیده ما اینه که جواب این سوال چیزه دیگهای هست. باور! باور چیزی هست که جهت حرکت انسان در زندگی رو مشخص میکنه.
حتی برای اینکه بتونیم شانس رو در زندگیمون بشناسیم و به موقع ازش استفاده کنیم، باید به وجود شانس باور داشته باشیم. باورها هم از جمله مواردی هستند که وقتی بوجود میان، بدون نیاز به فکر کردن ما رو جهتدهی میکنن. بنابراین باورهای ما هم در ضمیر ناخودآگاه ثبت میشن.
با دسترسی به ضمیر ناخودآگاه و تربیت غول درون خودمون، میتونیم باورهای محدود کنندهای رو که داریم از بین ببریم. خیلیها وقتی دچار بیماری میشن باورشون به امکان بهبودی رو از دست میدن. معمولا کسی برای این بیماران نمیتونه کاری انجام بده. چون ضمیر ناخودآگاه اونقدر قدرت داره که تاثیر داروها رو از بین ببره.
خیلیها نمیتونن به ثروت یا موفقیت برسن، چون دچار باورهای محدود کنندهای هستند که مثل یک وزنه به پاشون وصل شده و جلوی حرکت اونها رو میگیره. بنابراین با تغییر باورها میشه مسیر زندگی رو تغییر داد. یعنی شما با برنامهریزی درست ضمیر ناخودآگاه خودتون میتونید به سلامتی، ثروت و موفقیت برسید.
از بین بردن ترسها
خیلیها ترسهای کوچک و بزرگ مختلفی دارند. از ترس امتحان دادن تا فوبیاهای مختلف. ترس از عواملی هستند که زندگی ما رو به شدت تحت تاثیر قرار میده و حتی میتونه باورهایی رو درون ما بوجود بیاره. با نفوذ به ضمیر ناخودآگاه و تربیت اون میتونیم بر ترسهایی که داریم برای رسیدن به خواستهها و آرزوهامون غلبه کنیم.
اگه دوست دارید تو زندگی به موفقیت برسید، اگه دوست دارید به چیزهایی برسید که دیگران توانایی رسیدن بهش رو ندارن، اگه در آرزوی ثروت یا در تلاش برای رسیدن به سلامتی هستید، باید ضمیر ناخودآگاه، این بچه غول بیشعور رو به درستی بشناسید و تربیتش کنید.
گروه آموزشی پژوهشی فرشید پاکذات
عالی بود و سپاااااااس
ممنون از محتوای عالی همه چیز رو ساده و روان توضیح دادین ممنونم از زحمات شما.