اگر از تلاش کردن خسته شدهاید و در مورد تلاش بی نتیجه سوال دارید. احساس می کنید تلاشهای شما بیهوده است. برای پیدا کردن مشکل این مطلب را بخوانید.
احتمالا میدانید که شرایط جامعه بهگونهای رقم خورده است که باور داریم هرچقدر برای موفقیت تلاش کنیم بیثمر خواهد بود. چه در مسائل کاری، چه در روابط عاطفی یا روابط اجتماعی. در واقع هیچکدام از نتایجی که مد نظر شماست حاصل نمیشود.
به نظرتان مشکل از کجاست؟ چرا هر مسیری را که طی میکنیم نتیجهی آن بنبست است؟ پرسش در رابطه با این موضوع نباید باعث احساس سرزنش در ما بشود. بسیاری از اوقات تلاش ما درست و منطقی است، اما باز هم نتیجهای که میخواهیم حاصل نمیشود. بهتر است نتیجه و تلاش را به یکدیگر وابسته نکنیم. یعنی بدون اینکه به نتیجه فکر کنیم، تلاش خود را ادامه دهیم. اما تلاش کردن بدون رسیدن به هدف فایدهای دارد؟ این نوشته را تا انتها مطالعه کنید تا با یکدیگر هم نظر شویم!
چرا نباید تلاش کردن را به نتیجه وابسته کنیم؟
یک دلیل مهم برای اینکه نباید تلاش را به نتیجه وابسته کرد، توقع ما از نتیجه میباشد. به این فکر کردهاید که توقع شما از نتیجه چه ویژگیهایی دارد؟ توقع هر کس از نتیجه ۳ ویژگی دارد که در ادامه توضیح خواهیم داد. این ویژگیها در واقع نتیجهی مورد انتظار ما را محدود میکنند.
۱- زمان
ما معمولا توقع داریم جواب مورد انتظار خود را در زمان مشخصی دریافت کنیم. مثلا یک کسب و کار جدید راه انداختهایم و توقعمان این است که تا ۶ ماه دیگر تلاش ما به ثمر برسد. یا مثلا زمانی که بازگشت به خانه از محل کار خود هستیم، تصمیم میگیریم که به همسر خود به صورت ویژه محبت کنیم و توقع داریم همان لحظه رفتار محبتآمیزی از همسر خود دریافت کنیم.
وقتی تلاش ما باعث نشود به هدف مورد نظر خود در زمانی که توقع داریم برسیم اتفاقی که رخ میدهد این است که از کار خود پشیمان میشویم و یک حس ناامیدی در ما ایجاد میشود. اما باید این ذهنیت را در خودمان ایجاد کنیم که شاید تلاش ما در زمان حال نتیجهی مثبت نداشته باشد و در زمان یا مکان دیگری پاسخ مثبت آن را دریافت کنیم. برای مثال محبت ویژهای که با همسرمان داشتهایم در طولانی مدت اثرات آن مشخص شود.
۲- مکان
بسیاری از اوقات توقعمان این است نتیجهی تلاش خود را در مکان خاصی ببینیم. مثلا برای قبول شدن در یک دانشگاه خاصی که مد نظر شماست تلاش میکنید و بنا به دلیلی چیزی که میخواستهاید حاصل نمیشود. حتی اگر شخص در دانشگاهی با همان سطح چیزی که مد نظرش بود پذیرفته شود. باز هم میلی به تحصیل در آن ندارد. همین ناامیدی باعث میشود سعی کردن خود را بیفایده بدانیم.
۳- نوع
ما معمولا درباره نوع نتیجه مورد نظر هم توقعاتی داریم. برای مثال اگر با خرید یک هدیه برای روز تولد همسرمان او را خوشحال کردهایم، توقعمان این است که همسرمان هم برای روز تولد ما هدیهای خریداری کند که. اما ممکن است همسر ما این کار را انجام ندهد. در عوض ممکن است کار خوب شما باعث شود همسرتان تلاش کند رفتارش را طوری تغییر دهد که مطلوب شما باشد. این هم میتواند یک نوع نتیجه باشد. اما چون ما نوع دیگری از نتیجه را توقع داشتهایم، از تلاشی که کردهایم ناامید میشویم.
چرا باید بدون توجه به نتیجه تلاش کنیم؟
با جمعبندی مطالب بالا میتوان گفت که توقع داشتن باعث میشود که نتیجه مورد نظرمان را نسبت به زمان، مکان و نوع نتیجه محدود کنیم. اما ممکن است چیزی را که میخواهیم را در زمان دیگر، مکانی دیگر و به نوعی دیگر بدست آوریم. اما اگر ناامید شویم نمیتوانیم از نتیجه بدست آمده استفاده کنیم.
نکته دیگری که قابل توجه است این است که ما نسبت به خیلی چیزها آگاهی نداریم. شاید ما برای قبولی در یک دانشگاه خیلی خوب تلاش کرده باشیم. اما در یک دانشگاه دیگر قبول شده باشیم. شاید فرصت تحصیل در دانشگاهی که قبول شدهایم اتفاقات خیلی بهتری را برای ما رقم بزند. پس چرا با ناامیدی باید فرصتها رو از دست بدهیم؟
تنها نتیجهی تلاش مهم نیست
تلاش بی نتیجه یا با نتیجه؟!
نگاه جالب دیگری برای تلاش و رسیدن به نتیجه وجود دارد. اگه رسیدن به موفقیت مثل یک مسافرت باشد. نتیجه مورد نظر، مقصد سفر است و تلاش در واقع مسیر این مسافرت به حساب میآید. خیلیها با سرعت زیاد مسیر را طی میکنند که هر چه زودتر به مقصد برسند. فکر میکنید این کار چه ایراداتی را به همراه دارد؟
فرض کنید هنگام تعطیلات تصمیم گرفتهاید به یک شهری با ماشین خود سفر کنید. اما با شلوغی جاده مجبور میشوید قید این سفر را بزنید و به شهر خود بازگردید. اگر در همین مدت کوتاه از مسیر لذت برده باشید. با حس خوبی خانه باز خواهید گشت. اما اگر تنها رسیدن به مقصد برای شما مهم بوده باشد. قطعا ناامید، عصبی و ناراحت خواهید شد.
مسیر موفقیت هم همینطور است. اگر تلاش را از نتیجه جدا نکنید، نتیجه نگرفتن همه چیز را برای شما از بین خواهد برد. علاوه براین باعث میشود از نتایج و فرصتهای احتمالی دیگر هم غافل شوید و نتوانید از فرصتها، لذتها و خوبیهایی که تلاش کردن برایتان بهوجود میآورد استفاده کنید.
به هر حال زمان هایی پیش میاد که ما کاری از دستمون برنمیاد. به نظرم باید منتظر بمونیم موج حوادث اثرشون بزارن و وقتی دریا کمی اروم شد شرایطو بهتر کنیم
بله واقعا این موضوع درسته. زمان یک چیز نسبیه همون طور که انیشتن گفته. وقتی ما نمیدونم واقعا چند دقیقه یا چند روز دیگه آیا هنوز زنده هستیم یا نه، چرا خوشحالی و لذت بردن از لحظه رو به صرفا نتیجه گرفتن محدود کنیم. امیدوارم از لحظه لحظه زندگیتون لذت ببرید.
سلام مهدی هستم.با تمام مبانی بیزینس و تمام فرکانس ها و قدرت درونی و شکر گذاری و … آشنا هستم.مطالعات بسیار فراوانی از موفق ترین و پول دارترین انسانهای جهان داشتم.از هیپنوتیزم بگیرید تا کلمات تاکیدی و تابلوی کائنات،از فیلم های مستند مثل سکرت ؛همه و همه رو نگاه کردم اما به هیچ نتیجه ای نرسیدم.اولا که بنده یک آلفای بسیار قوی هستم.اعداد میلیاری برای بنده بسیار کوچکند.از این بابت هم مورد تمسخر قرار می گیرم که تو که پولی نداری چطور میلیارد دلار برات تو حرف اصلا پولی نیست.تلاش زیاد و بسیار کانتکتهای قوی درر زمینه های دولتی و شخصی دارم.بسیار مطمعن و قوی در جلسات عمل می کنم.علم بیزینس فوق العاده دارم و پروژه های بسیار سنگینی رو دست می گیرم که برای خیلی ها خوابه اما به نتیجه نمی رسم.الان سالهاست که اینطوری هستم.یعنی کار تا ۹۹ درصد می آد بالا و اون درصد آخر همه چیز یا خراب می شه و یا محو می شه و غیب می شه و یا زیر علامت سوال قرار می گیره.یکی می گفت دعات کردند و کارت رو بستند.من اعتقادی ندارم اما جز این هم چیزی نزدیک تر نیست که یه نیروی دیگه ای جلوی کار منو می گیره.من و مشکلم یه مورد خواص هستیم.اگر کسی حلش کرد واقعا پروفسوره.ممنون از توجه دوستان.
درود بر تو . دوست عزیز در بین مواردی که به عنوان دلیل برای خودت در ذهن میاری هر کدوم که بیشتر از بقیه برای تو منطقی و دلیل نتیجه نگرفتنتو اون میدونی، قطعا همون مشکل شماست. اما یادت باشه تو به عنوان یک خالق روی زمین اومدی و روزی باید فراتر از باورهات قدم بزاری. موفق و آگاه باشی